همه برای فیلم ها انتظار یک پایان خوش را دارند، بهمین خاطر است که فیلم های افسانه ای اینچنین محبوبند.
فیلم «آینه آینه» با بازی «جولیا رابرتز» در نقش ملکه بدجنس، یکی از این فیلم هاست که اخیراً به اکران سینماهای امریکا در آمده است و فیلم «سفید برفی و شکارچی» هم دیگر فیلمی ست که امسال عرضه می شود.
بهمین مناسبت «کریستی لیمایر» منتقد اسوشیتدپرس پنج فیلم برتر این ژانر را برگزیده که در ادامه خواهد خواند.
– هزارتوی پَن (2006) Pan’s Labyrinth
یک اثر فراموش نشدنی، تمام عیار و اصیل از «گییرمو دل تورو» با جمالی غریب و ظلمتی شگفت آور.
در سال 1944 و در زمان جنگ‌های داخلی دوران ژنرال فرانکو، دختر خرد سالی بنام اوفلیا از ترس ناپدریش که یک نظامی اسپانیایی ست به ویرانه های یک هزارتوی قدیمی پناه می برد و در آن به گشت و گذار می پردازد.
در آن مکان، پَن ( موجودی افسانه ای با شمایلی نیمه انسانی و نیمه حیوانی ) را می یابد که با او رفتار دوستانه ای دارد. و وظایفی را به او محوّل می کند تا دوباره بتواند زندگی شادی داشته باشد.
دل تورو با تصورات زنده و کابوس وار خود، به طرز نامحسوسی واقعیت را به خیال مبدّل می کند و اثری می آفریند که بحق شایسته دریافت جایزه اسکار بهترین گریم، کارگردانی هنری و فیلمبرداری ست.
«هزارتوی پَن» فیلمی ست پرزرق و برق و در عین حال وحشتـناک؛ فیلمی که هم شما را به شگفت وا می دارد و هم به ترس.
– عروس پرنسس (1987) The Princess Bride
«راب راینر» بالانس دشوار این فیلم را با هجو داستان های کودکانه بطور اعم و داستان های افسانه ای بصورت اخص یافت و بدون خودبینی و خودشیرینی و بدون استفاده از احساسات آزار دهنده و بیش از حد رومانتیک، فیلمی “خود ارجاع” ( Self reference ) * ساخت.
این فیلم بازیگران فوق العاده ای چون «بیلی کریستال»، «مندی پتینکین»، «رابین رایت»، «کری الوس»، و «والاس شون» را به خدمت گماشته بود و توانست دیالوگ های بی مانند خود را در یاد ها محصور کند.
* در منطق، اصطلاح خودارجاعی یا دلالت به خود به گزاره‌ای اطلاق می‌شود که درباره موقعیتی باشد که به خودش برمی‌گردد. گزاره‌های خودارجاع، در زمره گزاره‌هایی هستند که هیچ واقعیت خارجی برای تعیین ارزش صدق آن‌ها در دست نیست. (ویکیپیدیای فارسی)
– زیبای خفته (1959) Sleeping Beauty
در این لیست باید یک همچون فیلم سنّتی هم وجود داشته باشد.
اگر در آن دوران دخترک خردسالی بوده باشید و «شاهزاده آرورا» ی زیبا و دل انگیز و بلند قامت را ببینید که با موجودات کوچک در جنگل آواز می خواند و از شاهزاده فلیپ دلبری می کند، مطمئناً این فیلم برایتان جادویی می شود.
البته جزئیات این انیمیشن دستی به زیبایی به تصویر کشیده شده و تجربه کلی فیلم که به تصنیف اقتباسی چایکوفسکی مّزین شده مسحور کننده است.
– پاپوش های سرخ (1948) The Red Shoes
یک فیلم شاد، عاطفی و سرشار از لحظات رومانتیک و مانند هر قصّه شاه پریان کلاسیک دیگری، پر از جنایت و خطر و احتمال مرگ.
داستان این فانتزیِ رنگارنگ، که اقتباسی ست از قصّه «هانس کریستین اندرسون»، سرنوشت ناگوار یک رقاصه ی جاه طلب را بازگو می کند که عاشق یک آهنگسازی می شود که با نوشتن یک آهنگ بانی شهرت وی است.
این شاهکار موزیکال «مایکل پاول» و «امریک پرسبرگر» تأثیر شگرفی بر فیلم های موزیکال بعدی، از جمله «نقطه بازگشت» و «قوی سیاه» گذاشت.
«پاپوش های سرخ » فیلمی ست درباره ی عشق و حسد.
– مسحور (2007) Enchanted
فیلم های زیادی وجود دارد که توانستند با داستان های افسانه ای و پریانی نام آشنا و سنّتی، ما را به وجد آورند و سرگرم کنند. فیلمی مثل «شرک» از جمله این فیلم هاست. امّا دیزنی آنقدر توانمند و زیرک بود که بتواند مستقلاً به چنین عملی دست بزند و همه این قصّه ها را یکجا در یک فیلم گرد هم آورد!
در این فیلم شاهزاده خانمی بنام جزل (امی آدامز) پیش اینکه بتواند با عشق حقیقیش ازدواج کند توسط ملکه بدجنس به دنیای مدرن امروزی تبعید می شود.
نوشته کریستی لیمایر / اسوشیتدپرس
ترجمه مرتضی قنبری
کپی برداری از مطالب مووی مگ تنها با ذکر دقیق لینک سایت MovieMag.IR و نویسنده مطلب مجاز است.
به جمع هواداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید
