آگوجیه نام یک هنگ نظامی زنانه بود که از قرن هفدهم تا اواسط قرن نوزدهم در منطقه پادشاهی به نام داهومی (در حال حاضر کشور «بنین» در آفریقای غربی) فعالیت میکردند. آگوجیه یکی از معدود ارتشهای تماماً زنانه در طول تاریخ به شمار میرود که جنگجویان بسیار ماهری هم بودند بهطوریکه برخی اروپاییها که آنها را دیده بودند از نام «آمازونها» (با اشاره به اساطیر یونان) درباره آنها استفاده میکردند. گفته میشود که یکی از دلایل وجود این هنگ نظامی زنان، کمبود مردانی بود که اغلب در جنگ با قبایل مختلف کشته میشدند و شکلگیری ارتش زنان را به یک نیاز بدل کرد.
گفته میشود که این هنگ نظامی در اواخر قرن نوزدهم که استعمار فرانسه بر آفریقا گسترشیافته بود، به مقابله با سربازان این کشور در مناطق مختلف برخاستند که نتوانستند در برابر ادوات نظامی فرانسویها دوام بیاورند و سرانجام این هنگ نظامی از هم پاشید. بعد از انحلال آگوجیه، زنان به اجتماع بازگشتند و سعی کردند خودشان را با شرایط اجتماعی تطبیق دهند و تبدیل به شهروند عادی شوند. یکی از آخرین بازماندگان این گروه زنی به نام «ناوی» بود که در سال 1978 در یک مصاحبه اعلام کرده بود که با فرانسویها در سال 1892 مبارزه کرده بود. وی در سال 1979 در 100 سالگی درگذشت. زن پادشاه (The Woman King) فیلمی به کارگردانی جینا پرینس بای دوود است که داستان این جنگجویان زن آفریقایی را به سینما آورده است.
برای بررسی فیلم زن پادشاه (The Woman King) باید از چند منظر فیلم را مورد بررسی قرارداد که تطابق تاریخی یکی از این موارد است. اگرچه اشارات تاریخی به داهومی و برخی از رویدادهای فیلم ریشه در تاریخ دارد، اما اغلب شخصیتهای داستان (از جمله شخصیت اصلی داستان) تخیلی هستند و هرگز در تاریخ وجود نداشتهاند. بااینحال پادشاه قزو یکی شخصیتهای تاریخی است که در این فیلم حضور دارد و البته تصویری که از او در این فیلم ترسیده شده تفاوت زیادی با واقعیتهای تاریخی در خصوص نوع حکومتش دارد.
پادشاه قزو در فیلم «The Woman King» با فروش برده به اروپاییها مخالف است و حتی در بخشهایی از داستان اعلام میکند که آفریقاییها برای اروپاییها مانند ابزار هستند که نشان از وطنپرستی این پادشاه دارد. اما طبق روایات تاریخی، یکی از پرسودترین تجارت داهومی در آن مقطع فروش بردگان بوده و این اتفاق زمانی متوقف شده که دولت بریتانیا به دلایلی که هیچ ربطی به انساندوستی نداشت، قزو را مجبور کرد که از تجارت برده دست بکشد! بااینحال دیری نپایید که قزو به دلیل سود کم تجارتهای دیگر، بار دیگر تجارت برده را پیش گرفت و مدتی بعد از هم دنیا رفت.
بنابراین، خیلی نباید به اشارات تاریخی فیلم توجهی کرد؛ چراکه اغلب رویدادها و شخصیتهای واقعی تنها در فیلم بازخوانی شدهاند و پرداخت شخصیتشان خیلی ارتباطی با واقعیت ندارد. داستان شخصیت اصلی فیلم نیز بر اساس کلیشههای رایج فیلمهای اکشن بنا شده و برخی ارجاعات از مسائل اجتماعی روز را هم در آن شاهد هستیم. در واقع باید گفت که سازندگان با ساخت این فیلم تمایل چندانی به نمایش تصویر زنان «آگوجیه» در تاریخ نداشتهاند؛ بلکه آن داستان را دستاویزی برای انتشار پیامهای امروزشان در قالب داستانی حماسی کردهاند تا بر مخاطب تأثیر بگذارند. در این روایت، آدمها هرگز تبدیل به شخصیت نمیشوند؛ بلکه تیپهای آشنایی باقی میمانند که سرنوشتشان از دقیقه ابتدایی فیلم قابل حدس است و هیچ پیچش غیرمنتظرهای هم در داستان انتظارشان را نمیکشد.
