پیش از روی آنتن رفتن سریال «نفس» آخرین ساخته جلیل سامان اخباری درباره حضور زنانی با پوشش پیش از انقلاب منتشر شد و با پخش قسمت اول این مجموعه، عدهای آن را با فیلم «کاناپه» کیانوش عیاری مقایسه کردند. سامان به همین بهانه گفتوگوی مفصلی داشته که در آن اقدام عیاری را غیرقانونی خوانده است. او همچنین گفته است هرکس با این سریال ماجرا دارد خواسته و ناخواسته در خدمت مقاصد منافقین است.
به گزارش مووی مگ به نقل از آی سینما، «نفس» سومین قسمت از سهگانه جلیل سامان است که پیش از این دو تجربه «ارمغان تاریکی» و «پروانه» را در کارنامه خود ثبت کرده؛ این سریال همزمان با آغاز ماه رمضان روی آنتن رفته و پخش قسمت اول آن به خاطر حضور زنانی در پسزمینه که حجاب ندارند با انتقادات برخی رسانهها مواجه شده است. البته با توجه به اینکه اینروزها بحث بر سر «کاناپه» فیلم آخر کیانوش عیاری داغ است بسیاری وضعیت این سریال را با فیلم عیاری مقایسه کردند. البته تفاوت این دو اثر اینجاست که عیاری از کلاهگیس برای نقشهای اصلی فیلمش استفاده کرده تا حضور آنها در مقابل محارم را باورپذیرتر کند اما سامان برای نشان دادن زنان بیحجاب از بازیگران ارمنستانی در همان کشور فیلمبرداری کرده و با استفاده از تروکاژ، از آن تصاویر در صحنههای مربوط به تهران پیش از انقلاب استفاده کرده است.
چرا هرچیزی میسازیم اسلامیتر از زمان حال است؟
سامان در ابتدای گفتوگویش با آینهنیوز، به این نکته اشاره میکند که از پخش «نفس» در ماه رمضان به خاطر بی ارتباط بودن فضای آن با این ایام چندان راضی نیست: «این مساله قدری ناراحتم میکند و قبلا به مسئولان تلویزیون گفتم که بهتر است در این مناسبت سریال پخش نشود. سریال «نفس» میتوانست در هر زمانی غیر از ماه رمضان پخش شود چرا که بینندهای را که عادت به آثار مفرح داشته ممکن است پس بزند. به هر حال من سعی کردم کار خودم را به درستی انجام دهم و مدیران تلویزیون درباره زمان پخش سریال تصیم گرفتند. البته تصور میکنم اگر مخاطبان چند قسمت اولیه سریال را دنبال کنند و با قصه درگیر شوند دیگر جذب سریال خواهند شد و شوک اولیه مبنی بر کنتراست زمانی از بین خواهد رفت.»
اما بحث به سرعت به حاشیه اینروزهای سریال «نفس» کشیده میشود و سامان درباره خلاقیتی که برای گذر از محدودیت حجاب در در این سریال به خرج داده، میگوید: «اعتقاد دارم که محدودیت با خود خلاقیت خواهد آورد. ما برای نشان دادن فضای قبل از انقلاب باید دنبال یک تمهید درست میرفتیم که بیننده آن فضا را باور کند. این ایده به کار رفته درباره تصاویر حجاب بازیگران از سریال «پروانه» با من بود که متاسفانه آن زمان نشد اجراییاش کنم اما در سریال «نفس» با این کار عملی شد.»
البته به نظر میرسد سامان انتظار واکنشهای مختلف در قبال این اتفاق را نیز داشته است، او همچنین به تایید صداوسیما برای این اتفاق نیز اشاره میکند: «برخی مسائل باید مورد نظر همگان و من فیلمساز قرار بگیرد. باید کمی بیشتر در اینباره فکر کنیم و ببینیم اصلا چرا انقلاب اسلامی ما شکل گرفت؟ آیا این انقلاب دلیل اقتصادی داشت؟ یا صرفا یک جابجایی قدرت بود؟! مگر نه این است که انقلاب ما انقلاب ارزشها بود؟ پس چرا هر چیزی که درباره آن دوران میسازیم اسلامیتر از زمان حال است؟! غیر از این است؟ در «نفس» ما تابع قانون و شرع بودیم. مثلا نخواستیم شخصیت اصلی سریال را که پرستار است به شکل بی حجاب نشان دهیم اما درباره شخصیتهای فرعی این کار را کردیم. ما محدودیتهایی برای نمایش حجاب داریم که برایمان پذیرفتنی است. اما خلاقیتهایی میتوان به خرج داد. برای سریال «نفس» آقای نصیرینیا به عنوان تهیهکننده پای کار آمد و خیلی حمایت کرد. سازمان صداوسیما برای پذیرش این کار قانع شد و ما دوستان بسیار متخصصی را پیدا کردیم که موفق شدند ایده ما را چنان خوب اجرا کنند که خیلیها فکر میکنند ما تصاویر خانمهای بی حجاب را در تهران گرفتهایم! در حالی که همه چیز در ارمنستان و با بازیگران غیر ایرانی ضبط شد.»
مهم است هم قوانین را رعایت کنیم هم از آن حالت بدترکیب دور شویم
با توجه به اینکه در چنین شرایطی مثل آنچه در سریال «کیمیا» اتفاق افتاده بود یکی از اولین گزینهها میتوانست استفاده از کلاهگیس باشد. سامان درباره این موضوع نیز میگوید: «این به نظرم بهترین روش بود و آن شکلی که در برخی کارها کلاه میگذارند مسخره است و اصلا باورپذیر نیست که کلاهی به سر بازیگر بگذاریم و بعد هم دور گردنش پارچهای بگذاریم و گوششاش را هم طور دیگری بپوشانیم و بعد بگوییم این شخصیت ساختگی را به عنوان آدمی متعلق به قبل از انقلاب باور کنید! مهم این است که هم قوانین جمهوری اسلامی را رعایت کنیم و هم از آن حالت بدترکیب دور شویم.»
این کارگردان در ادامه با اشاره به انتقاداتی که اینروزها از «نفس» شده از دوستانی که معتقدتر هستند نیز میخواهد کاسه داغتر از آش نشوند: «قانون به ما میگوید که نمیتوان کسی را بیحجاب تصویربرداری کرد اما در خارج از کشور بارها این کار انجام شده و مانعی ندارد. این که گروه فنی سریال کارشان را خیلی خوب و باورپذیر نشان دادند که نمیتواند عیب محسوب شود! باید اطلاعرسانی شده و تکنیک کار برای مردم نشان داده شود که ما هم این کار را کردیم. یک مقدار هم دوستان معتقدتر! باید صبوری کنند و کاسه داغ تر از آش نباشند و بدانند که سریال «نفس» کار بامحتوا و انقلابی است و اینگونه نیست که برخیها در رسانه خود جار میزنند که یک جریان خزنده در حال ترویج بیحجابی است! مشکل سریالهای انقلابی ما این است که در فضا سازی موفق نیستند و باعث میشوند محتوایشان به فنا برود. طوری شده که در باور مخاطب، قبل از انقلاب، اسلام بیشتر پیاده میشده است. ما فقط بخشی از وضعیت رژیم گذشته را در فلویی نشان دادیم. اما ظاهرا برخی تاب دیدن همین را هم ندارند! واقعا نشان دادن فساد افسار گسیخته رژیم طاغوت کار راحتی نیست.»
آنطور که میگویند کیانوش عیاری قوانین را رعایت نکرده است
البته ساختارشکنی در «نفس»، دو نوع منتقد کاملا متمایز به لحاظ فکری را مقابلتان قرار داد. دستهای که خود را همیشه دلواپس میدانند و برخی که عنوان میکنند چرا اینگونه تمهیدات تنها باید برای امثال «جلیل سامان» باشد و مثلا در «کاناپه» به طور کل مورد طرد قرار بگیرد؛ سامان در پاسخ به این منتقدان میگوید: «من به آن گروهی که تنها فکر میکنند خودشان معتقد هستند، نقد دارم اما درباره «کاناپه» آقای عیاری آنطور که میگویند ایشان قوانین را رعایت نکردند ولی ما قوانین را در سریال «نفس» رعایت کردم.»
عیاری نیز به سراغ تمهید دیگری برای جلوگیری از عدم باورپذیری فیلمش رفته است که به نظر میرسد از نظر سامان قابل تایید نیست، او در اینباره میگوید: «آنطور که میگویند آقای عیاری برای شخصیتهای اصلی خود از کلاهگیس استفاده کرد. من هم دوست داشتم برای شخصیت اصلی خود این کار را بکنم ولی آیا این اجازه را داشتم؟!»
او در ادامه در پاسخ به اینکه به سراغ استفاده از کلاهگیس برای تصویربرداری سریال رفتهاند و جوابی که گرفتهاند میگوید: «قطعا این اجازه داده نشد. همین شرایط هم با تردید به دست آمد! من میخواستم برای شخصیتهای فرعی و هنروران در ایران از کلاه گیس استفاده کنم تا آنها با کلاه گیس از پس زمینه سکانسها رد شوند اما مجوزش داده نشد. پس گفتم ایرادی ندارد و من میروم و در خارج از کشور و با بازیگران غیرمسلمان به شکل دیگری کار را پیش میبرم. آن زمان کسی تجسمی از کاری که میخواستم انجام دهم، نداشت و این کاری که انجام شد یک دستاورد فنی برای سینما و تلویزیون ما است که میتواند به خدمت محتوا در آثار آینده درآید.»
