«آرنولد شوارزنگر» بازیگر اکشنکار سینما ورودش به عرصه سیاست را منطقی و درست نمیداند و میگوید: بالا رفتن سن، تاثیر خودش را بر همه چیز میگذارد، دیگر خبری از آن چالاکی نیست، نمیتوانم مثل گذشته فیلم اکشن بازی کنم.
«آرنولد شوارزنگر» بازیگر عضلانی اتریشیتبار سینما در دهه هشتاد میلادی با بازی در فیلمهایی مثل کوماندو، ترمیناتور، پریدیتور و کونان بربر تبدیل به قهرمان اکشن سینما شد. با آن که بازیگران دیگری هم (از قبیل سیلوستر استالونه) در آن ایام ظهور کردند و آرنولد تنها قهرمان اکشن دوران خود نبود، اما توانست مشهورترین آنها باشد. در کنار فیلمهای اکشن در تعدادی فیلم کمدی هم بازی کرد. اکثر فیلمهایش در زمان نمایش عمومی جزو کارهای پرفروش جدول گیشه نمایش سینماها بودند، اما ستاره بخت این قهرمان اکشن در اوایل قرن جدید افول کرد و فیلمهایش موفقیت مالی کارهای گذشتهاش را نداشتند. اهل فن میگویند شاید به همین دلیل بود که آرنولد وارد دنیای سیاست شد و توانست پست فرمانداری ایالت کالیفرنیا را از آن خود کند.
تحلیلگران سیاسی میگویند او در دوران زمامداری خود کار به درد بخوری نکرد و تنها امتیاز فرماندار شدنش این بود که در فیلمهای سینمایی بازی نکرد! پس از ترمیناتور 2 (2003) که در نقش اصلی بازی کرد، تماشاگران سینما او را در چند نقش کوتاه در «دور دنیا در هشتاد روز» و «بیمصرفها 1و2» دیدند.
او اوایل سال 2013 با اکشن ماجراجویانه «آخرین راست قامت» در یک نقش اصلی برمیگردد. بازگشت دوباره آرنولد مورد توجه رسانههای گروهی قرار گرفته و مصاحبههای زیادی با وی انجام دادهاند اما پرسش اساسی این است که تماشاگران بازگشت دوباره آرنولد را چگونه پاسخ خواهند داد؟
* با «آخرین راست قامت» دوباره به سینما و ژانر اکشن برگشتهاید. فکر میکنید تماشاگران همان استقبال سابق را از شما و بازگشت دوبارهتان کنند؟
– نمیدانم، اما امیدوارم چنین اتفاقی بیفتد. هیچ کس نمیتواند آینده را پیشبینی کند. من حدود یک دهه از سینما و فعالیتهای آن دور بودم و در این مدت، اتفاقات زیادی رخ داده است. خیلی چیزها عوض شده است. تلاش تمام عوامل تولید فیلم «آخرین راست قامت» این بود که یک کار جذاب و تماشایی ارائه کنند تا تماشاگران با آن ارتباط خوبی برقرار کنند.
* گفتید خیلی چیزها عوض شده است، خود شما چطور؟
– من هم عوض شدهام و دیگر آن آرنولد ده سال قبل نیستم. احساس میکنم پختهتر شدهام، هرچند که شاید برای سن و سال من کمی دیر باشد. طی این مدت، چیزهای خیلی زیادی یاد گرفتهام.
* آیا آرنولد شوارزنگر امروز میتواند مثل آرنولد قهرمان اکشن ده یا بیست سال قبل، جلوی دوربین ظاهر شده و دست به کارهای اکشن و ماجراجویانه بزند؟
– خیر، این را صادقانه میگویم و وحشتی از بیان کردن آن ندارم. بالا رفتن سن، تاثیر خودش را بر همه چیز میگذارد. دیگر خبری از آن چالاکی نیست، اما امیدوارم تماشاگران سینما مرا به همین شکلی که هستم قبول کنند و بپذیرند. قصد گول زدن آنها را ندارم.
