به گزارش شبکه ایران ،اظهارات اخیر فرج ا.. سلحشور درباره ده نمکی و طرح این مساله که این ده نمکی بوده که آنجلینا جولی را به ایران دعوت کرده، ده نمکی را وادار کرده که با نگارش یادداشتی که در وبلاگش منتشر شده به اتهامات سلحشور پاسخ گوید. متن کامل یادداشت ده نمکی را در ادامه میخوانید:
اتهامات همیشگی خود را تکرار کردید
جناب آقای فرج الله سلحشور مصاحبه که نه قضاوت های ناعادلانه شما در روزنامه ها را خواندم . اتهامات همیشگی شما به این جانب و دیگران به بهانه دفاع از ارزشهای دفاع مقدس و این بار به خاطر مثلا دفاع از دین مبین اسلام و انتقاد از سینما برایم تازگی نداشت. دفعات قبل که حضرتعالی خود را در جایگاه مدعی العمومی اهالی جبهه و جنگ می گذاشتید و به جای نقد با ادبیات سخیف به بنده و فیلم حمله می کردید با خود می گفتم شاید کثرت حضور و بازی در فیلم های دفاع مقدس و صحنه هایی که ایفای نقش کرده اید حضرتعالی را دچار توهم کرده و خود را همه جبهه و جنگ، باور کرده اید و هنوز از حس بازی خارج نشده اید وگرنه اگر ذره ای نسبت به شهیدانی که نقششان را بازی می کردید شناخت داشتید لابد می دانستید که در جبهه گردان میثمی ها هم بوده اند .(شما را ارجاع می دهم به خواندن کتاب کوچه نقاش ها و یا کتاب حر انقلاب زندگی نامه شهید شاهرخ ضرغام)
در جبهه لوطیها بودند
بله در جبهه نماز شب و حاجی ها و سید ها بوده اند اما زور خانه هم بوده لوطی ها هم ب ده اند . شجاعت بوده اما ترس هم کنارش بوده و البته حاجی گرینف هم که به حمد الله در جنگ و بعد از جنگ به وفور داشته ایم. .
گاهی با خود می گفتم به مرور زمان و طرح ناگفته های جنگ از زبان رزمنده های واقعی و نه فیلمنامه های سینمایی مسئله برای ایشان روشن می شود. گمان کردم با شنیدن تمجید و تعریف های برخی از سرداران جنگ از جمله سردار محسن رضایی که گاهی برای تلمذ و یا ابراز فضل نزدشان می روید متوجه شوید که نظر شما در حد یک باریگر فیلم های جنگی محترم است نه به عنوان کارشناس دفاع مقدس.
راستی می شود برای تنویر افکار عمومی بفرمائید به جز حضور در شهرک سینمایی دفاع مقدس چقدر در خط مقدم تشریف داشتید که اینچنین به خود حق می دهید دیده های عینی دیگران در جنگ را نفی کنید و فقط شنیده های خود را حق بدانید…
این ولایت مداری شما مرا کشته
این ولایت مداری شما مرا کشته! وقتی دیدم در دیدار هنرمندان با رهبری معظم انقلاب معظم له از سه فیلم آزانس شیشه ای و لیلی با من است و اخراجی ها به عنوان سه نمونه موفق نام بردند اما شما خود را معیار دانسته و دوباره فیلم را مورد حمله قرار دادید .گرچه تعریف معظم له دلیل بر نقد فنی نکردن فیلمی نمی شود اما از شما که به اسم ولایت و دین اینگونه میدان داری می کنید و زمانی می گفتید: از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن بعید بود که تصریح ایشان را ندیده بگیرید. البته کم نیستند آدم هایی که ولایت و دین برایشان تا جائی محترم است که با منافعشان بخواند یعنی وقتی از فلان فیلم و یا سریال ویا فلان کتاب تعریف و یا تمجیدی ولو ضمنی هم داشته باشند آن را رسانه ای می کنند اما در مورد دیگران و آثارشان تعریف رسانه ای را هم نادیده می گیرند. شما وقتی به ضررتان باشد حتی تقدیر چند باره حوزه علمیه از فیلم اخراجی ها متنبه تان نمی کند. گویا برای شما سلیقه شخصیتان حکم وحی منزل را دارد و گمان کرده اید که من هم مثل دیگران باید از اسمتان بترسم و سکوت کنم و به خودم بلرزم و نا امید از محاکم قضایی شما را در کرسی قاضی القضاتی باور کنم؟
لابد باید باور کنیم که از عالم بالا به شما الهام می شود که همه خلق الله مفسدند و شما مصلح کل!!