کسی را با مینیژوپ نشان ندادم که برخی به آن شکل واکنش نشان میدهند
در ادامه باز هم به شکل ضمنی به آخرین ساخته عیاری پرداخته میشود و سامان در پاسخ به این جملات که «این نوع تمهید به کار رفته تنها برای آثار تاریخی جواب میدهد و برای داستانهایی که در فضای امروز روایت میشوند و یا در سکانسهای داخلی و با حضور محارم نمایش مییابند، شیوهای کاربردی نخواهد بود!» اینطور اظهار نظر میکند: «قطعا نمیتوان شخصیتهای اصلی را به این شکل نشان داد و کاری که ما کردیم تنها برای فضاسازی آن دوران بوده است. مثل همان اتومبیلی که مربوط به دوران قبل از انقلاب است و ما در کنارش آدمهایی را نشان میدهیم که با پوشش آن دوران رفت و آمد میکردند. البته من در سریال «نفس» کسی را با مینی ژوپ نشان ندادم که برخیها به آن شکل واکنش نشان میدهند! من حداقلِ آن شرایط نامناسب قبل از انقلاب را نشان دادم که قابل پخش از تلویزیون جمهوری اسلامی باشد. اصلا قرار نیست که ما فیلم اروتیک بسازیم! ما تنها خواستیم تصویری مختصر از فضای آدمهای قبل از انقلاب داشته باشیم و تنها اشارهای کوچک به آن فضا کنیم. به نظرم همین فضا به ما کمک کرد که تضاد دوران قبل و بعد از انقلاب را تا حدودی نشان دهیم و بگوییم که چقدر تفاوت وجود دارد میان آن فضای نامناسب با شرایطی که انقلاب رقم زد.»
سامان در قبال این نکته که رسانه ملی هم پای او و فضای منتقدانه ایستاده است، اهداف منتقدانش را سیاسی یا از سر حسادت میداند و میگوید: «بله، البته تصور نمیکنم مردم ما نسبت به این گونه فضاها مسالهای داشته باشند و تنها برخی از افرادی که مقاصد سیاسی داشته و یا حسادت میکنند، انتقاداتی دارند. مردم خوب میفهمند و خوشبختانه تا اینجای سریال بازخوردها نشان دهنده استقبال مناسب مردم بوده است. به هر صورت سریال «نفس» ضد منافقین است و وقتی کاری درباره انقلاب ساخته میشود باید مورد حمایت قرار بگیرد و اگر کسی حمایت نمیکند یا دچار سوء تفاهم شده یا ریگی در کفش دارد. کارنامه من مشخص است و با 2 سریال علیه منافقین شناسنامهام باید برای دیگران روشن باشد. ضربهای که من با 2 سریال «ارمغان تاریکی» و «پروانه» به ضد انقلاب و منافقین زدم، تصور نمیکنم هیچ نیروی اطلاعاتی و نظامی زده باشد و انشاء الله در «نفس» هم ضربه نهایی را به آن ها میزنم.»
منافقین سینه موبیل ما را دزدیدند!
جلیل در بخش دیگری از این مصاحبه او به یکی از مواجهاتش با سازمان منافقین نیز اشاره میکند: «تنها یک موردش را که اخیرا برای سریال «نفس» پیش آمده و جایی رسانهای نکردهام را خدمتتان عرض میکنم که همین 15 روز پیش سینه موبیل صحنه ما را دزدیدند!»
او درباره ارتباط این دزدی با عوامل منافقین نیز این توضیح را میآورد: «شک نکنید که کار منافقین بوده است. چون سینه موبیل را دزدیدند و لوازم داخلش که مربوط به لوازم صحنه بود را نابود کردند اما حتی باطری ماشین را برنداشتند. من این را خبری نکرده بودم و نمیخواستم مساله دیگری هم پیش بیاید. با این شرایط باز هم ما را مروج بیحجابی میخوانند! مگر میشود صدا و سیمای ما این کار را انجام دهد؟ برخی حرفها را نمیفهمم که هم میگویند فلانی سفارشیساز است و هم میگویند مروج بیبند و باری است! تصورم این است که دستاوردهای فنی ما حسادت برخیها را برانگیخته است. شما یک چیزی را هم مدنظر قرار بدهید که بخشی از گسترش همین حاشیهها برای حجاب بازیگران کار منافقین بوده است. در تاریخ اقدامات خیلی موزیانهتری از آنها سر زده است. در همین انتخابات دیدید که عکس مریم رجوی را به عنوان رئیس جمهور پخش کردند! منافق خیلی پیچیده است و آدمهای منافق همیشه در جاها و نهادهای مختلف وجود دارند.»
هرکس با «نفس» ماجرا دارد خواسته و ناخواسته در خدمت منافقین است
سامان در ادامه صحبتهایش درباره منتقدان سریال «نفس» اظهار نظر نسبتا تندی میکند و میگوید: «من براساس محدودیتهای موجود توانستم در «نفس» از قابلیت فنی برای باورپذیری محتوا استفاده کنم. در هر صورت اگر کسی با «نفس» ماجرا دارد خواسته یا ناخواسته در خدمت مقاصد منافقین خواهد بود.»
البته این اتفاق قبلا هم درباره منتقدان سریال «معمای شاه» افتاده بود و محمدرضا ورزی آنها را شاهدوست خوانده بود که سامان در اینباره نیز میگوید: «این نظر شخصی من است و شاید آقای ورزی هم ادعا داشت که مخالفان «معمای شاه»، شاه دوست و ضد انقلابند. اما همه میدانند که ادعای ایشان گزاف است، چون خیلی بد از انقلاب و جمهوری اسلامی دفاع کرد! من براساس سابقهای که دارم حالا این ادعا را میکنم. این که عدهای از قسمت اول سریال «نفس» این همه بخواهند جوسازی کنند برایم سوال برانگیز است. البته بخشی از انتقادها اینگونه است و همه منتقدان عمدی در کار ندارند. من هم به نیت خودم و رسانهام واقف هستم و معتقدم که اگر ما کارمان را به لحاظ فنی و محتوایی خوب انجام داده باشیم، تاثیر مثبت خود را خواهد گذاشت. به نظرم بهتر است مخاطبان سریال «نفس» قدری صبر کنند و تحمل خود را زیاد کنند.»
او که به نظر از انتقاد برخی رسانهها به این سریال دلخور به نظر میرسد ادامه میدهد: «انصاف نبود که در همان قسمتهای اول سریال به بنده تهمت همسویی با مقاصد حرکت خزنده بیحجابی بزنند. میتوانستند صبر کنند و چند قسمت از سریال بگذرد و ببینند چه مسائل کلانی در این سریال مطرح میشود. به هر حال ما همه توان خود را برای باورپذیر کردن داستان به کار بردیم و انتقادات یک عده خاص روندی منفی در میزان توجه مردم نخواهد گذاشت.»
«چ» حاتمیکیا خنثی بود و تصویر خیلی بدی از چمران میداد
او در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به اینکه سالهاست درباره شهید چمران برای نگارش فیلمنامهای با موضوع زندگی او تحقیق میکند، گریزی هم به «چ» ساخته ابراهیم حاتمیکیا میزند و از آن به شدت انتقاد می کند.
سامان در ادامه صحبتهایش در اینباره میگوید: «شهید چمران شخصیت پیچیدهای دارد و پرداخت واقعیاش واقعا مشکل است. همین الان من چند هنرور ارمنی را که دارای پوشش معقولی هم هستند نشان دادم و تاب نمیآورند! آن وقت چگونه میتوانند تحمل نمایش شهید چمرانی را داشته باشند که چندین گام از جامعه امروز هم جلوتر است و هنوز جامعه ما پذیرش ابعاد والای او را ندارد. چمران با زن بی حجابی ازدواج کرد و او را با اعتقادات خودش دگرگون کرد. آدمها در شرایطی که تغییر میکنند جذاب هستند. چمران که همیشه ریش و اسلحه نداشته است. من مخالف این نوع تصویر و فضاسازی از آدمها هستم. چمران حتی کراوات میزد و همسرش هم بیحجاب بوده است اما ذره ذره در یک موقعیت تاریخی چنان عمیق و زلال شده است که در جبهه تنها دنبال طهارت روح بود. میدانید چقدر دشوار است که آدم به این مرحله برسد؟ و در نهایت هم خداوند او را به جایی میبرد که آرزویش را داشت. این چمران زیباست.»
و در ادامه به فیلم «چ» اینطور اشاره میکند: «شاید تنها پرداخت پذیرفتنی در چنین فضایی برای شخصیتهایی چند بُعدی مانند شهید چمران همان تصویری باشد که حاتمیکیا به شکلی خنثی در «چ» نشان داد! خب چهره ای که در آن فیلم از شهید چمران نشان داده شد، خیلی بد بود و من منتقدش هستم. با توجه به تحقیقات بسیاری که درباره این شخصیت داشتم، چمران در ذهنم خیلی بزرگتر از آن چیزی بود که در فیلم «چ» نشان داده شد. میتوان با خلاقیتها به سمت افزایش ظرفیتهای جامعه رفت.»