«جرج آر. آر. مارتین» می‌گوید برنامه‌های بزرگی برای دنیای «بازی تاج‌وتخت» (Game of Thrones) در سر دارد. دنیای این مجموعه فانتزی پربیننده به زودی با «خاندان اژدها» (House of the Dragon) گسترش پیدا می‌کند، در حالی که چند پروژه دیگر از جمله اسپین‌آف «جان اسنو» (Jon Snow) با بازی «کیت هرینگتون» در دست ساخت است. مارتین می‌گوید دنیای به‌هم‌پیوسته این پروژه‌ها باید به «دنیای سینمایی مارول» شبیه شود.
به گزارش مووی مگ به نقل از 30نما، مارتین به «هالیوود ریپورتر» می‌گوید: ««دنیای سینمایی مارول» فیلم «انتقام‌جویان» را دارد، اما چیزی غیرمعمول چون «وانداویژن» (WandaVision) را هم دارند. این چیزی است که امیدوارم بتوانم با دیگر سریال‌های «بازی تاج‌وتخت» انجام دهم، یعنی می‌توانیم ظواهر مختلف تاریخ این دنیا را داشته باشیم.»
مارتین در مورد مسیر این پروژه‌ها می‌گوید: «گاهی می‌نشینم و سعی می‌کنم بفهمم من لعنتی در کل این سناریو چه جایی دارم. جرج لوکاس هستم؟ جین رادنبری هستم؟ استن لی هستم؟ چه نسبتی با این آی‌پی دارم؟»
مارتین در پاسخ به این پرسش که تمایل دارد به کدامیک از شخصیت‌های یاد شده شبیه باشد می‌گوید هنوز نمی‌داند: «[اما] در نهایت «استن لی» نه. او هیچ نفوذ و قدرتی نداشت. هیچ داستانی را نمی‌نوشت. نمی‌توانست بگوید: «این شخصیت را نسازید.» فردی خوش‌برخورد بود که فقط او را در همایش‌ها می‌آوردند و نقش‌های کوتاهی به او می‌دادند. اینکه در دنیای شخصیت‌هایی که خودت خلق کرده‌ای به حاشیه رانده شوی، سخت خواهد بود.»
مارتین پیش‌تر در وبلاگ شخصی‌اش نوشته بود: «سؤال دیگری که بسیار دریافت می‌کنم، به‌ویژه پس از پایان «بازی تاج‌وتخت» در اچ‌بی‌او، این است که آیا «نغمه یخ و آتش» به همان شکل تمام می‌شود یا نه. یک معمار اگر بود پاسخ کوتاه، مختصر و ساده‌ای می‌داد، اما من بیشتر به یک باغبان شباهت دارم. داستان‌های من با نوشته شدنشان رشد و تکامل پیدا می‌کنند و تغییر می‌کنند. عموماً می‌دانم که به چه مسیری می‌روم، بدون شک… مقصدهای نهایی، بخش‌های مهم، سال‌هاست که آن‌ها را در ذهن دارم… در مورد «نغمه یخ و آتش» دهه‌هاست. اما شیاطین زیادی در جزئیات وجود دارند، و گاهی در حالی که کلمات تراوش می‌کنند، زمین زیر پایم تغییر شکل می‌دهد.»
«کیسی بلویز» مدیر شبکه اچ‌بی‌او در همین مصاحبه بار دیگر از فصل پایانی «بازی تاج‌وتخت» در مقابل انتقادات دفاع می‌کند. اپیزودهای پایانی آن فصل با انتقاد شدید بینندگان مواجه شد و حتی کمپین‌هایی برای بازسازی آن به راه افتاد.
بلویز می‌گوید: «در بخش‌های مختلف جامعه، به خود یادآوری می‌کنیم که توییتر زندگی واقعی نیست. می‌دانستیم که دودستگی ایجاد می‌کند، البته دوست دارید همه راضی باشند، اما این اتفاق هرگز نمی‌افتد. افراد زیادی ناراحت و دلسرد نبودند. این برداشت در ظاهر درست است اما شاید کاملاً بازتاب‌دهنده حس مخاطب نباشد.»
بلویز اضافه می‌کند: «سریال‌ها محصول زمانه خودشانند و امروز در مورد اینکه چه چیزی نشان می‌دهیم و چرا نشان می‌دهیم و اینکه چه کسانی در موردش بحث می‌کنند آگاهی بسیار بیشتری وجود دارد.