* فکر نمیکنید کناره گرفتن ده ساله از فعالیتهای سینمایی، کار درستی نبود؟
– نمیدانم، حتی اگر تحلیل شما را بپذیرم، باز هم در اصل ماجرا تغییری حاصل نمیشود. واقعیت این است که من طی این مدت از فعالیتهای سینمایی دور بودم و هیچ حرف و توضیحی هم نمیتواند آن را تغییر دهد.
* احساس نمیکنید برای بازی در نقشهای اکشن و ماجراجویانه کمی پیر شدهاید و باید میدان را به جوانترها واگذار کنید؟
– تا زمانی که تهیهکنندگان به سراغم میآیند و تماشاگران از فیلمهایم استقبال میکنند، به کار بازیگری ادامه میدهم، در این رابطه، «آخرین راست قامت» از اهمیت زیادی برخوردار است و یک جورهایی تکلیف مرا روشن و مشخص میکند. با نمایش عمومی این فیلم متوجه میشوم که تماشاگران در کل، نسبت به حضورم روی پرده سینما چه نظری دارند.
* چرا نقش کوتاه و مهمان «بیمصرفها» را قبول کردید؟
– سیلوستر استالونه با من تماس گرفت و گفت نقش جذابی برایم دارد. او یک سری از دیالوگهای مشهور مرا (و از جمله معروف «من برمیگردم» فیلم «ترمیناتور») جمع کرده و در اختیار این کاراکتر قرار داده بود. به من گفت کسی جز من نمیتواند و نباید در این نقش بازی کند. نقش بانمکی بود که تا حد زیادی کمدی بود. آن را پسندیدم و احساس کردم میتواند شروع خوبی برای بازگشت دوبارهام باشد. در این فیلم با بازیگرانی همبازی بودم که مثل خودم در دهه هشتاد میلادی، در فیلمهای اکشن بازی میکردند. یک جورهایی مثل بازگشت به گذشتههای شیرینی بود که دیگر تکرار نمیشوند.
* در دنیای سیاست، فرماندار یک ایالت شدید، آیا احتمال دارد نقش یک فرماندار را در فیلمی سینمایی بازی کنید؟
– بستگی به آن دارد که دعوت به بازی در فیلمی شوم که فیلمنامهاش چنین کاراکتری را دارد، اما بیشتر ترجیح میدهم در دنیای سینما، همان نقشهایی را بازی کنم که تا به حال بازی کردهام. نقشهای درام، شرایطی را میطلبد که شاید من آنها را نداشته باشم.
* ظاهر شدن در نقش یک فرماندار ایالتی در عالم واقعیت چگونه بود؟
– خیلی سخت؛ در حقیقت سختتر از بازی در نقشهای اکشن در جلوی دوربین فیلمبرداری. در ابتدای کار تو فکر میکنی مسئله سادهای است و به راحتی میتوان با آن کنار آمد، ولی خیلی زود متوجه میشوی اشتباه کردهای. دنیای سیاست بسیار متفاوت از آن چیزی است که ما به عنوان یک شهروند معمولی به آن فکر میکنیم. بعضی وقتها، تو باید تصمیمهای سختی بگیری و میبینی که برای این کار آمادگی ندارد. وقتی وارد عالم سیاست میشوی، ناگهان میبینی خیلیها دیگر تو را دوست خودشان نمیدانند.
* همانطور که دوباره به سینما برگشتید، احتمال بازگشت دوبارهتان به عالم سیاست هم وجود دارد؟
– فکر نمیکنم بازگشت دوبارهای برای این موضوع وجود داشته باشد. خودم فکر میکنم ورودم به این شکل به دنیای سیاست درست و منطقی نبود. خیلی از دوستان و همکارانم هم در همان ابتدای کارم، این نکته را به من گفتند. به هر حال، این کار هم یک تجربه بود.
