صفحه اصلی > نقد و بررسی فیلم خارجی : نقد و بررسی فیلم گرگ و میش : سپیده دم – قسمت دوم ( The Twilight Saga: Breaking Dawn – Part 2 )

نقد و بررسی فیلم گرگ و میش : سپیده دم – قسمت دوم ( The Twilight Saga: Breaking Dawn – Part 2 )

1

سری « گرگ و میش » احتیاجی به مقدمه چینی ندارند اما خیلی خلاصه وار عرض می کنم که این سری از فیلمها برگرفته از کتابی به قلم استفانی میر می باشند که تا به امروز 4 قسمت از از آن منتشر شده و « سپیده دم – قسمت دوم » پنجمین و آخرین قسمت از این داستان می باشد. قسمت اول و دوم « گرگ و میش » اثری قابل تحمل بود که به واسطه حضور بازیگران نوجوان و ادغام روابط گرگینه ها و خون آشامها که در آن دوران نسبتاً تازگی داشت، توانست موفقیت های قابل قبولی بدست بیاورد و خود را به عنوان یک فیلم تین ایجری – خون آشامی محبوب مطرح کند. قسمت سوم این فیلم فرصت مناسبی بود تا این داستان برای همیشه به فراموشی سپرده شود چراکه این داستان واقعاً کشش لازم را برای پرداخت بیشتر در عالم سینما نداشت و به عبارتی دیگر، « گرگ و میش » در قسمت سوم می بایستی برای همیشه به بایگانی سینما سپرده می شد تا در سالهای بعد بتوان به نیکی از آن یاد کرد. اما تهیه کنندگان اصلاً و ابداً توجهی به نزول کیفیت فیلم نداشتند و با اعتماد به نفس کامل، قسمت چهارم را هم با نام « سپیده دم – قسمت اول » روانه سینماها کردند و ما تازه متوجه شدیم که نه تنها قرار نیست این فاجعه در قسمت چهارم هم به پایان برسد، بلکه متاسفانه قرار هست ما قسمت آخر را در قالب دو فیلم مجزا تحمل کنیم ( این تصمیم یک کپی بی نقص از قسمت آخر « هری پاتر » بود که در دو قسمت ارائه شده بود ). قسمت چهارم از منظر سینمایی یک شکست کامل هنری بود که تنها برای کشیدن پول از جیب مخاطبین نوجوان، روانه سینماها شده بود و حالا قسمت پنجم اکران شده و به نظر می رسد که قرار هست برای همیشه از شر تماشای این داستان بی سر و ته ، راحت شویم!

در قسمت قبل مشاهده کردیم که خانم بلا ( کریستین استیوارت ) با ازدواج با جناب ادوارد ( رابرت پاتینسون ) به یک ماه عسل هیجان انگیز رفتند و در همان سفر هم به مقام خون آشامی نائل شدند. در « سپیده دم2 – قسمت دوم » ، بلا و ادوارد در کنار هم به خوبی و خوشی در حال گذران زندگی خون اشامی شان هستند و یک دختر زیبا به نام رنزمی ( مکنزی فوی ) هم ثمره این ازدواجشان است. اما همانطور که می دانید، قرار نیست این زندگی آرام و بی دردسر ادامه داشته باشد و اینبار ارینا ( مگی گریس ) باعث درگیری می شود. ارین به این نتیجه می رسد که رنزمی می تواند یک تهدید اساسی برای جامعه ولتوری ها باشد و به عبارتی دیگر، به راحتی می تواند توازن قدرت را برای همیشه تغییر دهد. به همین جهت ولتوری ها برای مقابله با ادوارد و بلا و کولنز ها ، تمام قوای خود را بکار میگیرند و از هر نژاد و قومی که می شناسند درخواست کمک می کنند تا اجازه ندهند این دختر بچه توازن قدرت را برهم بزند و…

اولین نکته جالب توجه درباره « سپیده دم – قسمت دوم » این است که بالاخره بیل کوندون در قسمت آخر متوجه شده که نباید زیاد داستان بی سر و ته « گرگ و میش » را جدی بگیرد و از آن یک حماسه خلق کند! ما در « سپیده دم – قسمت دوم » شاهد هستیم که بلا بجای اینکه با شرایط جدیدش به عنوان یک خون آشام با جدیت برخورد کند، صحنه هایی کمدی خلق می کند که خنده را بر لب تماشاگران می آورد. خوشبختانه کوندون این نکته را به درستی متوجه شد که چنانچه بلا یک خون آشام جدی با رفتارهای عجیب و غریب می شد، تماشاگران بیش از مقدار کنونی به خنده می افتادند!

