پرونده سریال حماسی و فانتزی «بازی تاج و تخت» با پخش قسمت ششم فصل هشتم رسما به پایان رسید و سرنوشت اغلب شخصیت‌های اصلی روشن شد و البته تعدادی از آنها هم به شکل مبهم به سمت آینده رفتند.
به گزارش مووی مگ به نقل از آی سینما، اپیزود نهایی با واکنش‌های صد و نقیض مواجه شده و بیش از گذشته طرفداران و منتقدان را به دو دسته موافق و مخالف تقسیم کرده است. اما در قسمت نهایی چه اتفاقات مهمی رخ داد که اینطور حساسیت برانگیز شد؟
هشدار لو رفتن
دیوید بنیاف و دی.بی. وایس به عنوان خالقان اصلی سریال غافلگیری‌های زیادی برای تماشاگران در آخرین قسمت رو کردند. در حالی که کتاب‌های مجموعه «نغمه آتش و یخ» به پایان نرسیده و مسیر سریال در دو فصل اخیر از داستان‌های جرج. آر. آر. مارتین جدا شد، مارتین هم هفته گذشته ناخشنودی خود از شکل پایان گرفتن سریال را ابراز کرد.
هشت لحظه غافلگیر کننده آخرین قسمت «بازی تاج و تخت» را به نقل از ورایتی مرور کنید:
۱– تیریون و آخرین برخورد با خانواده
عده زیادی فکر می‌کردند سقوط آوار روی جیمی و سرسی لنیستر فرجام درستی برای دو شخصیت مهم سریال نیست. در یک صحنه تراژیک، تیریون لنیستر جسد برادر و خواهرش را زیر آوارهای سرداب زیر قلعه سرخ می‌یابد و با آنها وداع می‌کند.
۲– نقشه دنریس برای سلطه بر جهان
ظاهراً هفت اقلیم وستروس برای دنریس تارگرین کافی نبود و او بعد از ویران کردن پایتخت برای باقیمانده ارتش خود سخنرانی قرایی کرد و از قصد خود برای «آزاد کردن» کل زمین سخن گفت.
۳– استعفای تیریون
بعد از سخنرانی دراماتیک دنریس، تیریون به او نزدیک شد و نشان دستیار پادشاه را از لباسش کند و دور انداخت. او با آزاد کردن برادرش مرتکب خیانت شد و دنریس یک شهر کامل را قتل عام کردو بعضی رابطه‌ها طاقت چنین فشاری را ندارند!
۴– قتل دنریس به دست جان
حالا که صحبت از مشکلات رابطه است، در مهم‌ترین نقطه اوج کل سریال «بازی تاج و تخت» جان اسنو خنجرش را در قلب دنریس فرو کرد. این ناگزیر بود چون اگر او چنین نمی‌کرد، دنریس کل استارک‌ها را می‌کشت. ظاهرا جان اسنو انتخاب درستی کرد.
۵– دروگون سریر آهنین را ذوب کرد
طی هشت فصل این سوال مطرح بود که در نهایت چه کسی روی سریر آهنین می‌نشیند. پاسخ: درواقع هیچکس، چون دروگون از روی خشم ناشی از مرگ مادرش این تخت پادشاهی را با آتش ذوب کرد. آهن ذوب شده که روی پله‌ها جاری شد، جایزه درستی برای شخصیت‌هایی بود که در کل داستان اشتباهات هولناکی مرتکب شدند.
۶– دموکراسی در وستروس؟
تقریبا داشت اتفاق می‌افتاد. سامول تارلی در جلسه بزرگان وستروس پیشنهاد داد مردم پادشاه بعدی را انتخاب کنند که با تمسخر اعضا روبه‌رو شد اما در نهایت به پیشنهاد تیریون اربابان و بانوان هفت اقلیم پادشاه را برگزیدند. وستروس هنوز آمادگی صندوق رای نداشت!
۷– پادشاهی برن استارک
شورای بزرگان رای به پادشاهی برن استارک (یا کلاغ سه چشم) داد و او حکمران شش اقلیم شد. شمال از وستروس جدا شد و سانسا استارک ملکه شمال شد. اولین حکم او دستیار شدن دوباره تیریون بود و دومین حکمش تبعید جان اسنو به مقر نگهبانان شب تا چرخه کامل شود.
۸– بازگشت شبح
در یکی از دلگرم کننده ترین لحظات سریال جان اسنو و گرگ شمالی‌اش شبح به هم پیوستند و همراه با تورموند و سایر مردمان آزاد به آن سوی دیوار و برهوت یخ زده شمال رفتند؛ یادآور سکانس افتتاحیه فصل اول «گات».
