دکستر – Dexter ( دیالوگ های ماندگار )
دکستر: هیچ یک از احساسات ما مثل ترس و عشق قدرتمند نیستن. در خیلی مواقع این دو حس متفاوت نیستن و بخاطرشون کارهای احمقانه ای انجام می دی.
طرد شدگان – Untouchables ( دیالوگ های ماندگار )
فکرمیکنی زنا چی میخوان؟ – یه مرد بامزه.خوش خنده. باکلاس… –نه! اوناپول میخوان .امنیت مالی. وتو همه ی اینا رو داری – ممکنه ساده لوحم اما امیدوارم که من چیزی بیشتر از …
آنا کارنینا – Anna Karenina ( دیالوگ های ماندگار )
من ترجیج میدم افسوس بخورم که چرا اون کارو انجام دادم تا اینکه افسوس بخورم کاشکی اون کارو انجام می دادم!
چوپان خوب – The Good Shepherd ( دیالوگ های ماندگار )
هر دوستی برای امروز دلشکستگی فرداست.. میدونی ترس عمیق من از چیه؟ اینکه بی دوست باشم…کاملا تنها…
بانوی زیبای من – My Fair Lady ( دیالوگ های ماندگار )
اگه درست حرف زدنو یاد بگیری خدا بیشتر از تو خوشحال می شه
لباس غواصی و پروانه – The Diving Bell and the Butterfly ( دیالوگ های ماندگار )
فقط یه احمق، وقتی هيچ چيزِ خندهداری وجود نداره می خنده!
از هم گسیختگی – detachment ( دیالوگ های ماندگار )
خیلی راحته که بیخیال اطرافت باشی واسه اینکه،اهمیت دادن به دنیات شجاعت و جربزه میخواد .
آقای نوبادی – Mr.Nobody ( دیالوگ های ماندگار )
تو سن من شمع ها بیشتر از کیک تولد خرج بر می دارن!
باشگاه مشت زنی – Fight Club ( دیالوگ های ماندگار )
تایلر :« وقتی همه چیز رو از دست می دیم، اون وقت آزادیم که هر کاری بکنیم»
رگ خواب ( دیالوگ های ماندگار )
سرانجام اتفاق افتاد… همون حس ناشناخته بی نام که تنها در لحظه وقوع، قابل شناساییه… تهران… درکه… مقابل موزه مردم شناسی.. 3شنبه.. ساعت 10 صبح… هیچ چاره ای جز عاشق شدن برام …