« سپیده دم – قسمت دوم » به نسبت فیلمهای قبلی موقعیت های کمدی بیشتری دارد و از این حیث حداقل می تواند تا حدودی موفق باشد. یکی از این سکانس های موفق زمانی اتفاق می افتد که پدر بلا برای ملاقات با دخترش به نزد او می آید تا مطمئن شود او در سلامت کامل به سر می برد و بلای خون آشام هم سعی می کند کمتری خون آشامی رفتار کند! یا حتی یکی دو تایی سکانس عجیب و غریب مانند کتک خوردن جیکوب از بلا در فیلم وجود دارد که مشخص نیست کارگردان چه در سرش می گذشته که این سکانس بی مناسبت را در فیلم گنجانده است؛ این سکانس زمانی فاجعه بار تر می شود که ببینیم ادوارد در حال نیشخند زدن به این موقعیت احمقانه است! اما همانطور که گفتم، به دلیل شرایط نسبتاً کمدی فیلم،تماشای این صحنه ها مشکلات زیادی را برای تماشاگران نوجوان این فیلم بوجود نمی آورد. 3

در بخش درام ، « سپیده دم – قسمت دوم » همان روندی را طی می کند که در قسمت های قبل شاهدش بودیم. در اینجا هم یک رابطه خون آشامی- تین ایجری بی سر و ته را شاهد هستیم که با ارائه دیالوگ های ضعیف طرفین به یکدیگر و قربون صدقه رفتن های مکرر و در نهایت بوسیدن ، به سرانجام می رسد. متاسفانه باید بگویم که سری « گرگ و میش » در بخش درام و دیالوگ گویی، در پنج قسمتی که بر پرده سینما عرضه شد( به جز دقایقی در قسمت های اول و دوم ) هرگز نتوانست توفیقی به دست بیاورد و این ضعف حتی در قسمت آخر هم برطرف نشده است. واقعاً نمی دانم برای چه گفتن جمله های تا این حد احمقانه از جانب چند نوجوان باید دلیل تماشای این فیلم باشد. متاسفانه دیالوگ ها در « سپیده دم – قسمت دوم » به قدری پیش پا افتاده و مصنوعی ادا می شوند که گویی در حال تماشای یک اثر سطحی تلویزیونی با کلی فرم کلیشه ای هستیم . علاوه بر این دیالوگ ها و روابط عجیب و غریب شخصیت ها، باید به چند مورد روابط حقیقتاً غیر اخلاقی هم اشاره کنم که به راحتی شکل میگیرد و فیلم هم از کنار آن می گذرد. اینکه در قسمت های قبل شاهد مثلث های عشقی و عشوه آمدن بلا برای جیکوب و ادوارد بودیم، مسئله جدیدی نیست ، اما رابطه یک فرد بزرگسال با یک کودک، مسئله ای نیست که بخواهیم به راحتی بر آن سرپوش قرار دهیم. نشان دادن چنین تصویری از این وضعیت ، نکته ای بوده که شخصاً به خاطر ندارم در فیلم دیگری با این صراحت دیده باشم.

در بخش اکشن باید عرض کنم که « گرگ و میش » حتی در آخرین قسمت هم توانایی خلق یک حماسه را ندارد. فیلم با یک مقدمه چینی خسته کننده برای آماده شدن تمام قبیله های گرگینه و خون آشامها برای یک نبرد حماسی با یکدیگر، آغاز می شود و با یک نبرد کاملاً کلیشه ای و بی برنامه به پایان می رسد. مسلم است که پیش از تماشای آخرین قسمت « گرگ و میش » ، تماشاگران زیادی منتظر تماشای نبرد پایانی و توانایی کارگردان برای خلق یک نبرد حماسی ماندگار بودند اما باید خدمتتان عرض کنم که این نبرد پایانی به بدترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده و هیجان خاصی را در تماشاگر ایجاد نمی کند. برای ضعف جلوه های ویژه و پرداخت صحنه های اکشن، پیش از این بارها درباره « گرگ و میش » صحبت شده اما وقتی که قرار بر خلق یک نبرد سنگین در فیلم باشد، فیلمساز می بایستی تمام تلاش خودش را برای ماندگار کردن این نبرد انجام دهد اما مطمئن هستم4 که نبرد حماسی در « سپیده دم – قسمت دوم » نه تنها در خاطره ها ماندگار نخواهد شد، بلکه حتی بعد از شنیدن موسیقی پایانی فیلم اصلاً جزییات آن را هم به خاطر نخواهید آورد!
در میان بازیگران نوجوان فیلم ، رابرت پاتینسون و تیلور لاوتنر حضور موفق تری را تجربه کرده اند. پاتینسون در سالهای اخیر به دلیل حضور در چند فیلم مستقل درام ،موفق شده تا تجربه بازیگری اش را افزایش دهد و بازی قابل قبولی هم در « سپیده دم – قسمت دوم » ارائه داده است اما با اینحال شخصیت او کمبودهای آشکاری دارد که حتی بازی خوب هم نمی تواند آن را نجات دهد. تیلور لاوتنر هم حضور موثری را در جلوی دوریبن تجربه کرده است. البته شخصاً هنوز نمی دانم او برای چه تا قسمت آخر هم دنبال بلا می آید و دست از سرش بر نمی دارد اما هرچه که هست خوشبختانه دیگر این شخصیت نگون بخت را بر پرده سینماها مشاهده نخواهیم کرد و همینجا برای همیشه با او خداحافظی می کنیم.کریستین استیوارت اما سردرگم ترین بازیگر فیلم است که ظاهراً جهش موفقی از نژاد ” انسان ” به ” خون اشام ” نداشته. استیوارت در مجموع بازیگری نیست که بتواند خیلی راحت تغییراتی در فرم بازی اش بوجود بیاورد و به همین جهت تغییرش از نژاد انسان به خون آشام هم هیچ تاثیری در بازی اش ایجاد نکرده است و این یک ضعف آشکار در مقوله بازیگری به شمار می رود. دیگر بازیگران شناخته شده فیلم نظیر « مایکل شین » و « داکوتا فنینگ » بازیهای خود را دقیقاً بر مبنای آنچه که در فیلمنامه برای آنها نوشته شده انجام داده اند و نه بیشتر .

« سپیده دم – قسمت دوم » واقعاً نکته خاص دیگری برای پرداختن ندارد. داستان همانقدر تکراری و کلیشه ای است که در قسمت های قبل شاهدش بودیم و روابط شخصیت ها به همان اندازه سطحی و بی منطق هست که در پنج قسمت قبلی دیده بودیم. برای مخاطبین نوجوان فیلم اصولاً صحبت های من در مورد ضعف فیلم اهمیت چندانی نخواهد داشت چراکه آنان عاشق ادوارد و بلا و جیکوب هستند و هیچ انتقادی را هم بر آنان تحمل نخواهند کرد.

اما تماشاگران بزرگسال سینما آگاه باشند که تجربه تماشای « سپیده دم – قسمت دوم » یک فاجعه عظیم هنری است که برای به انتها رساندن این داستان باید صبر بسیار زیادی را در خود داشته باشید تا به سازندگان توهین نکنید!

22                                     Photo Gallery                                            trailer icon

 

منتقد : میثم کریمی                                       

این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگیرد قانونی می شود.

به جمع طرفداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید                 5

 

گرگ و میش : سپیده دم – قسمت دوم

The Twilight Saga: Breaking Dawn – Part 2

کارگردانBill Condon

نویسنده : Melissa Rosenberg ، Stephenie Meyer

بازیگران :

Kristen Stewart…Bella Swan

Robert Pattinson…Edward Cullen

Taylor Lautner…Jacob Black

Peter Facinelli…Dr. Carlisle Cullen

و…

ژانر : ماجراجویی- فانتزی

رده سنی : PG-13( مناسب برای افراد بالای 13 سال)

زمان : 115 دقیقه

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها