در پی انتشار نامه استاد عزت الله انتظامی درباره سوء استفاده از شهرت وی برای تبلیغ آقای مشایی در انتخابات ریاست جمهوری، دختر علیرضا افتخاری نیز با ارسال نامه ای به استاد انتظامی که خبر گزاری فارس آن را منتشر کرده ، ماجرای پیش آمده برای پدرش (اشاره به در آغوش گرفتن گرم و بوسه های احمدی نژاد و افتخاری به یکدیگر) را شبیه به ماجرای پیش آمده برای استاد انتظامی دانست تا پدرش را همانند استاد انتظامی، نوعی قربانی در یک بازی سیاسی معرفی کند.
دختر علیرضا افتخاری در قسمتی از نامه خود به درستی به این نکته اشاره می کند که به خاطر جرم مرتکب پدرش، وی و خانواده اش در این سالها مورد جفا قرار گرفته اند. اما قسمت جالب ماجرا اینجاست که ملاقات انجام شده توسط جناب احمدی نژاد و پدرش در چند سال گذشته را «از پیش برنامه ریزی شده» و نوعی دام میدانست و آن را شبیه اتفاق پیش آمده برای استاد انتظامی میداند.
احتمالا ویدئوی در اغوش گرفتن گرم (و پر فشار!) احمدی نژاد و افتخاری را به یاد می آورید و احتمالا متوجه شباهتی بین حالات چهره افتخاری و انتظامی نمی شوید.
رنگ عوض کردن و توطئه دانستن آن مراسم، با توجه به اوضاع این روزهای احمدی نژاد در مقایسه با آن زمان، نکته ایست که ذکر آن پس از «سه سال» جای تعجب دارد!
متن کامل این نامه بدین شرح است:
استاد عزتالله انتظامی
سلام و عرض ادب به پیشگاه حضرتعالی
نامه گلایهآمیزتان را نسبت به بیتوجهی به شخصیت تاریخی حضرتعالی خواندم و متوجه شدم سیاسیون چطور شما را به بیراهه کشاندند و میخواستند از شخصیت شما در وزارت کشور بهره دیگری ببرند؛ آن هم در مقابل مردمی بیدار و ارزشمند.
استاد؛ پدر من – علیرضا افتخاری – هم فریب این بازیها را خورد و ندانسته در مراسمی شرکت کرد که از پیش طراحی شده بود. زمانی پدرم متوجه شد که دیگر دیر شده بود و زندگی ما متزلزل؛ نه بهتر است بگویم مضمحل. مادرم از یک طرف، من و خواهرانم از یک طرف و پدرم که چه عذابی که نکشید. بگذریم که چه شد، همه خانواده من مورد جفا قرار گرفتند؛ به جرمی که خودمان هم هنوز نمیدانیم.
پدر من از سر سادگی نتوانست دفاعیهای بنویسید. اصلا مگر میشد که از خود دفاع کند؛ وقتی که همه شروع به هجمه کرده بودند و ما تنها بودیم. مردم عزیر ما حالا بهتر میدانند چهار سال پیش شرکت پدرم در مراسم شهدای خبرنگار و رویارویی با آن مرد سیاسی، از قبل طراحی شده بود.
استاد عزتالله انتظامی عزیز…
خوشحالم از اینکه ابرمرد هنرمندی چون شما گلایهای مرقوم فرموده که گویی از زبان شاگردش علیرضا افتخاری قلمی شده است. بدانید حرفهای گلایهآمیز شما، حرفهای پدر من و همه کسانی است که از هنرشان بهرهبرداری شده است.
استاد عزیز…
نباید هنر را با سیاست گره زد. آنجا که سیاست کم میآورد به پیشگاه هنر زانو میزند. این زانو زدن از سر احترام نیست که از سر گدایی است. شما استاد بزرگ، خوب که نه، عالی جوابشان را دادید و باز هم به همه گوشزد کردید که راه هنر با راه سیاست جداست و نباید با ترفندهای گوناگون هنرمندان را سیاسی کرد؛ بی آنکه خودشان باخبر باشند.
استاد عزیز دست شما را میبوسم و به وجودتان افتخار میکنم.
آوا افتخاری
فرزند علیرضا افتخاری