در این مطلب نگاهی به بهترین و بدترین استودیوهای فیلمسازی جریاناصلی هالیوود میاندازیم. کدام کمپانیها سال را با موفقیت پاس کردهاند و کدام پخشکنندهها نمرهی مردودی گرفتند؟
در جریان یکی-دوهفتهی گذشته ما در فهرستهای گوناگونی نگاهی جمعبندیوار به صنعت فیلم و سریالسازی در سال ۲۰۱۵ انداختیم. از بررسی بهترین فیلمهای این سال از نگاه منتقدان گرفته تا فیلمهایی که کامیون کامیون پول نصیب تهیهکنندگانشان کردند.
اما هنوز حداقل یک فهرست دیگر مانده است تا با خیال راحت پروندهی ۲۰۱۵ را ببندیم. اینبار در این مطلب سراغ عملکرد استودیوها و کمپانیهای فیلمسازی رفته تا ببینم آنها روی هم رفته چگونه در باکس آفیس ظاهر شدهاند و چندتا از فیلمهایشان مورد استقبال منتقدان قرار گرفته است.
در این فهرست نبرد در یک رده بالاتر از فیلمها جریان دارد؛ اینجا اعتبار یک استودیو و تصمیمات و استراتژیهای آنها در طول یک سال مورد بررسی قرار میگیرد تا به بهترین و بدترین استودیوهای سال گذشته برسیم.
برای دومین سال پیاپی این کمپانی دیزنی است که فیلمهای بهتری را نسبت به دیگر استودیوهای اصلی هالیوود عرضه کرده است.
میانگین امتیاز تمام فیلمهای دیزنی که در سال ۲۰۱۵ عرضه شدهاند، ۶۱ است که به معنی پیشرفت این استودیو نسبت به سال پیش (امتیاز ۵۹) است. تازه، در سه سال گذشته این اولینباری است که یکی از استودیوهای جریاناصلی موفقشده به میانگین امتیاز بالاتر از ۶۱ دست پیدا کند.
این درحالی است که نمرهی میانگین دیزنی در سال ۲۰۱۵ به حدی شگفتانگیز است که آن را ۱۱ نمره بالاتر از نزدیکترین رقیبِ جریاناصلیاش، یونیورسال قرار میدهد و دیزنی تاکنون تنها استودیوی مهمی است که نمرهی کارنامهاش بالاتر از C است.
این نشان میدهد سران دیزنی در طول دو-سه سال گذشته خوب درس و مشقهایشان را نوشته و خواندهاند. از مهمترین درسهایی که دیزنی آنها را با نمرهی بالایی پاس کرده میتوان به انیمیشن «پشت و رو» پیکسار اشاره کرد که در بین فیلمهای دیزنی در ردهی اول قرار میگیرد و بهطور کلی سومین فیلم برتر متاکریتیک در سال ۲۰۱۵ است.
آخرین ساختهی استیون اسپیلبرگ، «پل جاسوسها» با متاکریتیکِ ۸۱ در ردهی دوم قرار دارد و دربارهی اهمیت همین دو فیلم این را باید گفت که این دوتا ۱۴ نامزدی اسکار برای دیزنی آوردهاند و آنها را در زمینهی تعداد نامزدی پشت سر کمپانی فاکس در ردهی دوم قرار دادهاند.
سپس، به فیلم کوچکی به اسم «جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد» میرسیم که نه تنها نقدهای بسیار مثبتی جمع کرد، بلکه به استودیو کمک کرد تا بهطرز چشمگیری نسبت به سال پیش در زمینهی گیشه و درآمدزایی هم رشد کند. دیزنی همچنین سال را با بیشترین درآمد خانگی و جهانیای که تاکنون تجربه کرده به سرانجام رساند.
این استودیو حدود ۲ میلیارد و ۲۸ میلیون دلار در گیشهی خانگی کسب کرده و ۵ میلیارد و ۸۵ میلیون دلار در دنیا. این درحالی است که فعلا رکورد پُردرآمدترین سال در گیشهی جهانی در اختیار یونیورسال است. راستی، ۱۹.۸ درصد از سهم بازار هم متعلق به دیزنی است که این عدد آنها را در پلهی دوم این ردهبندی قرار میدهد.
نهایتا شاید سال آینده آنها حداقل از لحاظ استقبال منتقدان موفق به عبور از رکورد ۲۰۱۵شان نشوند، اما ظاهرا دیزنی سال موفقیتآمیز دیگری در پیش روی خود دارد. چون فارق از «نیرو برمیخیزد» که فقط ۲۳۰ میلیون دلار در ژانویه فروخته است، تقویم استودیو شامل یک «جنگ ستارگان» دیگر به اسم «سرکش» (Rogue One)، یک دنبالهی پیکساری در قالب «در جستجوی دوری»، دو فیلم مارولی («دکتر استرنج» و «کاپیتان امریکا: جنگ داخلی») و یک انیمیشن جدید به نام «موآنا» (Moana) است که قرار است جدیدترین پرنسس دیزنی را معرفی کند.
یونیورسال هم از آن استودیوهایی است که سال پروپیمانی را پشت سر گذاشت و بدجوری نسبت به سال گذشته پیشرفت داشت. اول از همه میانگین نمرهی تمام فیلمهای یونیورسال در ۲۰۱۵، ۵۵.۸ است که این نشان از ۸.۳ رتبه رشد نسبت به سال قبل دارد.
مجموع درآمد خانگی استودیو نیز ۲ میلیارد و ۴۴ میلیون دلار است که به معنی بالغ بر ۱۱۹ درصد رشد است. اما تمام اینها به این معنی نیست که یونیورسال تمام درسهایش را ۲۰ گرفته است. بلکه اگرچه استودیو با برخی پروژههایش ترکاند، اما برخی را هم به سختی قبول شد.
بهحدی که به طور تقریبی از هر سه فیلم، یکی موفق شده استقبالِ عالی منتقدان را بهدست بیاورد. این وسط، استودیو نتوانست نامزدهای اسکاری که برای «استیو جابز» و «بچهی ناف کامپتون» انتظار داشت را بگیرد. اما حداقل جمع این دو فیلم با کمدی امی شومر، «دربوداغان» (Trainwreck) کمک کرد تا همانطور که گفتم میانگین متاکریتیک استودیو نسبت به اکرانهای ۲۰۱۴ افزایش پیدا کند.
از لحاظ تولید اسکناس اما ۲۰۱۵ سال بینظیری برای استودیو بود. در حقیقت، اینقدر بینظیر بود که یونیورسال تبدیل به پُردرآمدترین استودیو در تاریخ شد. این کمپانی با ۲ میلیارد و ۴۴ میلیون دلاری که از گیشهی خانگی و ۴ میلیارد و ۴۴ میلیون دلاری که از بازارهای بینالمللی بهدست آورد، روی هم رفته ۶ میلیارد و ۸۹ میلیون دلار به جیب زد.
در مقایسه باید به بهترین رکورد جهانی قبلی اشاره کرد که با ۵ میلیارد و ۵ میلیون دلار متعلق به فاکس بود و در سال ۲۰۱۴ بهدست آمد. این اعداد و ارقام نجومی باعث شد تا یونیورسال که در سال ۲۰۱۴ ردهی پنجم سهم بازار داخلی و ششم جهانی را داشت، یکراست به ردهی اول صعود کند و ۲۱.۳ درصد از سهم بازار را به چنگ بیاورد.
اما سران استودیو کار بسیار دشواری را برای تکرار این آمار در سال پیشرو دارند. چون در میان ۲۱ فیلمی که یونیورسال برای اکران در ۲۰۱۶ برنامهریزی کرده است، به جز قسمت پنجم مجموعهی «بورن»، هیچ بلاکباستری که از لحاظ فروش «مطمئن» باشد، دیده نمیشود.
تقریبا تمام نامهای بزرگ این استودیو از جمله «سریع و خشمگین ۸» و دنبالهی «دنیای ژوراسیک» در سالهای آینده اکران میشوند. از همین رو، انتظار میرود تا یونیورسال در مقایسه با ۲۰۱۵ با سقوط بزرگی روبهرو شود، مگر اینکه دنبالههایی مثل Bridget Jones’s Baby و My Fat Greek Wedding 2 و اقتباس موردانتظارِ «وارکرفت» فراتر از انتظارات ظاهر شوند.
