با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
عجب صبح قشنگی،کاش باب اسفنجی اینجا بود و از نبودن خودش لذت می برد!
«پست قبلی جزیر شاتر ( دیالوگ های ماندگار )
بینوایان ( دیالوگ های ماندگار ) پست بعدی»