متأسفانه، فیلم « The Woman King» طولانی است و به حدی سکانس اضافه دارد که با حذف نیمی از آنها میشد بهمراتب فیلم بهتری ساخت. عاشقانه بی سر و تهی که در طول فیلم روایت میشود نه هرگز به بلوغ میرسد و نه اصلاً هرگز متوجه دلایل وقوعش میشویم! در شرایط اجتماعی آن دوران، ارتباط میان یک آگوجیه و یک سفیدپوست (که از قضا در کاروان بردهفروشان حضور دارد) یکی از عجیب و غریبترین ایده سازندگان بوده که منطق روایی فیلم را زیر سؤال میبرد.
ایراد دیگر فیلم شخصیتپردازی است. متأسفانه فیلم بهجای شخصیتپردازی بهصورت دائم از زبان زنان جنگجو نصیحتهای اجتماعی بیان میکند و به مخاطب درس آزادگی میدهد بیآنکه کارکرد آن را در طول قصه به نمایش بگذارد. «The Woman King» حتی شخصیت منفی مهمی هم ندارد که بتواند جبهه خیر و شر (که تأکید بسیار زیادی هم روی آن دارد) را بهدرستی برای مخاطب شرح دهد. نه تجارت کنندگان اروپایی برده در فیلم اهمیتی پیدا میکنند و نه آن جنگ سالاری که نانیسکا به خون او تشنه است. برای برانگیختن احساس تماشاگر قطعاً به چیزی بیشتر از نصیحتهای زندگی در طول فیلم نیاز است که سازندگان «The Woman King» از آن سرباز زدهاند.
بااینحال، باید گفت که «The Woman King» در بخش طراحی لباس اثری شایسته تحسین است که بهخوبی توانسته فضای دوران داهومی را شبیهسازی کند. سکانسهای اکشن فیلم نیز قابلقبول هستند و اگرچه شما را غافلگیر نمیکنند؛ اما حداقل در بخشهای پایانی فیلم بهاندازه کافی آدرنالین خون شما را افزایش خواهند داد. در مجموع میتوان گفت «The Woman King» در بخشهای فنی برخلاف فیلمنامه، اثری شایسته محسوب میشود.
وایولا دیویس در نقش اصلی فیلم بازی بسیار خوبی از خود به نمایش گذاشته است. دیویس بهخوبی خشم، نفرت و درعینحال استحکام را به نمایش میگذارد و اگر نویسندگان کمی بیشتر به این شخصیت بها میدادند، میشد که تماشاگر نزدیکی بیشتری با او داشته باشد. جان بویگا در نقش پادشاه احتمالاً بدترین انتخاب سازندگان بوده است. بویگا بههیچوجه کاریزمای حضور در نقش پادشاه را ندارد و بازی بد او در این نقش حتی گاهی باعث خنده مخاطب خواهد شد!
زن پادشاه (The Woman King) بهعنوان یک فیلم اکشن اثر قابل قبولی محسوب میشود که حداقل بهیکبار دیدنش میارزد. سازندگان تلاش بسیار زیادی کردهاند تا با الهامگیری از داستان قوم داهومی و زنان آگوجیه، داستانی برای زنان امروز خلق کنند که ارزششان را یادآوری کند؛ اما مشکل اینجاست که قراردادن اصطلاحات اجتماعی روز در دهان شخصیتهایی که دو قرن پیش میزیستهاند، باعث نمیشود که صحبت سازندگان تأثیرگذارتر باشد. شاید اگر بهجای این موارد، سازندگان تنها به خود زنان آگوجیه میپرداختند بهمراتب اثری تأثیرگذارتر در ذهن تماشاگران ثبت میشد که ارزش مطالعه تاریخی هم پیدا میکرد؛ اما در حال حاضر «The Woman King» تنها تلنگری شده که تماشاگران بلافاصله پس از تماشای فیلم به سراغ واقعیت بروند و دربارهاش مطالعه کنند که البته همین هم غنیمت است!
منتقد: میثم کریمی
این مطلب بهصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی میگردد.
به صفحه اینستاگرام مووی مگ بپیوندید