انتشار خبر درگذشت ناگهانی عسل بدیعی بازیگر جوان سینمای ایران هم اگرچه تکذیب نشد و متأسفانه به واقعیت پیوست اما بلافاصله در معرض خبرسازی و شیطنت برخی رسانهها قرارگرفت. شیطنتهایی که گاه با انتشار برخی گمانهزنیها درباره دلایل درگذشت این هنرمند همراه بود و گاه صحت و سقم اصل خبر را دستخوش تردید قرار داد.
بحث درباره کیفیت انتشار اخبار مرتبط با سلامتی هنرمندان و چهرههای شناخته شده در رسانهها، بحث تازهای نیست اما مواجه شدن با برخی مصادیق اهمیت تصمیمگیری درست و سیاستگذاری در این زمینه را دوچندان میکند.
در مرور نوروزی اکثر رسانهها بر حوادث و رخدادهای تلخ و شیرین فرهنگی در سال گذشته یکی از موارد مشترک اشاره به جریان خبری بهوجود آمده پیرامون شایعه درگذشت ابوالفضل پورعرب بود. خبری که خوشبختانه تنها چند ساعت روی خروجی خبرگزاریهای رسمی رفت و با واکنش بهموقع خانواده این هنرمند محبوب تکذیب شد.
همان مورد کافی بود تا باردیگر این سوال مطرح شود که بهراستی منابع خبری موثقی که بتوانند اخبار قطعی پیرامون سلامتی هنرمندان شناخته شده سینما را در اختیار رسانهها قرار دهند تنها باید بستگان نزدیک ایشان باشند؟ آیا طراحی سازوکار صنفی معین در این زمینه نمیتوان نقش پیشگیرانه داشته باشد؟
تکرار یک تجربه تلخ رسانهای
انتشار خبر درگذشت ناگهانی عسل بدیعی بازیگر جوان سینمای ایران هم اگرچه تکذیب نشد و متأسفانه به واقعیت پیوست اما بلافاصله در معرض خبرسازی و شیطنت برخی رسانهها قرارگرفت. شیطنتهایی که گاه با انتشار برخی گمانهزنیها درباره دلایل درگذشت این هنرمند همراه بود و گاه صحت و سقم اصل خبر را دستخوش تردید قرار داد.
صبح دوشنبه 12 فروردین که نخستین اخبار درباره وخامت حال عسل بدیعی منتشر شد برخی رسانهها بلافاصله خبر درگذشت او را منتشر کردند. خبری که به فاصله چند ساعت از سوی برخی نزدیکان این بازیگر و نیز مسئولان بیمارستان لقمان تکذیب شد.
اندکی بعد خبر قطعی درگذشت این بازیگر به نقل از علیرضا داوودنژاد همسر خواهر این بازیگر منتشر شد اما بازهم برخی رسانهها به نقل از عزل بدیعی (خواهر این هنرمند) درگذشت را تکذیب کردند و تیتر زدند: “مرگ مغزی به معنای درگذشت نیست.”
شایعهسازی درباره علت مرگ آغاز شد
در این بین حرف و حدیث درباره دلیل درگذشت این بازیگر هم به سرگرمی برخی رسانهها تبدیل شد تا جایی که برخی از آنها به شایعه خودکشی دامن زدند. همین اخبار بود که سبب شد خانواده این بازیگر با تلخی مضاعفی مواجه شوند و علیرضا داوودنژاد به نمایندگی از آنها ناگزیر از مصاحبه شود و انتشار اخبار زود هنگام از درگذشت این بازیگر جوان سینما را ضربهای دردناک به روحیه خانواده و دوستان بدیعی دانسته و تصریح کند: “شیطنتهای رسانهای از این دست بارها پیش از این نیز اتفاق افتاده است. حتی در ایامی که من به خاطر بیماری کبد در بیمارستان بستری بودم شایعاتی مشابه در روزنامهها، سایتها و رسانهها به وفور وجود داشت.”
داوودنژاد در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا ضمن رد شایعات درخصوص مسمویت دارویی عسل بدیعی گفت: “شایعات و اکاذیبی مبنی بر مسمومیت دارویی بدیعی در رسانه ها منتشر شده که صحت ندارد و وی تنها به خاطر مشکل تنفسی به بیمارستان منتقل شد.”
جدیت خانواده بدیعی برای پیگیری شایعات
داودنژاد، انتشار اخباری به نقل از غزل بدیعی خواهر عسل در گفت وگو با یکی از سایتهای خبری را تکذیب کرد و گفت: “همسر من در این دو روز به خاطر شرایط نامناسب روحی با هیچ رسانهای گفتوگو نکرده و آنچه از قول وی نقل قول شده، کذب است.” به گفته وی، خانواده بدیعی شایعات منتشر شده در این خصوص را با جدیت پیگیری میکنند و در آیندهای نزدیک تیم پزشکی اطلاعات دقیق درباره این بیمار را در اختیار رسانه ها قرار خواهد داد.
پرونده اخبار منتشر شده درباره درگذشت عسل بدیعی با انتقال وی به بیمارستان مسیح دانشوری برای انجام مراحل اهدا عضو بسته شد تا احتمالاً با انتشار نظر قطعی پزشکان درباره دلایل اصلی این مرگ ناگهانی میزان صحت و سقم برخی شایعات معین شود اما نباید فراموش کرد که نقصان موجود در جریانهای رسانهای پیرامون سلامت هنرمندان و بازیگران آنقدر جدی است که میتواند صدمات روحی جبرانناپذیری را برای خانواده و نزدیکانشان به همراه داشته باشد.
مجله مهر