سرآشپز: حواست به کار نیست، تو عاشقی، یه عاشق غمگین
سابرینا: از کجا معلومه؟
سرآشپز: یه خانم عاشقِ شاد غذا رو میسوزونه، یه عاشق غمگین یادش میره اجاق رو روشن کنه
سرآشپز: حواست به کار نیست، تو عاشقی، یه عاشق غمگین
سابرینا: از کجا معلومه؟
سرآشپز: یه خانم عاشقِ شاد غذا رو میسوزونه، یه عاشق غمگین یادش میره اجاق رو روشن کنه
«پست قبلی رابین هود – Robin Hood ( دیالوگ های ماندگار )
تردید ( دیالوگ های ماندگار ) پست بعدی»