سال پیش به سختی میشد پارامونت را فراموش کرد، اما در ۲۰۱۵ وضعیت این استودیو بدتر از قبل شد. قبول است که استودیو با جدیدترین قسمت «ماموریت غیرممکن» موفقیت مالی خوبی را تجربه کرد و با انیمیشن ایست-حرکتی چارلی کافمن، «آنومالیسا» منتقدان را تحتتاثیر قرار دارد و کمدی «بیگ شورت»اش هم نامزد بهترین فیلم اسکار شد، اما پارامونت تقریبا به جز اینا چیز دیگری برای شگفتآفرینی نداشت.
باز دوباره با استودیویی طرف بودیم که نزدیک به ۲ سومِ اکرانهایش موفق نشدند نمرات مثبتی از منتقدان بگیرند و تعداد فیلمهای کاملا شکستخوردهی پارامونت از یکی در سال ۲۰۱۴، به سهتا در ۲۰۱۵ افزایش پیدا کرد. از همه بدتر، آخرین قسمت «ترمیناتور» بود که آنقدر توسط طرفدار و منتقد جماعت کوبیده شد که مجموعه مشهور جیمز کامرون را تا اطلاع بعدی از بین برد.
بالاخره هستند کسانی که با برنامه سراغ مجموعهسازی میروند (دیزنی) و سال به سال پیشرفت میکنند و کسانی مثل پارامونت هم با شتابزدگی و عدم مدیریت، حال و آیندهشان را خراب میکنند.
از همین رو، درآمد داخلی استودیو در ۲۰۱۵ که معادل ۶۷۴.۷ میلیون دلار است، به پایینتر از یک میلیاردی که آنها در ۲۰۱۴ کسب کرده بودند، سقوط کرد. این درحالی است که سهم پارامونت از بازار هم از ۱۰ درصد به ۶ درصد کاهش پیدا کرد. هرچند پارامونت هنوز در جدول ردهبندی در همان رتبهی ششم قرار دارد.
آیا سال ۲۰۱۶ برای آنها بهتر خواهد شد؟ با نگاهی به تقویم اکرانهای پارامونت، اگر از فیلم بعدی ریچارد لینکلیتر، Everybody Want Some که بهار امسال اکران میشود، فاکتور بگیریم، به نظر نمیرسد آنها چیزی در حد و اندازهی محبوبیت «بیگ شورت» داشته باشند.
در میان اکرانهای بزرگش هم میتوان به قسمت جدید «استار ترک» و دنبالهی «لاکپشتهای نینجا» اشاره کرد. این وسط، شاید دنبالهی کمخرج فیلم هیولایی «کلاورفیلد» هم بتواند تبدیل به یک موفقیت بزرگ شود.
کمپانی وانر باید تمام خیر و برکتهایی که در سال ۲۰۱۵ نصیبش شد را از صدقهی سر دو فیلمش بداند؛ «مکس دیوانه: جادهی خشم» و «کرید». فیلمهایی که هردو نه تنها از پیشتازانِ فرانچایزهای ۲۰۱۵ بودند، بلکه قسمتهای نخستینشان در دههی ۱۹۷۰ نیز چنین وظیفهای را برعهده داشتند.
هر دو فیلم چپ و راست توسط منتقدین ستایش شدند و تقریبا در تمام فهرستهای تاپ تنِ آخر سال مطبوعات، حداقل اسم یکیشان دیده میشد. «جادهی خشم» ۱۰ نامزدی اسکار برای وارنر به ارمغان آورد، درحالی که «کرید» بهطرز غافلگیرکنندهای در کمال لیاقت فقط به یک نامزدی رضایت داد.
اما قطار موفقیتهای وارنر همینجا به ایستگاه آخر میرسد. تمامیاش هم به خاطر این است که اکثر آثار وارنر در سال ۲۰۱۵ یا فیلمهای متوسطِ رو به پایین بودند یا به شکستهای کمرشکنی تبدیل شدند. از همین رو، درصدِ موفقیت وارنر از ۳۹ درصد در سال ۲۰۱۴ به ۱۶ درصد در سال گذشته سقوط کرد.
میانگین امتیاز متاکریتیک استودیو هم ۴ رتبه نسبت به سال گذشته افت کرد. از مهمترین فیلمهای که وارنر را به این روز انداختند باید به «صعود ژوپیتر»، «در قلب دریا»، «ما دوست هستیم» و «پــن» اشاره کرد که تقریبا همه از فیلمهای پُرخرج و موردانتظاری بودند که نه در گیشه عملکرد خوبی داشتند و نه از لحاظ هنری موفقیتی کسب کردند.
ناگفته نماند وارنر با درآمد یک میلیارد و ۶۰ میلیون دلار از گیشهی خانگی، ۲.۶ درصد نسبت به سال پیش پیشرفت داشته و ۱۳.۹ درصد از سهم بازار هم متعلق به آنهاست.
تحلیلگران بر این باورند که وارنر در سال پیشرو نیز بر روی لبهی تیغ حرکت خواهد کرد. استودیو فیلمهایی دارد که موفقیتشان وارنر را به اوج میرساند و شکستشان آنها را نابود. مثلا بازخوانی گرانقیمتِ فیلم «تارزان» را داریم که ظاهرا در نمایشهای اولیه چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
این درحالی است که تریلرهای «بتمن علیه سوپرمن» و «جوخهی انتحاری» نیز طرفداران را به دو گروه مشتاق و معترض تبدیل کرده است. البته هنوز امیدی به «جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها» است که میتواند یک نیمهمجموعهی جدید را استارت بزند.
مهمترین شانسهای وانر در جلب نظر منتقدان نیز فیلم جدید کلینت ایستوود، «سالی»، کمدی کی و پیل، «کیانو» یا اکشن علمی-تخیلی «ویژهی نیمهشب» (Midnight Special) است.
فاکس اگرچه با کمک برخی از فیلمهایش بر فصل جوایز فرمانروایی میکند، اما از لحاظ اقتصادی سال ضعیفی را پشت سر گذاشت. آنها در حال حاضر با ۲۰ نامزدی اسکار که شامل «مریخی» ریدلی اسکات و «بازگشته»ی آلخاندرو ایناریتو در شاخهی بهترین فیلم میشود، بالاتر از هر استودیویی در این زمینه قرار دارند. اما آن دو فیلم به علاوهی کمدی «جاسوس»، تنها تصمیمات درستی بودند که سران فاکس در سال ۲۰۱۵ گرفتند. بقیه یک مشت اشتباهات اسفبار است!
۲۰۱۵ از لحاظ درآمدزایی سال ناامیدکنندهای برای فاکس بود. اول از همه دریافتی جهانی این استودیو نسبت به ۲۰۱۴ (زمانی که سهم فاکس از بازار جهانی بیشترین بود) یک میلیارد دلار افت داشت. بزرگترین شکست استودیو هم بدونشک تلاش عبث و اشتباه آنها برای بازخوانی فرانچایزِ «چهار شگفتانگیز» بود که به یکی از جوکهای تاریخ فیلمهای کمیکبوکی ختم شد.
درآمد خانگی فاکس یک میلیارد و ۳۰ میلیون دلار بود که این نشان از سقوط ۲۷ درصدی آنها نسبت به سال قبل دارد و در سال ۲۰۱۵ حدود ۱۱.۳ درصد از سهم بازار متعلق به فاکس بود.
فاکس در سال پیشرو دنبالهی «آواتار» را برای ضمانتِ درآمدش ندارد. چون زمان اکران فیلم فعلا به تاریخ نامعلومی در سال بعد منتقل شده است. با این حال، آنها هنوز دنبالههای «ایکسمن» و «روز استقلال» را برای تابستان امسال دارند و همچنین «ددپول» هم این شانس را دارد تا تبلیغات گستردهاش را به یک موفقیت فوقالعاده برساند.
هرچند تقویم این استودیو در زمینهی فیلمهای اسکاری، خالی است. مگر اینکه «فرقهی اساسین» (Assassin’s Creed) بتواند تبدیل به اولین اقتباس بازیهای ویدیویی لایق جوایز تبدیل شود که حتی خوشبینترین افراد دنیای سرگرمی هم اینطور فکر نمیکنند!
لاینزگیت که چند سال پیش با جذب کمپانی سامیت به استودیوهای اصلی هالیوود پیوست، به نظر نمیرسد علاقهی زیادی به نگه داشتنِ شرایط جدیدش دارد. البته اگرچه درآمدهای استودیو به سقوط ادامه میدهند، اما حداقل درآمد خانگی این استودیو با درآمد پارامونت برابر است.
این درحالی است که فقط سهتا از محصولات این کمپانی در سال ۲۰۱۵ با استقبال مثبت منتقدان موجه شدند. اما با این حال، به نظر میرسد کیفیت ساختههای آنها هرچند به آرامی اما درحال افزایش است.
مثلا میانگین امتیاز لاینزگیت در سال ۲۰۱۴، ۳۷ بود که حالا با صعود ۸ نمرهای روبهرو شده و به ۴۵ رسیده است. بخشی بزرگی از این موفقیت مربوط به فیلم «سیکاریو» میشود که اگرچه در شاخههای نهچندان مهم، اما سه نامزدی اسکار برای فاکس بهدست آورد.
لاینزگیت اما ۱۰ فیلم بسیار بد هم در سال گذشته عرضه کرد که بیشتر از تمامی پخشکنندگان اصلی این فهرست است. درآمد خانگی لاینزگیت ۶۷۳.۸ میلیون دلار بود که به معنی ۱۰ درصد افت فروش نسبت به سال قبل است. ۵.۹ درصد از سهم بازار هم متعلق به آنها بوده است.
طبق معمول سال ۲۰۱۶ از لحاظ چیزی که به کسب و کار این استودیو سرعتی ببخشد، تقریبا خالی است. تنها شانس موفقیت در گیشه، دنبالهی دیگری از سری «واگرا» (Divergent) است. «خدایان مصر» هم اگرچه فیلم عامهپسند و پُراکشنی است، اما خب، به نظر نمیرسد بتواند در حد یک بمب باکس آفیسی عمل کند.
اما در عوض، لاینزگیت با وجود فیلم «دیپواتر هورایزن» و فیلم جدید کارگردان «ویپلش»، موزیکالِ La La Land شانس بالایی برای حضور پررنگ در فصل جوایز دارد.
سونی
تنها محصول مورداستقبالِ سونی در سال ۲۰۱۵، «گامزدن» رابرت زمهکیس بود و بس. با نگاهی به دیگر ساختههای این کمپانی شاهد نامهایی هستیم که یا توسط منتقدان پس زده شدند، یا سینماروها علاقهای به خرید بلیت آنها نشان ندادند. از مهمترین آنها میتوان به فیلمهای کارگردانهای شناختهشدهای مثل «چپی» (نیل بلومکمپ)، «ریکی و فلش» (جاناتان دِم) و «آلوها» (کامرون کرو) اشاره کرد.
اینها را به علاوهی «پیکسلها» و عدم موفقیت موردانتظار «اسپکتر» کنید تا سونی نسبت به سال ۲۰۱۴ چه در میانگین امتیاز متاکریتیک و چه از لحاظ درآمد سقوط کند؛ آن هم در مقایسه با سالی مثل ۲۰۱۴ که جزو بهترینهای آنها نبود. درآمد سونی از گیشهی امریکای شمالی ۹۶۶.۳ میلیون دلار بود که ۲۳ درصد بدتر از سال قبل است. سهم آنها از بازار هم ۸.۴ درصد بوده است.
در تقویم فیلمهای ۲۰۱۶ سونی، هیچ فیلمی که از موفقیتش مطمئن باشیم، به چشم نمیخورد. اما خب، آنها باری دیگر فیلمهایی از چندین فیلمسازِ کاردرست، مثل مورتن تیلدام کارگردان «بازی تقلید» (برای فیلم علمیتخیلی «مسافران»)، پاول فیگ (برای بازخوانی «شکارچیان ارواح»)، آنتونی فوکوآ (برای بازخوانی «هفت باشکوه» که یکی از نویسندگانش نیک پیزولاتوی سریال «کاراگاه حقیقی» است)، ران هاوارد («جهنم») و انگ لی (Billy Lynn’s Long Halftime Walk) دارند.
منبع : زومجی