عدم توافق جیمز کامرون و پتی جنکینز سر درک «واندر وومن» از فمینیسم نخستین مثال مخالفت کارگردان ها نبوده و آخرین مثال هم نخواهد بود.
به گزارش مووی مگ به نقل از بانی فیلم، وقتی هفته گذشته جیمز کامرون مصاحبهای کرد و در آن در مورد فیلم «واندر وومن» ساخته پتی جنکینز گفت این پروژه قدمی به سمت عقب است و بعد هم جنکینز جوابش را داد، این دو فیلمساز تاریخ ساز درگیر سنتی قدیمی شدند: جنگ لفظی کارگردانها. بله، درگیری آنها سر چیزهایی بزرگ تر بود. به جای اینکه سر تفاوتهای هنری، مالی یا شخصی صحبت کنند، مخالفت آنها یک مخالفت سیاسی سر این بود که چه کسی می تواند فمینیسم را تعریف کند.
به هرحال، درگیریهای بین کارگردان ها چیز جدیدی نیست و راحت می توان دید که چرا اینطور است. فیلمسازی یک تجارت بسیار رقابت پذیر است که در آن هنرمندانی حضور دارند که عادت کردهاند کنترل کامل روی محصول نهایی خود داشته باشند. تا حدودی بگو مگو بین هنرمندان ناگزیر است، اما در بعضی موارد، اخطارهای اولیه میتواند منجر به جنگ کامل در انتها شود.
کوین اسمیت مقابل تیم برتون
درگیری بین اسمیت و برتون وقتی آغاز شد که اسمیت متوجه شد تصویری در پایان بازسازی سال ۲۰۰۱ برتون از «سیاره میمون ها» که مجسمهای از آبراهام لینکلن بود که سر یک میمون رویش قرار گرفته، بسیار شبیه یکی از تصاویر کمیک بوک های طراحی و نوشته شده توسط اسمیت است. این کارگردان یک بیانیه عمومی نوشت و گفت به فکر این افتاده که از برتون شکایت کند. او ادعا میکند که داشت شوخی می کرد، اما برتون اصلا در حال خندیدن نبود و در پاسخ گفت: «هرکسی که من را میشناسد کاملا می داند که من هرگز کمیک بوک نمیخوانم.» اسمیت هم گفت: «که فیلم بتمنی که ساختی را توضیح میدهد.» با وجود اینکه این درگیری با سرعت بالایی شدت گرفت، آسیب زیاد و شدیدی وارد نکرد. حالا برتون تبدیل به کارگردان منتخب کمپانی دیزنی برای ساختن فیلم های لایواکشن بلاکباستری مثل «آلیس در سرزمین عجایب» و فیلم جدید «دامبو» شده و اسمیت هم سال هاست که از این داستان استفاده می کند. او این قضیه را نخستین بار در یکی از اپیزودهای «شام برای پنج نفر» تعریف کرد و بعد هم در تورهایی که برگزار میکند و در آن ها برای مخاطبان صحبت می کند هم خیلی به آن را به کار برد.
ژان–لوک گدار مقابل فرانسوآ تروفو
این فیلمسازان مطرح موج نو سینمای فرانسه زمانی دوستانی نزدیک بودند و پیش از اینکه شروع به فیلمسازی کنند، در «کایه دو سینما» که بسیار تاثیرگذار بود، به کار نقد فیلم مشغول بودند. اما همینطور که مسیر حرفهای کاری آنها پیشرفت کرد، مسیر خودشان از یکدیگر جدا شد. در دهه هفتاد میلادی، فیلمهای گدار سیاسیتر شدند اما تروفو به اکتشاف در سینمای بازرگانی پرداخت. بعد از فیلم «روز برای شب» او که برنده جایزه اسکار هم شد و در آن تروفو عملا نقش خودش را بازی می کند که دارد فیلمی درون یک فیلم دیگر را میسازد و در سال ۱۹۷۳ اکران شد، بالاخره درگیری بین این دو به نقطه اوج خود رسید. گدار برای تروفو نامهای نوشت و از او به خاطر اینکه پروسه فیلمسازی را به اشتباه به تصویر می کشد، به شدت انتقاد کرد. تروفو هم در پاسخ به او نامهای نوشت و گفت او سال هاست که رفتار بسیار زشتی دارد. این دو هرگز با هم آشتی نکردند، اما پس از مرگ تروفو در سال ۱۹۸۴، گدار با صداقت در مورد درگیری شان نوشت: «اگر یکدیگر را آرام آرام تکه تکه کردیم، به خاطر این بود که میترسیدیم نخستین کسی باشیم که زنده زنده خورده میشود.»
ورنر هرتسوگ مقابل ایبل فرارا
ورنر هرتسوگ کارگردان که در عین حال موضوع بسیاری از عکس های طنز اینترنتی بوده هم با درگیری های این چنینی ناآشنا نیست. دوستی وی با بازیگر و همکار همیشگیاش کلاوس کینسکی تبدیل به خشمی دیوانه وار شد و هرتسوگ یک بار عملا سعی کرد وقتی او در خانهاش خوابیده بود خانه را بسوزاند. در مقایسه با این مسئله، درگیریاش با ایبل فرارا کارگردان مسخره به نظر می رسد. وقتی فرارا فهمید هرتسوگ می خواهد دنبالهای برای فیلم سال ۱۹۹۲ اش یعنی «ستوان بد» بسازد و مهمتر از همه هرتسوگ قرار است درآمد بسیار سنگین تری نسبت به او در این کار داشته باشد، حسابی خشمگین شد. در مصاحبهای با مجله فیلم میکر، او در مورد هرتسوگ و تهیه کنندگان فیلم گفت «می توانند در جهنم بمیرند.» همانطور که خیلی هم جای تعجب نداشت، هرتسوگ با ظرافتی عجیب و غریب پاسخش را داد: «من هیچ ایدهای ندارم که ایبل فرارا چه کسی است. اما بگذارید با آسیابها بجنگد، مثل دون کیشوت.» با وجود اینکه هرتسوگ و کینسکی آشتی نکردند، او و فرارا در فستیوال فیلم لوکارنو سال ۲۰۱۳ با هم ملاقات کردند و در حالیکه گزارشگران فاصله کمی با آنها فاصله داشتند، کمی با هم در صلح و آرامش حرف زدند.
رایان جانسون مقابل جیسون رایتمن
یکی از مزایای درگیری کارگردان ها این است که می تواند منجر به تبلیغ و خبرسازی عمومی برای هر دو نفر بشود. رایان جانسون، کارگردان فیلم دنباله «جنگ ستارگان» امسال با عنوان «آخرین جدای»، در سال ۲۰۱۱ کمی از این ایده لذت برد و در توییتر اعلام کرد میخواهد یک درگیری شروع کند و این بخشی از «یک حرکت حساب شده خواهد بود تا در عین حال هم بتوانم آگاهی نسبت به برند خودم را بالا ببرم و از نویسندگی اجتناب کنم.» او بالاخره جیسون رایتمن کارگردان «جونو» را انتخاب کرد که به گفته جانسون، تنها شاخصهاش این بود که آدم خوبی بود و بیشتر از او استعداد داشت. جانسون خشم خود را در فرم چند جوک مسخره رها کرد و رایتمن هم پاسخش را در قالب لینکی به آهنگ «اخطار» ساخته نوتوریوس بیگ برای او فرستاد. چند روز بعد، جانسون اعلام کرد که آن ها طی یک ماجراجویی طولانی و پر از نوشیدنی در مکزیک به درگیری های خود پایان دادهاند. چنین چیزی فیلم بدی هم از آب درنمی آید.
لارس فون تریه مقابل نیکولاس ویندینگ رفن
از وقتی رفن بچه بوده این دو کارگردان دانمارکی یکدیگر را میشناسند؛ پدر او چند فیلم فون تریه را تدوین کرده بود. در سالهای اخیر، دوستی آن ها موانع بسیاری را پشت سر گذاشته است. طی یک کنفرانس خبری در فستیوال فیلم کن سال ۲۰۱۱ بود که فون تریه گفت این مسئله که اخیرا کشف کرده از نظر خانوادگی با نازیها مرتبط است به او «کمی لذت داده» و به شوخی اضافه کرد که فیلم بعدیاش «راه حال پایانی» خواهد بود. رفن هم همراه با گروهی بزرگ از دیگران، به طور عمومی به انتقاد از او پرداخت و باعث شد فون تریه بگوید «لعنت به او» و بعدا هم غر زد که رفن باید در حقیقت به دفاع از او می پرداخت. به هرحال، تمام این ها برای این که دوستی آنها نابود شود، کافی نبود. این دو تا همین سال گذشته با هم دوست بودند، البته تا وقتی که رفن گفت این کارگردان سعی کرده زندگی او را به هم بزند که ظاهرا بدتر از نازی بودن است.
اسپایک لی مقابل کوئنتین تارانتینو، کلینت ایستوود و تایلر پری
در سال های اخیر، نژادپرستی ساختاری هالیوود موضوع انتقادهای بسیاری بوده و این در حالی است که این انتقادها باید سال ها پیش شکل می گرفت. اسپایک لی همیشه در مورد این مسئله از بقیه جلوتر بوده، از فیلمسازی اش در بسیاری از پروژه هایش به منظور انتقاد از دیگر فیلمسازان به خاطر نادیده گرفتن های نژادی شان استفاده کرده است. در یکی از معروف ترین صحبت هایش، از کوئنتین تارانتینو به خاطر چیزی که می گفت وسواس نسبت به فرهنگ سیاهپوستان و دقیقتر از آن، استفاده متداول از کلمه «کاکاسیاه» در فیلمهایش است، انتقاد کرد. در حالیکه فیلم «جانگو از بند رهاشده» قرار بود روی پردههای سینما برود، او اعلام کرد قصد ندارد این فیلم را تماشا کند و در توضیح آن هم یک توییت دیگر زد و نوشت: «بردهداری آمریکایی یک وسترن اسپاگتی سرجیو لئونه نبود.» او همین مسئله را با کلینت ایستوود هم داشته و گفته «پرچمهای پدران ما» از تلاش سربازان سیاهپوست چشمپوشی کرده است. چنین داستانی با تایلر پری هم وجود داشت، کسی که اسپایک لی فیلم «مادئا» او را مورد انتقاد قرار داده بود. لی مسلما می داند چطور باید آن ها را اذیت کند. در پاسخ، تارانتینو او را یک «حرامزاده» خواند، ایستوود به او گفت «دهنت را ببند» و پری هم که ظاهرا از ایبل فرارا الهام گرفته بود، گفت «اسپایک لی می تواند مستقیم برود جهنم.» اگر گناهکاران درگیری های کارگردان ها به جهنم می روند، حداقل کلی کارگردان دیگر آنجا خواهد بود که با آن ها همراهی کند.









