اين كارگردان سينما در اين نامه خطاب به اين دو مسوول نوشته است:« آيا قبول داريد كه هر دو نهاد، تحت مديريت شما آقايان متعلق به يك كشور است؟ آيا قبول داريد كه اشكال، ناهماهنگي و ابهام در مناسبات شما موجب اخلال در كار مردم ، هنرمندان و فرهنگ كشور ميشود؟
امروز بيشتر مردم منطقه و جهان، درپاي رسانههاي غربي نشستهاند و فيلمهاي آمريكايي و محصولات ديداري و شنيداري غرب و شرق را تماشا ميكنند. و آن ملتي كه در اين ميان كمتر از ديگران استحقاق ندارد ما ايرانيان هستيم و آنكه سهمي نيز از اين بازار ندارد، باز ما ايرانيان هستيم.«هري پاتر» هوش از سر صدها ميليون پير و جوان برده است و ما حتي يك قطعه تك نوازي جهاني شده روز در بازار كالاهاي فرهنگي دنيا نداريم!
آيا شما قبول داريد كه مراقبت از مهارت، ذوق، سليقه و خلاقيت، وظيفه يك دولت فهميده و دورانديش است؟ آيا توليد كالا با بسته بندي خوش سليقه اولين شگرد تجارت موفق در عرصه بازار كالاهاي جهاني نيست؟»
كارگردان «مرهم» در ادامه نوشته است:«در ماده 7 از دستورالعمل ماده 12، فهرست فعاليتهاي مشمول معافيت پيوست شده است. تامل در عناوين، كاربرد و پيوند ساختاري اين فعاليتها در ساختن يك كشور آباد، دانا و اخلاقي نشان دهندهي اين است كه قصد قانون گذار براي آينده كشور، ترسيم چشم اندازي پيشرفته بوده است: فيلم نامه نويسي، تهيه كنندگي، كارگرداني، صدا برداري ، صدا گذاري، فيلمبرداري از همين طراحي صحنه و دكور و لباس، تدوين، تداركات، طراحي و اجراي جلوههاي ويژه، بازيگري، بدلكاري، چهرهپردازي، خدمات لابراتوري، فيلم، عكاسي، عكاسي فيلم، عكاسي هنري، گويندگي، منشيگري صحنه، مديريت توليد فيلم ، آهنگسازي، دوبله، انيميشنسازي، مستندسازي، بازيگرداني، نورپردازي، دستياري كارگردان، نمايش فيلم و پخش فروش آثار تصويري.
كاملا پيداست كه قانون كشور، قوانين مالياتي و معافيتها جهتگيري مشخصي دارند و آن مقاومت در مقابل هجوم كالاهاي صوتي و تصويري خارجي به كشور است. روح اين قانون استقلال فرهنگي را امري كلامي ،ذهني و يا مكتوب نميانگارد بلكه آن را برنامهاي براي عمل، اشتغال و توليد حرفههاي خلاق ميبيند از همين رو وزارت ارشاد با بخشنامهاي به همه تهيه كنندگان آثار صوتي و تصويري تكليف ميكند كه بخشودگي مالياتي درباره كليه اين حرفهها اجرا شود و هيچ سرمايه گذاري يا تهيه كنندگي در ادامه روشهاي قبلي بابت ماليات چيزي از دستمزد نيروهاي ذوقي و تخصصي و خلاق كسر نكند.
امروز نميدانم حضرات آقايان تا چه اندازه از جريان تلمبار شدن صدها پرونده در محاكم مالياتي براي تهيهكنندگان سينما اطلاع دارند؟آيا ميدانيد جرم اكثريت قريب به اتفاق اين تهيهكنندگان، رعايت بخشودگي مالياتي دستمزد بگيران عرصهي فرهنگ و هنر است؟آيا تعلل در حل مشكلات آنها حكايت از تغيير جهت در قانونگذاري دارد؟ آيا اين اقدامي در جهت تجهيز و هر چه بيشتر دانايي و توانايي هنري براي مقابله با هجوم گسترده حريفان و رقيبان جهاني است؟
در شرايطي كه امواج ماهوارهاي، سيلاب قاچاق ويديوئي خانگي، گسترش اينترنت، بازار سياه تاراج فيلمهاي ايراني، از هر سو گسترده است،دولت در ارتباط با سينما چگونه بايد عمل كند؟ چرا هر روز بايد با تهيه كنندگاني نگران سروكار پيدا كرد كه به جاي فكر توليد، دائم در انديشهي باز كردن گرههاي هستند كه روز به روز بر رشته كار آنها اضافه ميشود؟ تهديد ساختارهاي صنفي ، بيكاري ، فقر پنهان، رقابتهاي گلادياتوري، باندبازيهاي جناحي، توزيع ناعادلانه درآمدها و حالا قيامت مالياتي!
اجازه بدهيد در اينجا به مشاهدات و تجربيات شخصي خودم اشاره كنم، اگر چه از ابتدا نيز همين قصد را داشتم اما گره خوردن سرنوشت شركتها و بنگاههاي كوچك به اكثريتهاي مفلوك، گاهي اين مرزها را از پيشرو بر ميدارد و سيل خانههاي كوچك كنار نهر را به خس و خاشاك سيلاب بدل ميكند.
دو، سه سالي است كه سالي چند بار با احضار محكمه مالياتي به آنجا رفتهام و بابت مجوز فعاليت مورد بازپرسي قرار گرفتهام و عاقبت به دليل رعايت بخشنامه ارشاد و كسر نكردن ماليات از نيروهاي كه قرار بود كشور را با سليقه و پيشرفته بسازند مورد بازخواست قرار گرفتهام و بخشودگي مالياتي خودم نيز زير سوال رفت! نميدانستم چه بگويم؟
گاهي به قصهي گاو پيشاني سفيد براي توجيه مجوز فعاليت خودم اشاره ميكردم و گاهي از روح قانون كه ناظر به استقلال فرهنگي كشور است و به همين دليل اين بخشودگيها را پيشبيني كرده حرف ميزدم تا آنكه متوجه حلقههاي مفقودهاي شدم كه در قالب بازي با تبصرهها امكان دخل و تصرف، سنگ اندازي يا ايجاد تغيير در جهتگيريهاي اجرايي را فراهم ميكند.
بنده در محكمه گفتم كه وقتي اختيار كار من در دست ارشاد است و اگر بخشنامهها را رعايت نكنم گرفتار ميشوم و بنابراين چارهاي جز كسر نكردن ماليات دستمزد بگيران را نداشتهام و در واقع مشكل بيش از آنكه به من مربوط باشد به سازوكار عملياتي دولت و روابط ارشاد و سازمان مالياتي مربوط است، مدعي برآشفته شد و كار من به محكوميت كشيد.»
به گزارش سينماخبر، عليرضا داودنژاد در بخش پاياني اين نامه نوشته است:«به اطلاع آقايان (وزير ارشاد و رييس سازمان مالياتي كشور) ميرسانم كه اين پرونده مربوط به 7 سال قبل است و علي رغم آنكه با كارشناسي مالياتي زمان خود معاف از ماليات اعلام شده، معافيت آن لغو شد و بابت آنكه در آن سالها مالياتي از دستمزد بگيران كسر نكردهام، امروز به پرداخت ميليونها تومان جريمه محكوم شدم!
دستمريزاد آقايان
كاش نيت فقط پول بود، متاسفانه آنچه نشانه گرفته شده است، شخصيت و اعتماد به نفس ماست. البته ما نيز چارهاي نداريم جز آنكه از خود دفاع كنيم، ما ميمانيم، توليد ميكنيم. بازارهاي تاراج شده با واردات رسمي و قاچاق را پس ميگيريم. ابتكار عمل در فضاي سمعي و بصري داخل كشور را دوباره به دست ميآوريم. وارد بازارهاي منطقه ميشويم و از آنجا كالاهاي فرهنگي توليد شده در داخل كشور را به بازارهاي جهاني خواهيم برد.
توصيه برادرانه من به شما اين است كه با حركت براي تقويت نظام هنري در رسانهاي كشور همراه شويد. در شرايطي كه هنر و رسانه داخلي مخاطبان بيشتر پيدا كند، حتي تاجران و سياستمداران هم به سود و منفعت بيشتر دست پيدا ميكنند.
به هر حال بنده حقير با تنگ شدن گذرگاه عافيت از مسير خود باز نميگردم، جريده ميروم و با اعلام رسمي تعطيلي شركت سينمايي «خط و موج» كوله بار خود را سبك ميكنم و در مسير شخصيت حقيقي خود همچنان راه ميسپارم؛ اما آرزو دارم بدانم، شما به كدام سو ميرويد؟! »
به گزارش سينماخبر، در شركت سينمايي «خط و موج» فيلمهاي «مصائب شيرين»، «بچههاي بد»،«عاشقانه»،«خلع سلاح»، «هشت پا»، «هوو» و «مرهم» و…. توليد شده است
با سپاس از سینما خبر