* از فرمانداری ایالتی به سمت کلانتری یک شهر کوچک در «آخرین راست قامت» رفتهاید. فکر میکنید در دنیای سینما میتوانید قانونگذار باشید؟
– روی پرده سینما اگر اشتباه کنی، اهمیت خیلی زیادی ندارد. یک فیلم سینمایی است و چند تا کاراکتر، کسی به کار آدم ایراد زیادی نمیگیرد، اما دنیای سیاست اینچنین نیست.
* «آخرین راست قامت» شبیه فیلمهای مطرح چند دهه قبل شماست یا تفاوتهایی با آنها دارد؟
– میتوان گفت فیلم زمان خودش است. قصه جذابی دارد و من شیفته قصه و کاراکتر اصلی آن شدم. نقش یک کلانتر را در یک شهر مرزی در نزدیکی مکزیک دارم و باید با سوداگران و دلالان مواد مخدر مبارزه کنم. به زودی تماشاچی متوجه میشود قبلا یک پلیس لسآنجلسی بودهام که یک جورهایی به این محل تبعید شدهام. قوانین خاص خودم را دارم و با برخی از اهالی محل هم کشمکشهایی دارم. فیلم را کیم جی وون کارگردان اهل کره جنوبی کارگردانی کرده که اولین کار انگلیسیزبان وی محسوب میشود. این فیلم هم مثل کار موفق کرهای او «خوب، بد و عجیب» حال هوایی وسترن دارد. میتوان گفت یک وسترن امروزی است که یک فرمانده اکشن پیر، اما موفق دهه هشتادی را در راس ماجراهای خود دارد!
* تماشاگران دوباره همان قهرمان اکشن قدیمی را روی پرده سینما میبینند؟!
– آنها وجه تازهای از مرا خواهند دید. این کاراکتر حالا خیلی منطقیتر شده و بیشتر از گذشته، به آدمهای معمولی نزدیکتر شده است، اما زمانی که لازم میشود او همان آرنولد همیشگی شود، پس دوباره همان آرنولد قدیمی میشود.
* بازی در کدام یک از فیلمهایتان سختتر از بقیه بوده است!
– «ترمیناتور»ها. مجبور بودم مثل یک آدمآهنی رفتار کنم. منظورم این است که نمیتوانستم هیچ نوع حس و حال انسانی هم چون ترس یا محبت را به نمایش بگذارم و یا نسبت به آتش، انفجارات یا شلیکهای پی در پی گلولهها، واکنشی از خودم نشان دهم. انجام چنین کاری در دوران فیلمبرداری خیلی سخت بود.
* جالب است که در بازگشت دوبارهتان، هنوز به ژانر کمدی هم علاقه نشان میدهید.
– فیلمهای کمدی و کمدینهای معروف را دوست دارم. شاید عجیب به نظر برسد که کسی با مشخصات ظاهری من، علاقمند این نوع سینما باشد، ولی همیشه از طرفداران این ژانر بودهام. صفا و صمیمیت خالص دوران کودکی را دارد و به آدم امکان آن را میدهد که برای مدتی، خودش و مشکلات محیط پیرامون را فراموش کرده و از ته دل بخندد. به همین دلیل وقتی بحث تولید قسمت سوم «دوقلوها» را مطرح کردند، بلافاصله بازی در آن را قبول کردم.
* نکتهای که تحلیلگران سینمایی به آن اشاره میکنند، این است که خیلی پرکار شدهاید و چندین قرارداد کاری جدید و متفاوت را امضا کردهاید.
– میخواهم جبران کمکاری گذشته را بکنم. در عین حال، بازی در فیلمهای سینمایی تازه باعث میشود فکر و حواسم جلب کار شود و به مسائل دیگر فکر نکنم. این روزها ترجیح میدهم خودم را در دنیای سینما و بازیگری غرق کرده و خودم را درگیر مسائل دیگر نکنم.
فارس