صفحه اصلی > نقد و بررسی فیلم ایرانی : نقد و بررسی فیلم جرم

نقد و بررسی فیلم جرم

1
 کارگردان : مسعود کیمیایی
 فیلمنامه: مسعود کیمیایی
 تهیه کننده: مسعود کیمیایی
 مدیر فیلمبرداری: تورج منصوری
 تدوین: مصطفی خرقه پوش
 بازیگران : پولاد كيميايي، حامد بهداد، شبنم درويش، بزرگان: جمشيد مشايخي، داريوش ارجمند، مسعود رايگان، اكبر معززي با حضور نيكي كريمي، بهاره رهنما، سيامك انصاري، كيانوش گرامي، جلال پيشوائيان، محمد مويد، محراب رضائي، علي اصغر طبسي، مجيد عليزاده، نويد لاجوردي، مهزاد اقطايي، سامان حسيني، شاپور كلهر، مهرداد فلاحتگر، شهرزاد مطلق، سوگل خالقي و جمعي از هنرجويان و فارغ‌التحصيلان كارگاه آزاد فيلم
 

داستان :

 داستان این فیلم درباره جوانی به نام رضا سرچشمه ( پولاد کیمیایی ) است که به همراه دوست اش ( حامد بهداد ) تصمیم می گیرند تا به زندگی2 یک شخص سیاسی پایان دهند. این دو موفق به انجام اینکار می شوند اما در لحظه ی آخر، رضا دوستش را فراری می دهد و خودش توسط ماموران دستگیر می شود. رضا اعتراف می کند که همه چی تقصیر او بوده به همین دلیل به زندان(!) محکوم می شود. در زندان، علی رغم اینکه مامور ساواک به رضا پیشنهاد همکاری با دولت در ازای آزادی اش از زندان را می دهد اما رضا به دلایل نامشخص این پیشنهاد را رد می کند و منتظر می ماند تا مدت زمان دوره محکومیت اش سپری شود. بعد از آزادی از زندان ، رضا پیش زن و بچه اش بر می گردد و تصمیم می گردد تا زمان بیشتری را با آنها سپری کند اما بار دیگر از طرف گروهی به او پیشنهاد می شود تا مدیر یک شرکت نفتی را به قتل برساند . رضا هم بار دیگر راه کشتن را در پیش می گیرد اما بعد از وارد شدن در این بازی ، متوجه می شود که دلیل کشتن مدیر شرکت نفتی چیزی شبیه به یک خصومت شخصی بین یک عده و آن مدیر است و…
 

کارگردان : مسعود کیمیایی که یکی از سرمایه های سینمای ایران به حساب می آید.  کیمیایی را اگرچه بخاطر کهنگی سبک فیلمسازی اش در این چند سال اخیر بسیار کوبیده اند یا به قول معروف اذیت کرده اند! اما باید قبول کرد که سینمای ایران در سالهای دور روی شاخ فیلمهای او نظیر گوزن ها و قیصر می چرخید و حتی قیصر از جهاتی به انتخاب مردم ایران ، به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شده است. اما اگرچه فضای ایران در چند دهه ی اخیر به شدت تغییر کرد ولی دیدگاه کیمیایی درباره مردم و فضای جامعه کماکان به همان شکل سنتی باقی ماند؛ دیدگاهی که در آن مردم نه با صحبت و تبادل نظر ، بلکه با چاقو کشی از یکدیگر انتقام می گیرند!. کیمیایی در دهه ی گذشته تلاش زیادی کرد تا خودش را با جریان کنونی سینمای ایران وفق دهد اما متاسفانه یا خوشبختانه نتوانست اینکار را بدرستی انجام دهد و به همین دلیل فیلمهایش هم در این چند سال اخیر مغلطه ایی شده 3از فیلمفارسی و سینمای مدرن ایران!.

 حواشی : خود جرمِ کیمیایی حاشیه ی مهمی نداشت مگر اینکه به اظهار نظرهای بعضاً عجیب و غریب منتقدان درباره آن اشاره ایی کنم. مشهورترین این اظهار نظرها را مسعود فراستی در برنامه هفت اعلام کرد و جمله معروف استم** را در وصف کیمیایی بکار برد!. انتخاب این فیلم به عنوان بهترین فیلم جشنواره فجر در حالی که فیلمی مثل جدایی نادر از سیمین هم حضور داشت، از جمله اتفاقاتی بود که بحث های زیادی را شکل داد.
 

نکاتی که باید درباره جرم بدانید : 

 اولین نکته درباره جرم این است که کیمیایی به اصل خویش بازگشته و فیلمش را به فضای قبل از انقلاب برده است. غلظت این این بازگشت به حدی بوده که جرم فیلمی سیاه و سفید است که حتی صدای شخصیت های داستانش نیز توسط دوبلورها، صداگذاری شده!.اما همانطور که کیمیایی به گذشته بازگشته ، داستان فیلمش را هم به همان سبک و سیاق فیلمهای خودش تعریف کرده است؛ قهرمان داستان یک اشتباهی می کند و در آخر تاوان این اشتباه را در یک نزاع نابرابر و البته با سلاح سرد مورد علاقه کیمیایی یعنی چاقو، پس می دهد!5
 
کماکان چاقو مهمترین وسیله فیلمهای کیمیایی است!. عشق و علاقه ی کیمیایی به استفاده از چاقو در فیلمهایش رفته رفته در حال تبدیل شدن به یک سوژه کمدی برای تماشگران است. شاید بتوان وجود چاقو را در جیب شخصیت ها در یک کوچه و زیر باران توجیه کرد ، اما دلیل استفاده از چاقو در صورتی که شخصیت داستان به یک اسلحه نیمه خودکار دسترسی دارد را نمی دانم!.

کش دار بودن فیلم هم حوصله تماشگر را سر می برد. صحنه های مربوط به زندان که در آن رضا با هم بندی هایش درگیر می شود و یا صحنه های متفکر بودن رضا بعد از آزادی اش از زندان، هیچ کمکی به درک بهتر شخصیت او نکرده است. هر جور که فکر می کنم نمی توانم خودم را متقاعد کنم که ایا مسعود کیمیایی هم به فیلمش آب بسته است یا نه؟!.

شخصیت های داستان هم دست کمی از روایت نامنسجم فیلم ندارند؛  به عنوان مثال مشخص نیست که چرا رضا بعد از کشتن مامور ساواک به 2 سال حبس محکوم می شود!. من در زمان قبل از انقلاب نبوده ام و اطلاعی هم از میزان مجازات های آن دوران ندارم اما تنها مساله ایی که می دانم این است که قاتل یک شخصیت سیاسی ( دقت کنید، سیاسی! ) را 2 ساله از زندان رها نمی کنند!. از طرف دیگر مشخص نمی  شود که شخصیت اصلی داستان به چه دلیل آدم کشی می کند! رضا سرچشمه در جرم قرار است نماد لوتی گری و این حرفا باشد اما بیشتر اینکه رضا شبیه به آدم های دنیای کیمیایی باشد ، به یک مزدور بی شناسنامه تبدیل شده است!.6

 تزلزل شخصیتی رضا به حدی است که در ابتدای فیلم او را در قامت یک آدمکش می بینیم و در اواسط فیلم شخصیتی عاطفی و خانواده دوست!. شاید خود کیمیایی هم کم کم در حال فراموش کردن کلیشه های شخصیت های فیلمهایش ست.
 علاوه بر شخصیت رضا سرچشمه که پرداخت بسیار ضعیفی دارد، بازی پولاد کیمیایی هم در این نقش به فاجعه کردن این کاراکتر کمک زیادی کرده است. بارها گفته شده که مسعود کیمیایی از پسرش پولاد در فیلمهایش استفاده می کند و این امر درستی نیست، اما من شخصاً هیچ وقت مشکلی با پولاد و بازیهایش نداشتم چون اصولاً تابحال نقشهای مهمی بازی نکرده که بخواهیم از او انتقاد کنیم! اما بحث جرم جداست.
 
پولاد کیمیایی در جرم شخصیت اصلی داستان است و قرار است یک لات قبل از انقلاب باشد. متاسفانه بازی پولاد کیمیایی در شخصیت رضا به حدی ضعیف است که بهانه خوبی به دست تماشگر می دهد تا سالن سینما را ترک کند!. سبک راه رفتن لاتی ، لحن صحبت کوچه بازاری ( آن هم نه امروز بلکه 30-40 سال پیش ) و مهمتر از همه حرکات صورت پولادی کیمیایی ، تقلید مضحکی است از بهروز وثوقی. متاسفانه بازی پولاد کیمیایی در این فیلم فرصت مناسبی به تماشاگر داده تا از ته دل بخندد و به حال و روز سینمای ایران تاسف بخورد. من درک نمی کنم که چطور مسعود کیمیایی حاضر شده تا از پولاد در نقش اصلی فیلمش استفاده کند!. بهترین دلیلی که به ذهنم می رسد این است که کیمیایی حال و حوصله سر و کله زدن با بازیگر دیگری را نداشته است!.

وضعیت حامد بهداد نسبت به پولاد کیمیایی بسیار بهتر است چراکه بهداد حداقل انرژی بسیار زیادی برای بازی در یک فیلم مصرف می کند. بهداد ا7گرچه معلوم است که در حال زور زدن برای متفاوت بودن از دیگران است اما با اینحال کارش مورد قبول تماشاگر واقع می شود. شاید در این دوران که در سینمای ایران خبری از بازیگر طراز اول نیست، باید حامد بهداد را ستایش کنیم!.

 دیگر بازیگران فیلم هم نامهای ریز و درشتی در بین آنها پیدا می شود ( مثل داریوش ارجمند و جمشید مشایخی و… ) همگی متوسط هستند. البته فیلم هم چندان به این شخصیت های نمی پردازد و هرچه که هست درباره رضا و دوستش خلاصه می شود!.
 راستی لات های فیلم جرم مبادی آداب هم هستند و بگی نگی کمی با فرهنگ تر از فیلمهای قبلی کیمیایی شده اند!. اما نمی توانم کتمان کنم که این ویژگی آنها بدجوری اعصاب خرد کن است.

طراحی صحنه ی فیلم بیش از اندازه غیر واقعی و البته اشتباه است. شما می توانید در نماهای خیابان به راحتی ساختمان هایی را ببینید که کولر به آنها نصب شده و یا در خیابان ماشین هایی را ببینید که در دهه ی  میلادی اصلا وجود نداشته است!. این مشکلات قابل چشم پوشی نیست.

اما فیلمبرداری فیلم یکی از نکات مثبت فیلم است. قاب بندی های سینمایی جرم عالی است و کمتر می توان از آن ایراد گرفت.

گفته می شد که کیمیایی برای ادای دین به دوبلورها ، تصمیم گرفته تا فیلمش را به صورت دوبله به اکران در آورد و همینطور هم شد. خوشبختانه شنیدن صدای استادان هنر دوبله9 بسیار لذت بخش از آب درآمده اما مشکلی را هم به همراه آورده است. کسانی مثل چنگیز جلیلوند و منوچهر اسماعیلی بدون شک استادان دوبله هستند و به خوبی بر کار خود مسلط هستند اما این بازیگران فیلم هستند که چهره شان هیچ هماهنگی با صدای این استادان ندارد!. داشتم به این فکر می کردم که اگر این فیلم دوبله نمی شد آیا باید صدای حامد بهداد و پولاد کیمیایی را به صورت لاتی می شنیدیم!؟

 در آخر هم باید به پایان بندی فیلم اشاره کنم که تیر خلاص ر ا به تماشاگر می زند. در صحنه ی پایانی در حالی که رضا به راحتی می تواند از دست دشمنانش فرار کند ، در یک حرکت عجیب در جلوی اسلحه مزدوران قرار می گیرد تا کشته شود!. قبول دارم که در فیلمهای کیمیایی همیشه باید یکی آخر فیلم کشته شود اما آیا راه بهتری برای نفله کردن شخصیت اصلی داستان پیدا نکرده اید استاد؟!
 در آخر باید بگویم که تلاش کیمیایی برای زنده نگه داشتن سینمای لات و لوتی! تحسین برانگیز است اما مشکلی که در اینباره وجود دارد این است که نسل امروز به سختی می تواند به این سینما و دنیای آن ارتباط برقرار کند.

 

چرا باید فیلم را دید ؟

در روزهایی که سینمای ایران مملوء از فیلمهای عجیب و غریب و  سطح پائین شده ، دیدن فیلمی مثل جرم می تواند حس نوستالژیک شما را تحریک کند. حضور دوبلورهای سرشناس و سبک و سیاق فیلمسازی کیمیایی ( اگر طرفدارش هستید ) اصلی ترین دلیل برای تماشای جرم است. اما اگر به سبک مدرن فیلمسازی ایرانی نظیر کارهای اصغر فرهادی علاقه دارید ، جرم می تواند حال شما را بدجوری بد کند!. سینمای ایران در سالهای دور بازیگری را داشت که به راحتی می توانست یک تنه نقش یک لات را ایفا کند و حتی آن را تبدیل به اسطوره کند ( قیصر ) اما امروز وضع سینمای ما به حدی وخیم شده که حتی یک بازیگر هم پیدا نمی شود که بتواند نقش یک لات درست و حسابی را  سینما بازی کند!. کافی است سری به فیلمهای ساخته شده در سالهای اخیر بزنید تا متوجه شوید که هیچ نقش لات ایرانی ایی نبوده که ماندگار شده باشد. جرم را به طرفداران کیمیایی توصیه می کنم و نه هیچکس دیگر!.

 

منتقد : میثم کریمی

 کپی برداری از مطالب سایت تنها با ذکر دقیق لینک سایت MovieMag.IR و نویسنده مطلب مجاز است.

به جمع طرفداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها