زیبا ( دیالوگ های ماندگار )
اعتماد کردن به یه مرد گرسنه کار خطرناکیه… و اگه بچه هاشم گرسنه باشن که دیگه بدتر…!
عصر یخبندان 3 ( دیالوگ های ماندگار )
مـــَـــنی ( Manny ) : ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﻣﺮﺩﻭﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﻧﻤﯿﺰﻧﻦ . ﺍﻭﻧﺎﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﻣﺸﺖ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﺑﻪ ﺷﻮﻧﻪ ی ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﺍﻟﯽ (Ellie ) : ﭼﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ …
هابیت : یک سفر غیرمنتظره ( دیالوگ های ماندگار )
بیلبو : روز به خیر گاندلف : منظورت چیه ؟ منظورت اینه که روز خوشی برام آرزو میکنی؟ یا اینکه روز خوشیه چه من دلم بخواد چه نخواد؟ یا شاید منظورت اینه …
غرامت مضاعف ( دیالوگ های ماندگار )
وقتی دو نفر مرتکب جنایتی میشن, درست مثل اینه که سوار قطاری شدن… هیچکدوم نمیتونه قبل از اون یکی پیاده شه… یه جورایی به هم وصلن… تا آخر خط باید باهم باشن… …
مترسک ( دیالوگ های ماندگار )
_مکس تو جریان مترسک رو میدونی؟ _نه _فکر میکنی کلاغها از یه مترسک بترسن؟ _بله،فکر کنم بترسن،چطور مگه؟ _نه،کلاغها نمیترسن،باور کن،نه _نه کلاغهای لعنتی میترسن _نه،کلاغها میخندن _مزخرفه _همینطوره،کلاغها میخندن،ببین،کشاورز یه مترسک …
سریال تولدی دیگر ( دیالوگ های ماندگار )
شوکت(مادر):تو پیشونی من چی می بینی؟ جعفر(پسر):آخه من چی بگم… شوکت:بگو چی می بینی؟ جعفر:وقتی بهشت زیر پاته دیگه وای به حال پیشونیت…
21 گرم ( دیالوگ های ماندگار )
مسائل بسیاری باید اتفاق بیفته تا دو نفــر همدیگه رو پیـدا کنن و این یعنی ریاضیات!
پاتن ( دیالوگ های ماندگار )
ژنرال پاتن : هیچ حرومزاده ای جنگ رو به خاطر کشته شدن توی جنگ نبرده، اون حرومزاده جنگ رو برای کشتن حرومزاده هایی که برای کشورشون کشته میشن برنده میشه…
جادوگر شهر اُز ( دیالوگ های ماندگار )
فرانک مورگان (جادوگر شهر اُز): قلب ها تا وقتی که غیر قابل شکستن ساخته نشن هیچ نفعی ندارن!
نزدیکتر ( دیالوگ های ماندگار )
دن : تو زندگیمو نابود کردی. آنا : باهاش کنار میای.