ظاهرا سکوت بنده شما را دچار نوعی توهم کرده است. اگر تا به حال چیزی در باره اظهارنظرهای تند و بی ادبانه شما نگفتم فقط به این دلیل بود که سعی کردم شأن شما به عنوان کارگردان فیلم هایی با مضامین دینی حفظ شود. تا مردم بیگناه در نگاهشان به فیلم های شما دچار تحیر نشوند. که چرا بعضی ها به آنچه در فیلم هایشان می گویند عمل نمی کنند؟ (لمن تقولوون ما لا تفعلون؟؟)
اما با خواندن حرفهای جدیدتان درباره خودم و دیگر اهالی سینما به این نتیجه رسیدم که بعد از فعالیت شما در ژانر جنگی و دفاع مقدس این بار فعالیت های هنری شما در سینمای تاریخی ـ دینی شما را دچار نوعی توهم معنوی کرده و احساس کرده اید که چشم بصیرت پیدا کرده اید و باطن همه را می بینید و فاسق فاجر و عابد وفاحشه در ترازوی سلیقه شما معلوم می شوند. لابد توقع دارید که باید باور کنیم که از عالم بالا به شما الهام می شود که همه خلق الله مفسدند و شما مصلح کل!!
اگر پا میداد حتی به مادر بزرگ آنجلیناجولی هم رضایت میدادید
برادر سلحشور! باور کنید شما تکلیف الهی ندارید که هر لحظه با هر خبرنگاری که با شما تماس میگیرد مصاحبه کنید و شکیات خود را به جای یقینیات، رسانهای کنید. حضرت علی (ع) میفرماید: فاصله حق و باطل چهار انگشت است شنیدن و دیدن. شما چگونه به خود حق می دهید که با استناد بر شایعات آن هم از موضع دین و انقلاب درباره دیگران اینگونه قضاوت کنید؟!
مثلاً همین شایعه دعوت از بازیگر هالیودی، هیچ با خود فکر نکردید سینمای ایران با این اقتصاد نحیفش چگونه می تواند بازیگر هالیودی با دستمزدهای چند ده میلییارد تومانی را به استخدام خود در آورد و اصل مسئله می تواند به خودی خود منتفی باشد؟ و گرفتن این مصاحبهها از شما چیزی جز پوست خربزه انداختن زیر پای شما نیست؟!
بگذریم از اینکه عطش استفاده از بازیگران خارجی دربین برخی دوستان کم مسبوق به سابقه نیست و اگر پا میداد حتی به مادر بزرگ آنجلیناجولی هم برای حضور در فیلم و سریالشان رضایت میدادند. باز گلی به جمال بنده به قول شما لات و جبهه خراب کن که همان اول کار آب پاکی را روی دست دوستانی که این خبر و پیشنهاد را دادند ریختم و اصل قضیه را منکر شدم…
با ادبیات یزیدی نمی شود حرفهای حسینی زد
حضرت سلحشور! برای کوبیدن سینمای هالیوود و بازیگران بعضاً مسئله دارش نیازی به آسمان به ریسمان بافتن و اتهام زدن نیست. خوب و بد در هر صنف و هر لباسی هستند اما نمی توان اینگونه حکم کلی صادر کرد. برای دفاع از دین و انقلاب و حرفهایتان با قول احسن به میدان بیایید. ادبیات شما نسبت به من که مثلاً به قول خودتان خودی بوده و سابقه جنگ و انقلابی گری دارم به حاکمان معبد آمون بیشتر میآید تا حضرت یوسف چه رسد به دیگرانی که باید به قول رهبری باید به فکر جذب حداکثری آنها باشید.
با ادبیات یزیدی نمی شود حرفهای حسینی زد. مگر در همین سینما و با همین بازیگران صدها فیلم دفاع مقدسی و یا دینی و یا تاریخی ساخته نشده است؟خود شما بازیگران و عوامل سریالتان را از آسمان هفتم که نیاورده اید؟ چند نفر از شما و دوستانی که در حوزه هنری با پول بیت المال تربیت شدند تا سینمای انقلاب را بسازند همانطور که اول انقلاب بودند مانده اند؟
از زمانی که علی حاتمی را نواختید چقدر میگذرد؟
از روزی که با شعار مرگ برآمریکا چند نفر از همین تربیت شدگان به سینما آزادی ریختند و مرحوم علی حاتمی را نواختند چند سال می گذرد؟ حالا آنها کجا هستند؟ دو سه نفر از آنها در همین سینما ریششان را تیغ زدند و دارند کار می کنند و پز روشنفکری می گیرند و یکی دو تا یشان هنوز با ریششان نظام را تیغ می زنند و بودجه های چند میلیاردی می گیرند. مگر بعضی از آنها هم که تا دیروز در خیابان تیغ موکت بری دست می گرفتند کارشان به سخنگوئی و مجری گری در بی بی سی نکشید تا محمل ببافند؟ حالا چه توقعی از جوانهای امروزی سینما دارید که از برخی مدعیان دینداری ما در سینما چیزی جز تظاهر ندیده اند؟ برخی کسانی که با صلوات کات می دهند اما ….لا اله الا الله.. کجای دین به شما اجازه می دهد خود را بهتر از دیگران بدانید؟ اینگونه قضاوت تفرعن و تکبری در خود دارد که عالمان دین هم از آن پرهیز می کنند چه رسد به من و شما که به تعبیر شهید آوینی همه ما برقله آتشفشان خانه ساخته ایم. نکند مصداق این شعر معروف باشیم که:
عابدان کین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
من برای خودم بیشتر از دیگران می ترسم شما را نمی دانم ولی با این اطمینان به نفسی که شما دارید فکر می کنم معصوم باشد!!!
نمیخواستیم دشمن شاد شود
برادر کارگردان سینمای دینی! اگر تا حالا جواب بداخلافیهای شما را ندادم و در مورد بسیاری از موارد مطرح شده سکوت میکردم به خاطر وساطت برخی دوستان شما در رسانه ملی و سینما بود وگرنه حرف زیاد بود برای گفتن اما نمیخواستیم دشمن شاد شوید. ولی اظهارات و تکذیبهای اخیرتان مرا بر آن داشت که چند خطی برایتان بنویسم تا مبادا این توهم در جامعه ایجاد شود که شما سخنگوی همه نیروهای هنری جبهه انقلاب هستید و ادبیات و مواضع شما مورد تایید همه نظام و انقلاب است. شما در نهایت فقط و فقط فرج الله سلحشور هستید و همه مواضع شما مواضع همه اهالی سینمای دفاع مقدس و یا همه اهالی سینمای دینی و انقلابی نیست. با نزدیکترین دوستانتان هم که صحبت کردم تا قبل از انتشار این نامه شما را نصیحت کنند به این نتیجه رسیدم که آنها نیز از تند روی ها و ادبیات خاصتان گله مند هستند و گوش شنوایی نیست و انتشار این نامه اجتناب ناپذیر است .
باور کنید اگر دشمن شاد نمی شدید و تکذیبیه شما درباره حرفهایتان نبود برای اعلام برائت از این مواضع حتما واکنش تند تری نشان می دادم تا نشان دهم حرفهای شما بی شباهت به مواضع کسانی نیست که انحصارطلبانه می گویند سینما جای متدیننین و یا حرفهای دینی و انقلابی نیست این دو دیدگاه هر دو مثل یک لبه قیچی می مانند. نان چه کسانی در ایجاد درگیری و تقابل در سینمای ماست. در حالی که بیشتر اهالی سینما درگیر معیشت روزانه خود هستند برای برخی فرقی نمی کند چه دولتی سر کار باشد چپ باشد یا راست نانشان در روغن است و کارهای مثلا فاخر شان تعطیل شدنی نیست.حاشیه امن برای رفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقیشان دارند و هیچ وقت ممنوع الکار نمی شوند لابد چون به مصلحت نیست!..
برخی به جای کاربیشتر حرف می زنند
اگر سینمای ما دچار آشفتگی است و در رعایت شئونات در بعضی جاها پایش می لغزد مقصر کسانی هستند که سی سال است ریش و قیچی دستشان بوده است؟ وگرنه همین معضلات در دانشگاه و خیابان هم هست. نگاهی به صفحه حوادث روزنامه ها بیاندازید البته به نظر من مردان خیابانی کمتر از زنان خیابانی نیستند ولی متهم همیشه دیگرانند. این نسل تربیت شده استکبار نیست در این سی سال یا چپ حاکم بوده یا راست .
مشکل این است که برخی به جای کاربیشتر حرف می زنند. بچه مسلمان های ما باید از دیگران بیاموزند که کارشان و عملشان حرف بزند نه زبانشان.آنها شب و روز با پول همین نظام دارند حرفهای خودشان را می زنند و بچه مسلمانهای ما برای پز روشنفکری حرفهای آنها را می زنند تا به رسمیت شناخته شوند.
مشکل این است که سیاستمداران ما نگاهشان به سینما ابزاری است. با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند.هم با هنر پیشه و سینما گران عکس یادگاری می گیرند و هم مصلح وضع موجود می خواهند باشند. بلبشوی سیاستگذاری در دستگاههای مختلف فرهنگی کشور جایی برای مصالح نظام نگذاشته است. در این شرایط حمله به بازیگران سینما چیزی جز فرافکنی و ضعیف کشی نیست. من در این چند فیلمی که ساخته ام بیش از یکصد بازیگر مطرح سینما و عوامل فنی که عموما از بهترین ها بوده اند صادقانه در خدمت مضامین دینی و دفاع مقدسی بهره برده ام و شما و سایر دوستان و نهادها و ارگانها نیز بهره برده اید حال جوانمردانه است که اینگونه سخن بگوئیم؟ چرا حوزه هنر را همانند حوزه سیاست دوقطبی کنیم که بهره اش را دیگران ببرند. چرا در طرح انتقاداتتان روش کسانی را در پیش گرفته اید که نانشان در تقابل مردم با هم و یا هنرمندان با هم است؟ هیچ فکر کردید چرا مدعیان انحصاری سینما در برابر حرفهای منسوب به شما در دفاع از بازیگران به میدان نیامدند!!!!!!!.
به دینداری تان هم باور ندارم
آقای سلحشور! در آخر اینکه من و بسیاری دیگر به آن تعریف یک جانبه شما از دفاع مقدس که می گوئید باور نداریم و اگر تعریف شما از دینداری هم این است که بدون یقین در مورد دیگران قضاوت کنیم و حکم کلی صادر کنیم به این دینداری هم باور ندارم. ادبیات علمای دین عرفا و بزرگان اخلاق حتی درباره بدترین دشمنان انقلاب اینگونه نبوده و نیست.امام راحل ما بارها حتی شاه را هم آقای شاه خطاب می کرد.
می دانم بعد از این نامه شما و دوستانتان چه اتهاماتی را نثارم خواهید کرد که فلانی خودش هم خراب شده و از مواضعش عدول کرده اما این رسم جوانمردی نیست که با همین بضاعت سینما و عوامل و بازیگرانش فیلم بسازیم و آنها در آثار ما ایفای نقش کنند و در حد توانشان دینشان را به کشور و جنگ و…ادا کنند و بنده عافیت طلبانه در برابر بی مهری ها از آنها دفاع نکنم.این بازیگران از طرف ضد انقلاب باید فحش بشنوند که چرا در آثار به نفع انقلاب کار می کنند و از داخل هم توسط سیاستبازان هنرمند نما محکوم شوند و تهدید شوند و شما هم با کلی گوئی در حق شان کم لطفی کنید؟اما بنده ترجیح میدهم به جای ضعیف کشی به آقازاده های پشیمان از انقلابی گری و اشراف حوزه فرهنگ و هنر بتازم و در نهایت ترجیح می دهم به قول شما به کاراکتر مجید سوزوکی فیلمم شبیه باشم تا حاجی گرینف اخراجیها. در پایان به قول خیام آیا تو چنانکه می نمایی هستی؟
ذره بین : دعوا از « آنجلینا جولی » به دوران دفاع مقدس و جبهه های جنگ هم کشیده شد! جالب اینجاست که « جولی » اصلاً خبر نداره که در این کشور همه بخاطر او در حال به جان هم افتادن هستند!