صفحه اصلی > اخبار سینمای ایران : چنگیز جلیلوند : مگر با صدای من شهرت وثوقی و فردین کم شد؟

چنگیز جلیلوند : مگر با صدای من شهرت وثوقی و فردین کم شد؟

3523423

 چنگیز جلیلوند اگرچه این روزها ترجیح می‌دهد که بیشتر به عنوان بازیگر مقابل دوربین کارگردانان سینما و تلویزیون برود، اما صدایش برای مخاطبان فارسی زبان سینما با بخش مهمی از تاریخ سینمای ایران و جهان گره خورده‌است. او که کارش را از تئاتر آغاز کرده و جزو نسل طلایی دوبله ایران است، در روزهای پایانی دی مهمان خبرآنلاین شد تا از دغدغه‌های این روزهایش حرف بزند و خاطراتش را از چند دهه فعالیت در عرصه دوبله بازگو کند.

از دنیای این روزهای چنگیز جلیلوند چه خبر؟

در حال حاضر فعالیت‌های سینمایی‌ام را بیشتر کردم، به این دلیل که کار دوبله من را مثل گذشته ارضا نمی‌کند؛ نه فیلم خوب داریم و نه اصلا فیلم هست. وقتی این خلاء را احساس می‌کنم، ترجیح می‌دهم به طرف سینما بروم. هر چند که سینما هم مثل گذشته نیست، اما بهر حال دوستانم در این عرصه به من لطف دارند و از من برای بازی دعوت می‌کنند.

اما‌‌ همان طور هم که خودتان اشاره کردید فیلم‌های سینمای امروز هم چندان چنگی به دل نمی‌زنند؟

اساسا سال‌هاست که به قشر هنرمند کم لطفی شده است و هر روز هم با چالش‌های مختلفی روبه رو می‌شویم، به هر حال امیدوارم روزی روزگاری مسئولان گوشه چشمی هم به هنرمندان و سینما داشته باشند.

راستی چرا تعداد سینما رو‌های قدیم بیشتر از امروز بوده است؟

چون هم فیلم خوب کم نبود و هم اکثر فیلم‌ها از دوبله خوبی برخوردار بودند وکمتر کسی بدون دوبله فیلم می‌دید ما در قدیم حدود 100تا سینما داشتیم که همیشه هم مملو از تماشاگر بودند وحتی اگر فیلمی گل می‌کرد نه تنها مردم جلوی سینما‌ها صف می‌بستند، بلکه دو یا سه بار برای دیدن آن فیلم به سینما می‌رفتند، ضمن این که سینما‌ها گروه گروه بودند، مثلا سینماهای درجه یک فقط فیلم خارجی نشان می‌دادند و درجه دو فیلم‌های فارسی.

فیلم‌ها چند وقت به چند وقت عوض می‌شدند؟ آن هم با این تعداد سینما؟

ده روز به ده روز، و یا حتی هفته به هفته. خوشبختانه تولیدات فیلم‌ها خیلی خوب بودند و جالب اینجاست که اکثر مردم هم نه تنها اسم بازیگران ایرانی را می‌دانستند، بلکه با خیلی از بازیگران خارجی هم آشنا بودند. مثلا همه مارلون براندو را می‌شناختند، اما امروز با این همه پیشرفت فقط تعداد کمی از مردم آن هم افراد خاص بازیگران خارجی را می‌شناسند.

قیمت بلیط‌ها چگونه بود؟

آن قدر ی بود که به خانواده فشار نیاورد ضمن اینکه جای پارک ماشین هم به اندازه کافی وجود داشت، بر عکس سینما‌های امروز، مثل سینما فرهنگ که با آن همه خرج، یک پارکینگ درست و بزرگ ندارد. از طرف دیگر یک خانواده 5نفره باید برای سینما رفتن و خوردن یک شام بیرون از منزل حداقل 100هزار تومان خرج کند.

آقای جلیلوند عشق سینما شما را به کار دوبله کشاند یا برعکس؟

من سینما را دوست داشتم، اما هدف اصلی من تئا‌تر بود و اصلا به سینما فکر نمی‌کردم. خاطرم هست سال 36-37بود که به همراه تعدادی از دوستانم به لاله زار رفتیم تا در کلاس‌های بازیگری شرکت و آموزش ببینیم تا اینکه در تئا‌تر «جامعه باربد» که آن زمان گروه معروفی بود، به همراه 10 الی 12 نفر دیگر از بین 500نفر قبول شدم. پس از یک سال هم نقش اول بازی کردم، اصلا بازی در تئا‌تر یک مساله خیلی خاص برای من بود. یکی از نمایش‌های معروفی که در آن زمان بازی کردم نمایش «افیون» بود که در باره زندگی یک نقاش بود.

از چه زمانی متوجه شدید که از صدای خاصی دارید؟

در تئا‌تر متوجه شدم که مردم به صدای من توجه نشان می‌دهند وکم کم از آنجا جذب کار دوبله شدم.

غیر از شما چه کسی در خانواده‌تان از صدای خوبی برخوردار بود؟

پدرم هم صدای رسایی داشتند و به فارسی، روسی لری وکردی هم مسلط بودند.

