صفحه اصلی > اخبار سینمای جهان : گفتگو با راسل برند / آدم محتاجی بودم، اما الان کمتر دیوانه هستم!

گفتگو با راسل برند / آدم محتاجی بودم، اما الان کمتر دیوانه هستم!

photo 2017 09 02 19 29 48 Copy 1024x714

در مصاحبه ای که میراندا ساویر با راسل برند انجان داده می خوانیم که این کمدین الان به مناطق ییلاقی نقل مکان کرده، بچه دار شده و از سیاست به دور مانده، اما آیا واقعا آماده یک زندگی بی سر و صدا هست؟

به گزارش مووی مگ به نقل از بانی فیلم، آخرین باری که با راسل برند مصاحبه کردم سال ۲۰۰۸ بود و حرف زدن باهاش حسابی داستان داشت. وقتی به شوخی از او پرسیدم می خواهد دنیا را تسخیر کند یا نه پاسخ داد «بله، این کاری است که خواهم کرد. برای چی باید توقف کنم؟ تا وقتی که هیچ چیز باقی نمانده باشد ادامه خواهم داد.» حالا که ۹ سال گذشته، او از بعضی جهات تغییر کرده، اما از بعضی جهات هیچ تغییری نداشته است.

هنوز هم قیافه‌اش خوب است: قدبلند، موهای بلند، خوش تیپ مثل یک کولی؛ یک سارق سر راهی شیک پوش با شلوار چرم مشکی و جواهرات گوتیک. هنوز هم ذهنش سریع تر از یک ماشین گان شلیک می کند و حرف‌هایش هنوز هم پر از کلمات پرگل و توضیح های پر از جزییات هستند که شامل اشاره به چیزهایی می شود که تا به حال مطالعه کرده است (یونگ، هاراری، تونی رابینز مربی زندگی). هنوز هم بامزه است. اما برند تغییر کرده است. ضمیر نفسش کمتر از گذشته آتشین است. در سال ۲۰۰۸، با عکاس مان مشکل داشت (امروز نه، خوب بود) و در طول مکالمه مان، سرش را طوری تکان می داد که حتی وقتی سعی می کردم نگاهم را به سمتی دیگر بیندازم، مستقیم در دید من بود. انگار چشم های من نورافکن هستند و صورت او باید در زاویه تابش شان باشد. دیگر اینطور نیست.

وقتی به این نکته اشاره می کنم می گوید «بله، حالا کمتر دیوانه هستم. قبلا آدم محتاجی بودم. البته آن وضعیت هم هنوز بر جای خود باقی است، اما به نظرم الان بهتر آن را مدیریت می کنم

این روزها او زندگی مستمرتری دارد و با همسر جدیدش لارا گالاکر، نوزادش میبل، دو گربه‌اش، گروهی از مرغ ها و یک سگ «روانی» در مناطق ییلاقی زندگی می کند. او که ازدواجش با کیتی پری را در دو سال به پایان برد و مدتی هم با جمایما کان در ارتباط بود، حالا رابطه‌اش با گالاکر را مستمر کرده و خانه‌ای‌ ثابت دارد. از نظر مسیر حرفه ای کاری، هنوز هم یک استندآپ کمدین است و الان در یک تور ۷۱ توقفی است که تا سال ۲۰۱۸ ادامه خواهد داشت، اما به نظر می رسد که از بازیگری دست برداشته باشد و بخش اعظمی از کارهای عمومی اش را به سمت فعال‌ اجتماعی سوق داده است. در سال ۲۰۱۴، او نمایش سیاسی یوتیوبی خود با عنوان «The Trews» را آغاز کرد و بیش از یک میلیون مشترک به دست آورد. حالا دارد در دانشگاه SOAS لندن برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد مذهب در سیاست های جهانی مطالعه می کند.

میزبان یک پادکست به فکر فروبرنده به نام «زیر پوست» هم هست که در آن درباره ایده های معاصر با افراد آکادمیک، سیاستمداران و نویسندگان صحبت می کند. همه این ها دیوانگی کمتری دارد؟ مسلما تلاشی است برای بیشتر جدی بودن، اما غریزه اش برای کمدین بودن بعضی مواقع او را به سمت پیدا کردن یک جوک می برد و به همین دلیل است که در نمایش های تلویزیونی سیاسی او را مسخره می کنند.

به هرحال، به گفته برند تمام این ثبات و جدی بودن جدید به خاطر برنامه بازیابی ۱۲ قدمی اوست. با وجود اینکه از سال ۲۰۰۲ تا به حال از مواد مخدر استفاده نکرده، طبیعت معتادوار او به این معنی بوده که رفتارش نسبت به همه چیز از پول و رابطه گرفته تا شهرت و غذا، در بیش از درجه نرمال غریزی بوده و او را به دردسر انداخته است. بنابراین، برای چهار سال و نیم گذشته، او از این قدم ها در سراسر زندگی اش بهره برده است. از نظرش چنین کاری او را تغییر داده و فکر می کند برای بقیه هم چنین کاری انجام خواهد داد. در حقیقت، می خواهد همه مان ۱۲ قدمی باشیم. او می گوید: «به نظرم این ایدئولوژی باید توسعه پیدا کند و به نظرم هرچقدر که مردم بیشتر به آن دسترسی داشته باشند، مردم بیشتری می توانند از آن استفاده کنند. پتانسیل آن من را حیرت زده می کند

داریم در یک هتل زیبا در مناطق روستایی غرب لندن صحبت می کنیم که خیلی با جایی که او در آن زندگی می کند فاصله ندارد. در میزی کنار او، چند گردنبرد قرار داده شده اند تا برند بتواند برای عکس هایش از آن ها استفاده کند. در حالیکه داریم جلوی چشم اندازی از باغچه های زیبا صحبت می کنیم، یک کارمند هتل برایش آووکادو می آورد. این پس زمینه ای است که خیلی با ملاقات های معمولی AA (الکلی‌های ناشناس) شباهت ندارد، اما بیایید درباره ۱۲ قدم صحبت کنیم. این ۱۲ قدم پایه و اساس الکلی های ناشناس و تمام دیگر گروه های مرتبط را شکل می دهند. قدم اول این است که بگویید نسبت به چیزی که به آن اعتیاد دارید، بی قدرت هستید. پیدا کردن این قدم ها سخت نیستند، اما ادبیات مرتبط بسیاری هم وجود دارد و با وجود اینکه این ها هم راز و رمز نیستند، معمولا قفط بین کسانی دست به دست می شوند که در ملاقات های AA شرکت می کنند. این برای برند کافی نیست. این قدم ها برایش تا حدی مهم هستند که همه آن ها را به زبان خودش نوشته و می خواهد آن ها را در کتاب جدیدش «بازیابی: آزادی از اعتیادهای مان» چاپ کند.

کتاب او سرگرم کننده است و راحت می توان آن را خواند. قسمتی در آن درباره تولد دختر برند هست که بسیار واقعی و تکان دهنده نوشته شده است: «انگار که انگشت خلقت او را لمس کرده باشد، چشمانش باز شدند و زندگی وارد او شد. مثل دیدن پشت پرده در حالیکه او دارد از سایه زندگی وارد زندگی می شود.» به هرحال، هنوز قانع نشده ام که کتاب کاملا ضروری باشد چون مسلما این قدم ها قبلا نوشته شده اند. پس این کتاب برای چه کسانی است؟

برند می گوید: «برای کسانی که با مواد مخدر یا الکل یا غذا یا هرچیز دیگری مشکل دارند، اما از نظرشان بعضی از ادبیات این زمینه بیش از حد خشک یا مسیحی است. اما در عین حال، به نظرم می توان از آن به عنوان یک نوع مدل استفاده کرد چون لنز شخصی خودم برای زندگی کردن هم همین است. به نظرم چنین چیزی جهانی است

او درباره یک ملاقات حرفه ای و غیر AA که اخیرا در آن شرکت کرده می گوید. از همه پرسید کسی هست که حس خارج از کنترل بودن در مورد چیزی می کند و یک نفر به استفاده از تلفن اشاره کرد، دیگری گفت رفتارش با دوستانش خوب نیست و دیگری در مورد رفتارش با جنس مخالف گفت. این ها افرادی هستند که او می خواهد کتابش را بخوانند چون «اعتیاد فقط یک الگوی رفتاری افراطی است و همه ما از این الگوها داریم

ممکن است درست بگوید، اما این را زیر سوال می برم که آیا برند فرد درست برای هدایت کردن ما در این قدم ها هست یا خیر. علاوه بر این، مسلما نکته ناشناس بودن AA هم وجود دارد. اگر گروه های حمایتی ناشناس نباشند مردم حس آزادی کافی برای صحبت کردن با صداقت نمی کنند. او مخالف است. می گوید: «به نظرم این ناشناس بودن در ابتدا ضروری بود چون ۱۰۰سال پیش این جنبش شکل گرفت و رفتارهای اجتماعی مختلف نسبت به استفاده افراطی از مواد و الکل وجود داشت. به این ترتیب باید از خود افراد محافظت می شد. اما به نظرم الان چنین ناشناس بودنی دارد از فراگیر شدن یک تکنولوژی می کند که مردم می توانند از آن سود ببرند

او به این نکته اشاره می کند که خریدن مواد مخدر یا هرچیز دیگری چقدر از اینترنت آسان است؛ اینکه چطور فرهنگ مصرف کننده طوری طراحی شده که ما فکر کنیم اگر حس خوبی نداریم، «همیشه چیزی هست که بتواند کاری کند حس بهتری پیدا کنید و احتمالا می توانید آن را بخرید.» حالا این چیز چه می خواهد سروتونین بیشتری باشد که وقتی پست اینستاگرامی تان لایک می خورد حس می کنید، یا حسی که بعد از پیروزی در حراجی ای بِی به دست می آورد، فرهنگ امروز طوری طراحی شده تا از طریق مصرف گرایی به شما حس شادی موقتی بدهد، به جای اینکه بخواهید از طریق تغییر دادن عادت های تان حس شادی کامل بکنید.

او می گوید: «داریم به اشباع مصرف گرایی می رسیم و پادزهر تمام این چیزها هم باید در دسترس باشد. به نحوی این کتاب ادامه کتاب قبلی است که من نوشته بودم.» کتاب پیشین برند که «انقلاب» نام داشت، درخواست او برای یک انقلاب سیاسی بود بر پایه نابود کردن کاپیتالیسم و به دست آوردن تعالی. (البته ایده اش عملی نشد.) جان لایدون آن را احمقانه خواند و حتی وقتی دوستش نوئل گالاگر هم شنید برند دارد یک کتاب دیگر می نویسد گفت «این دفعه اسمش قرار است چی باشد؟ انقلابی که هرگز به وقوع نپیوست؟» به هرحال، برند مصر است و می گوید: «حس ادامه داری هست که این سیستم جواب نمی دهد. من دوست دارم به دلایل احساسی و عرفانی ناراحتی در یک درجه شخصی اشاره کنم

بله، همان «ایده بزرگ». وقتی داریم در مورد کمدینی صحبت می کنیم که تا به حال مسیر حرفه ای خودش و چند نفر دیگر را با کارهای افراطی اش زیر سوال برده، راحت می توان فراموش کرد که برند همیشه نسبت به این ایده بزرگ علاقه داشته است. در سال ۲۰۰۸، او به من گفته بود: «این دنیای مادی یک توهم وقتی است و اگر اینطور است، پس چرا آدم باید زندگی اش را حول محور سیستم هایی که آن را تحمیل می کنند شکل دهد؟ مخصوصا اگر این سیستم ها عواقبی منفی برای گروهی بزرگ از مردم و خود سیاره دارند. می خواهم بدانم که آیا راه هایی برای تغییر دادن این مسئله هست یا نه… منظورم کارهای نرمال مثل استفاده از یک روبان روی لباس نیست؛ منظورم تغییر دادن ساختار اقتصادی کلی سیاره یا نحوه نگاه ما به دین است

او هنوز هم چنین فکرهایی در سر دارد. پادکست «زیر پوست» او تلاشی است برای استفاده از افراد باهوش مثل نائومی کلاین، ال گور و آدام کرتیس و پروفسورهای نامدار تا بتوانند ایده های بزرگ خودشان را مطرح کنند و سیستم هایی که از نظر ما تغییرناپذیر هستند، مثل سیستم های اقتصادی و اجتماعی را متحول کنند. او دنبال یک معنای زیرپوستی است. برند قبلا بودیست بود؛ الان به یک قدرت بالاتر باور دارد و این قدم ها آیین جدید او هستند.

به او می گویم به نظرم باید از سیاست های خرد کناره گیری کند. «بله. الان در حاشیه اجتماع هستم؛ یک آدم شوخ طبع، یک جوکر، یک آدم بازیگوش؛ لازم نیست روی این کار کنم که نیروی پلیس شهری را چطور باید اداره کرد

مدتی پیش او به هواداران جوان بسیارش گفته بود که رای دادن در انتخابات سال ۲۰۱۵ هیچ فایده ای ندارد. الان هم حرفش را عوض نمی کند چون آن موقع حس می کرد که تفاوتی واقعی بین احزاب اصلی وجود ندارد. با این حال، در انتخابات سال ۲۰۱۷ او از جرمی کوربین حمایت کرد چون حس می کرد کوربین واقعا نسبت به دیگر اعضای حزب توری متفاوت است. اما روی هم رفته وقت زیادی برای سیاست ندارد چون سیاست سر راه بیداری عرفانی فردی قرار می گیرد. او فکر می کند ترامپ یک احمق است، اما در مورد این سوال می کند که در عمل چقدر می تواند در دوران ریاست جمهوری اش کار انجام بدهد؛ در عین حال شکست های اوباما در سوریه را هم به یاد می آورد.

او در پایان می گوید: «می خواهم بدانم رمز زندگی چیست، چه چیزی به ما انگیزه می دهد، تمام این چیزها به کجا می رسد. تنها خطی که می توان بین هر یک از ما کشید این است که یک دسته فکر می کنند دنیا می تواند تغییر کند و یک دسته فکر می کنند این امکان وجود ندارد. آن هایی که فکر می کنند یک فرد می تواند تغییر کند و آن هایی که فکر می کنند این امکان وجود ندارد. من حس می کنم تغییر دادن دنیا ممکن است

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها