فیلم کلاسیک و بی نظیر «آخرین موهیکان» (The Last of the Mohicans) در حدود ۲۵ سال پیش به کارگردانی مایکل مان و با نقش آفرینی دانیل دی لوییس و مادلین استو ساخته شد.
به گزارش مووی مگ به نقل از روزیاتو، «آخرین موهیکان» فیلمی بود که دی لوییس را به ستاره ای جذاب و خواستنی در هالیوود تبدیل کرد، نشان داد که مایکل مان در زمینه ی ساخت فیلم های حماسی نیز موفق خواهد بود و وس استودی را نیز به عنوان یک بازیگر سرخپوست شرور اما محبوب به دنیای سینما معرفی کرد. اما چیزهای زیادی در مورد این فیلم وجود دارد که کمتر کسی از آن ها مطلع است: از دردسرها و مشکلات فیلم برداری گرفته تا گم شدن یکی از صحنه های اصلی فیلم و رونمایی از چهره ی شوخ دانیل دی لوییس.
۱- در واقعیت نیز شخصیتی به نام سرهنگ مونرو وجود داشته که در هنگام حمله ی فرانسوی ها در سال ۱۷۵۷ نیروهای بریتانیایی را در قلعه ویلیام هنری رهبری کرد. جیمز فنیمور کوپر بخش زیادی از رمان خود در سال ۱۸۲۶ را بر اساس گفته های بازماندگان این محاصره نوشته است اما قسمت های دیگری را نیز بر اساس تخیلات خود ساخته است.
۲- مایکل مان بیش از همه از فیلمی با همین عنوان که در سال ۱۹۳۶ توسط راندولف اسکات ساخته شده بود و در کودکی به شدت محبوب او بود الهام گرفت و برای باقی ماجرا را از رمان کوپر استفاده کرد.
۳- در تحقیقاتش، مان خاطرات لوییس آنتوان دی بوگنویل را پیدا کرد، یک سیاح فرانسوی که به عنوان افسر ارتش فرانسه در این محاصره شرکت کرده بود. گفته های پرجزییات، کنایه دار و تند او از این ماجرا در نقطه مقابل گفته های رمان کوپر قرار داشت.
۴- صحنه های مربوط به جنگل های دست نخورده اطراف شهر نیویورک در سال ۱۷۵۷ در کوهستان های بلو ریج در کارولینای شمالی در سال ۱۹۹۱ فیلم برداری شد. گزارش شده که مان ۶ میلیون دلار را تنها صرف هزینه ی ساخت دقیق و با جزییات کامل قلعه ویلیام هنری نمود.
۵- دانیل دی لوییس بار دیگر روش وسواسی بازیگری مرسوم خود را برای ایفای نقش چشم عقابی (Hawkeye) در این فیلم به کار گرفت. وی قبل از شروع فیلم برداری صحنه های مربوط به خود، ۶ ماه را به کمک یک مربی مشغول تمرینات سخت ورزشی بود تا بالاتنه خود را قوی کند. همچنین یک ماه دیگر را در جنکل های کارولینای شمالی به آموزش در زمینه ی مهارت های زندگی در شرایط سخت از جمله شکار کردن، پوست کندن حیوانات، ساخت کانو، پرتاب تبرزین و پر کردن و تیراندازی با تفنگ های سرپر گذراند.
۶- دی لوییس همانند یک مرزنشین واقعی همیشه تفنگش را همراه داشت حتی در شام شب کریسمس و در حالی که دیگر بازیگران و تیم تولید فیلم زمان بیکاری شان را به گوش دادن به موسیقی یا سیگار کشیدن اختصاص می دادند، دی لوییس خود را کاملاً از دنیای مدرن جدا کرده و سیگارهایی که خود از گیاهان طبیعی ساخته بود را دود می کرد.
۷- راسل مینز زمانی که بزرگ ترین نقش آفرینی خود را در نقش جینگاچکوک انجام داد ۵۲ سال سن داشت و در آن زمان به خاطر رهبری جنبش سرخپوست های آمریکا به شهرت زیادی دست یافته بود.
۸- وس استودی نیز قبل از این که به یک بازیگر واقعی تبدیل شود در زمینه دفاع از حقوق سرخپوستان فعالیت می کرد. استودی و مینز در سال ۱۹۷۳ و ۱۸ سال قبل از ساخت فیلم «آخرین موهیکان» با هم همراه بودند.
۹- برخلاف رابطه ی خشک و روانشناسانه ی دی لوییس و استو در فیلم، این دو در هنگام استراحت به شدت با هم شوخی می کردند و این شوخی ها از پرتاب کردن تکه های غذا به سمت همدیگر تا درست کردن یک تصادف ساختگی توسط دی لوییس و راننده اش برای دست انداختن استو متفاوت بود.
۱۰- مایکل مان نیز به اندازه ی دی لوییس کمال گرا و وسواسی بود و گفته می شود که برای هر سکانس بیش از ۲۰ برداشت می گرفت و زمانی که صحنه های شبانه فیلم برداری می شد از غروب تا طلوع آفتاب به بازیگران استراحت نمی داد. در یکی از این شب ها مایکل مان می گفت که یک نور پرتقالی صحنه ی او را خراب کرده است و بازیگران با خنده به او گفتند:” این خورشید است، مایکل”.
۱۱- با اتمام فیلم برداری ها ۷ میلیون فراتر از بودجه ی ۳۳ میلیون دلاری فیلم هزینه شده بود. جیمز آچسون، طراح لباس معروف و برنده جایزه اسکار، در میانه راه به دلیل دیدگاه های متفاوت با مایکل مان از پروژه کناره گیری کرد و السا زامپارلی جایگزین وی شد.
۱۲- بعد از پایان فیلم برداری ها، دی لوییس کار سختی برای خارج شدن از نقش داشت. وی تا مدتی از رویاها و توهمات شکایت می کرد و به شدت از خوابیدن در درون خانه وحشت داشت زیرا مدت زمان زیادی را در فضاهای باز زندگی کرده بود. بدین ترتیب دی لوییس به یک پزشک فرانسوی عجیب و غریب مراجعه کرد تا در نهایت با نسخه های او توانست مشکلاتش را حل نماید.
۱۳- فیلم «آخرین موهیکان» در سینماهای آمریکای شمالی ۷۵٫۵ میلیون دلار فروش داشت که آن را به هفدهمین فیلم پر فروش سال ۱۹۹۲ تبدیل کرد.
۱۴- علی رغم نقدهای شورانگیز و فوق العاده، «آخرین موهیکان» تنها در بخش بهترین صداگذاری توانست برنده جایزه اسکار شود.