خلاصه داستان:
این فیلم درباره زنانی است که همسرانشان که فرمانده جنگ هستند، در جبهه مشغول دفاع از میهن به سر می برند و آنها نیز در اطراف جبهه در یک شهرک، چشم انتظارشان هستند و حوادث گوناگونی را تجربه می کنند.
کارگردان
منیر قیدی : متولد سال 1351 در تهران است و فعالیت خود را با منشی گری صحنه در آثاری نظیر « خدا نزدیک است » ، « به نام پدر » و « ارتفاع پست » آغاز نمود و همچنین به عنوان دستیار کارگردان در آثاری مانند « خیلی دور، خیلی نزدیک » نیز حضور داشته است. « ویلایی ها » اولین تجربه کارگردانی منیر قیدی می باشد.
درباره فیلم « ویلایی ها » :
اولین فیلم منیر قیدی به سراغ سوژه ای رفته که در تاریخ سینمای دفاع مقدس به آن پرداخته نشده، یعنی زنانی که در حوالی جبهه های جنگ در یک شهرک حضور داشتند و شرایط دشواری را تجربه می کردند. سوژه فیلم بکر و جذاب است و کمتر مخاطبی در سالهای گذشته درباره آن شنیده است. سینمای ایران در چند سال گذشته رویکرد جدیدی را پیش گرفته و آن پرداختن به زنان در دوران دفاع مقدس می باشد که نقطه اوج آن را می توان « شیار 143 » نرگس آبیار دانست که با استقبال مخاطبین ایرانی مواجه شد.
« ویلایی ها » علی رغم اینکه در محیط جنگ رخ می دهد، اما شخصیت های اصلی داستانش نه سلاح به دست دارند و نه شکل و شمایل قهرمانان را به خود می گیرند. قیدی در اولین تجربه کارگردانی خود به خوبی توانسته شخصیت های داستانش را افرادی عادی معرفی کند که بنا به شرایط کشور، در موقعیت های دشواری قرار گرفته اند و تلاش می کنند تا در برابر این شرایط قدرتمند و سرپا بمانند. در بخشی از فیلم زمانی که پیک شهادت به ویلا می آید، همه زنان نگران می شوند تا نکند این پیک خبر شهادت همسرشان را آورده باشد. این موقعیت سازی ها کمک شایانی به مخاطب در همذات پنداری با شخصیت های فیلم کرده است.
اما علی رغم فضاسازی بسیار خوب قیدی ، فیلم در پرداخت سه شخصیت اصلی داستان با مشکلاتی مواجه است که از کیفیت اثر کاسته است و همچنین مجموعه اتفاقاتی را رقم می زند که میزان واقعیت پذیری در آن اندک است. در فیلم لحظه ای وجود دارد که با آتش سنگین حمله دشمن مواجه می شویم که از حیث اجرا به خوبی پرداخت شده و کارگردانی بسیار خوبی دارد، اما به منطقه روایی آن توجهی نشده است، بطوریکه در این حمله سنگین هیچ تلفاتی به جای نمی ماند و حتی هیچ یک از شخصیت های داستان زخمی نمی شوند! شاید اگر در کنار فضاسازی عالی جنگ، محیط جنگ نیز فضایی واقعی تر می داشت، می شد اثر یکدست و منسجم تری را مشاهده نمود.
مشکل دیگر فیلم را می توان به حاشیه رانده شدن شخصیت های اصلی داستان در نیمه دوم فیلم خواند که به روایت داستان ضربه وارد کرده است. وجود خرده داستان های فراوانی که اغلب با تنش و جدل گذشته ، نکته ای به پرداخت شخصیت های اصلی اضافه نمی کند و باعث خنثی ماندن داستان می گردد. قیدی سعی کرده در این موقعیت با ایجاد تعلیق مخاطب را همراه فیلم نگه دارد اما اشتباه در چیدن میزانسن و کارگردانی، خیلی زود این موقعیت را لو می دهد.
در میان بازیگران فیلم بهترین نقش آفرینی متعلق به ثریا قاسمی است که در این سن و سال کماکان ثابت می کند از بهترین های سینمای ایران است. بازیگران جوان فیلم هم اگرچه بازیهای تکراری از آنان شاهد هستیم، اما توانسته اند برای مخاطب قابل پذیرش باشند. طناز طباطبایی شکل و شمایل تقریباً همیشگی اش در سینمای ایران را اینبار در « ویلایی ها » تکرار نموده و پریناز ایزدیار هم در ادامه روند مثبت دوران بازیگری اش، بازی خوبی از خود در فیلم به نمایش گذاشته است.
می توان گفت که منیر قیدی در طراحی صحنه و بطور کل فضاسازی دوران جنگ تحمیلی، عملکرد مناسبی در فیلم داشته و چنانچه مشکلات فیلمنامه را نادیده بگیریم، باید گفت که با اثری تماشایی مواجه هستیم که به عنوان کارگردان فیلم اولی، می توان نمره قبولی به آن داد و منتظر فیلمهای جدید وی باشیم. « ویلایی ها » سوژه جذابی دارد و اگر فیلمنامه قرص و محکمی برای آن نوشته می شد، می توانست به یک اثر ماندگار در سینمای ایران بدل شود که متاسفانه به این نقطه نمی رسد.
منتقد : بابک مهرورز
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت " مووی مگ " به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید
نام فیلم : ویلایی ها
کارگردان : : منیر قیدی
فیلمنامه : منیر قیدی ، ارسلان امیری
تهیه کننده : سعید ملکان
مدیر فیلمبرداری: علی قاضی
بازیگران :
پریناز ایزدیار
طناز طباطبایی
ثریا قاسمی
صابر اَبَر
و...
دیدگاهها
حسین
Sheyda
فقط اخرش چی شد یکی توضیح برا من.
یعنیاخرش خبر شهادت داود دادن یا خوده داود رفت روستا
طاها
از هوش رفتن عزیز هم کاملا مصنوعی بود
بیتا
علی اکبر
فاطمه زیدآبادی
نصیری
اینجور فیلما آدمو با حواشی جنگ آشنا میکنن که اصلا ازشون خبری نداشتیم.به اینکه زن های رزمنده چه سختی هایی که نکشیدن.
پریسا
در این که این فیلم خوبی هست که شکی نیست
من به شخصه از فیلم های دفاع مقدس خوشم نمیومد فقط هم به خاطر داستان های کلیشه و بدون جذابت و اغراق (الان بعضیا میان میگن اینا اغراق نیست و واقعیته)
این فیلم به نظرم نکات مثبت زیادی داشت
داستانی که انتخاب شده بود برای روایت به نوبه خودش خیلی زیبا بود و غمگین
بازیگرا به خوبی احساسات رو به بیننده منتقل میکردن مثلا اونجا که دخترای خانوم خیری ماسک زده بودن نگاه بقیه افراد خیلی سنگین بود ولی خیلی طبیعی...
تعلیقای فیلم هم نسبتا خوب بودن
یه چیزی که نظر من رو خیلی جلب کرد انتخاب اسم عزیز هوشمندانه بود وقتی عروس عزیز مادرشوهرش رو صدا میزد عزیز دو برداشت میشد کرد
1- براساس اول فیلم که طناز طباطبایی اونجوری وارد فیلم شد و اونقدر شدید با عزیز برخورد کرد میشه گفت اسم عزیز رو صدا میزنه که یک نوع بی احترامی میتونه باشه
2- همونطور که خیلی از ماها مامان بزرگ هامون رو عزیز صدا میزنیم طناز طباطبایی هم به اون منظور عزیز صدا میکنه
من به شخصه با شنیدن خبر شهادت هر کسی تو فیلم بغض میکردم فارغ از این که او شخص ربطی به شخصیت های اصلی داره یا نه
شاید خنده دار به نظر بیاد ولی از ته دل دعا میکردم تو فیلم که داوود شهید نشه این نشون میده بازیگرا و کارگردان کارشون رو درست انجام دادن
ارشیا
واقعا من تعجب میکنم از این چند نفر که گفتم احساسی ترین فیلم دفاع مقدس هست این فیلم! یا فیلم ندیدن یا...
بهتره فیلم هایی از جمله شیار 143 و روز سوم به بینن این دوستان تا حال هوای ترس دلهره و عشق رو بفهمند.
من خیلی فیلم دفاع مقدس دیدم از دوعل گرفته تا جزیره مجنون... هنوز رو دست این دو فیلم که نام بردم نیمده... اینو من نمیگم جوایزی که دنباله فیلم هم هست گویا هست.
در کل من به خاطر خانم خیر ابادی از 10 نمره به این فیلم 4 میدم. احساس میکنم بازیگران به درستی انتخاب نشدن همینجوری که گفتین نقش ها کاملا همونی بود که بازیگران در فیلم های قبلی بازی کردند..
هوایپما جنگنده رگبار بسته رو زنان در حال فرار حتی من چند بار زدم عقب دوباره این صحنه رو تیروها برخورد کرد اما هیچکدوم زخمی نشدن! واقعا عجیبه....
موفق باشین
اگ
علی
فريده
جلال
مریم
پریسا
م.ه
سحر
علیرضا
خوره ی فیلم
ن
این برنامه اشکالاتی هم داشت که مغایر با هدف فیلم و ارزش ها بود
به نظر من نشان دادن دختری که برای اهنگ تلوزیون میرقصید از نیسنده چنین فیلمی بسیار زننده بود ،فکر نمیکنم تو اون زمان بچه ها اینگونه بودند که با اهنگ برنامه کودک رقص شان میگرفت،حتی اگر اینگونه بودند،نباید زمان زیادی را به رقص مودک اختصاص میدادند،حتی نمایش هم نمیدادند
نکته دیگه ،اماده شدن زن برای آمدن همسرش،میشد به شیوه های متعددی نمایش داده بشه،لزومی نداشت علنا خانم،رژ بزنه
،خانم خیری هم وقتی در اخر به نادره گفت امانت هات رو گذاشتم برای بعد از امتحان،یعنی راضی به دوستی دختر و پسر بود،البته پس از امتحان،میتونست طور دیگه ای برخورد کنه مثلا صحبت هایی در مورد ازدواج انها میکرد
رضا توکلی
از نظر داستانی داستان جذاب و جالبی داشت
پارادوکس زیبایی با داستان عجین شده بود
آرامش در کنار جنگ
ولی بازی های بازیگران چهره در این فیلم بسیار ضعیف بود
اضطراب و دلهره های تصنعی که باید تماشاگر را با خودش همراه می کرد کاری جز کلافگی و دلزدگی از پیش نبرد.
بهترین صحنه ی تنش زا صحنه درگیری طناز طباطبایی با فرزند پسرش در حضور ثریا قاسمی بود.
پرداختن به ضرب المثل : کفش فلانی پات نیست که قضاوتش کنی
عینا بصورت عملی در این فیلم بکار رفته بود که باعث دگرگونی و انقلاب مجدد طباطبایی شد که بسیار تصنعی بود و ناخوداگاه یاد سریال های مناسبتی ماه رمضان و دگرگونی نقش ها پس از شب قدر را تداعی می کند.
دیالوگ "عزیز عزیز" رزمنده زخمی در بیمارستان خاب به قاسمی هم باز بجای جلو داستانی، تصنعی بودن را به رخ می کشید.
اما ترسیم رابطه مادرشوهر عروس در این فیلم بسیار منطقی و به دور از کلیشه های رایج صورت پذیرفته بود که نقطه قوت داستان بود.
جلوه های ویژه بسیار عالی استفاده شده بود.
و در نهایت بازی قاسمی با اختلاف فاحش از سایرین بهتر بود و نکته اینجاست که این بازیگر کهنکار پس از این همه تجربه نوع دیگری اما از همان جنس مادرانه های همیشه گی اش را به نمایش گذاشته.
ضعیف ترین بازی بی تردید مربوط به ایزدیار است.
طباطبایی هم ابدا ارتباطی با نقشش پیدا نکرده بود.
و در نهایت این حس دست می دهد که قیدی تلاش دارد "ابیار" دیگری شود و عینا ان را تکرار کند بدون هرگونه نو اوری و ایده جدید
او هدفی جز رسیدن به ابیار ندارد و با این فیلم نشان داد ابدا شانسی ندارد و در نهایت یک کپی بسیار بی کیفیت از ابیار خواهد شد.
vida
ت
hosi
حسین