آقای جلیلوند آیا از مسیری که تا به امروز طی کرده‌اید راضی هستید؟

بله اما همیشه متاسف بودم از اینکه به خاطر کار دوبله نتوانستم مدرکی از دانشگاه بگیرم همیشه هم دوست داشتم در رشته تاریخ و جغرافی تحصیل کنم چون به شدت به این‌ها علاقه‌مند بودم ولی متاسفانه نشد تا اینکه وقتی به آمریکا رفتم چون در یک محیط کالجی بودم، توانستم به دانشگاه بروم و فوق لیسانس مدیریت بازرگانی بگیرم که به هر حال برایم شیرین بود.

هیچ وقت در اوج کار دوبله دل تنگ بازی در تئا‌تر نشدید؟

خیر چون دیگر تئاتری نبود که بخواهم دل تنگش بشوم، اگر بود حتما آن را ادامه می‌دادم، ولی نبود. ضمن این که دیگر آن قدر در گیر کار دوبله شده بودم که تمام حواسم به آن بود.

اگر اشتباه نکنم در دهه‌های 30و40دوبله ایران در دنیا زبانزد بوده، در این مورد بیشتر توضیح دهید؟

بله آن زمان واقعا دوبلورهای ما ذوق و اشتیاق عجیبی داشتند و بیشتر فیلم‌ها هم در ایتالیا دوبله وسپس به ایران می‌آمد تا این که جوانان زیادی به این کار علاقه‌مند شدند که اکثر آن‌ها هم جزو گروه‌های تئا‌تر بودند و از دانشکده و یا خیابان نیامده بودند. کم کم فیلم‌های دیگر در ایران دوبله می‌شد و مردم هم بسیار استقبال می‌کردند. ضمن این که باید بگویم مسائلی مثل سن بالا و یا نداشتن مدرک تحصیلی مانع از جذب افراد نمی‌شد، ما نیاز به صدای خوب داشتیم، اما الان می‌گویند چون مثلا 31سال داری و یا دانشگاه نرفتی پس نمی‌توانی دوبلور هم شوی حتی اگر صدای خوبی هم داشته باشی. واقعیت این است که ما در حال حاضر نیاز به استعداد تازه داریم.

آن زمان چقدر طول می‌کشید تا کسی بتواند پشت میکروفون قرار بگیرد و به جای یکی از شخصیت‌های فیلم صحبت کند؟

خب خیلی‌ها می‌آمدند و پس از مدتی می‌رفتند و عده‌ای هم که علاقه‌مند بودند، می‌ماندند و آموزش می‌دیدند به هر حال بستگی به یادگیری و استعداد افراد داشت.

آقای جلیلوند مساله‌ای که وجود دارد این است که نسل شما نسل موفقی بودند و نسبت به کاری که انجام می‌دادند، عشق می‌وزیدند بر عکس نسل امرز که بسیار شتاب زده هستند؟ فکر می‌کنید چرا این اتفاق برای نسل ما افتاده است؟

چون فضای الان خالی از آرامش است، نسل امروز بسیار شتاب زده عمل می‌کنند و زود می‌خواهند نتیجه بگیرند، ضمن این که نسل گذشته با عشق و ذوق کار می‌کرد و مسائل مالی هم چندان برایش مهم نبود.

مهم‌ترین استودیو‌های آن زمان را به خاطر دارید؟

بله استودیو دماوند واستودیو پلاژ جزو معروف‌ترین استودیو‌ها بودند.

آقای جلیلوند می‌شود گفت که کار دوبله به نوعی بازیگری پنهان است؟

بله چون دوبلور به واسطه صدا حس را به مخاطب منتقل می‌کند که خب کار بسیار دشواری هم هست، البته این صدا زمانی تبلور پیدا می‌کند که پشت میکروفون دوبله قرار بگیریم وگرنه هر میکروفونی این قداست و ارزش را ندارد.

آیا شما هنوز هم با دوبله فیلم‌ها موافق هستید؟

بله چون ما بازیگران زیادی داریم که صدایشان خوب نیست و اگر دوبلور به جای آن‌ها حرف بزند کارشان بیشتر دیده می‌شود مگر وقتی من به جای وثوقی یا فردین حرف زدم چیزی از شهرت آن‌ها کم شد، به هرحال هر چیزی یک اصولی دارد.

چند در صد از دوبله فیلم‌هایی که انجام دادید به انتخاب خودتان بوده است؟

تا زمانی که مدیر دوبلاژ نبودم همیشه مدیر دوبلاژ من را نتخاب می‌کرد و زمانی هم که خودم مدیر دوبلاژ شدم همیشه به جای نقش‌هایی که قبلا به جای آن‌ها حرف زده بودم ،صحبت می‌کردم که بیشتر آن‌ها هم نقش اول بودند مانند مارلون براندو ، برت لنکستر

آیا پس از این همه سال فعالیت در دوبله هنوز هم به آن وابسته هستید؟

بله البته من همیشه به بازیگری فکر می‌کنم، اما هنوز هم برای دوبله یک فیلم خوب سر از پا نمی‌شناسم وبرای دوبله به معنای واقعی کلمه اشتیاق دارم.

خبرآنلاین

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها