خلاصه داستان:
رضا ( رضا عطاران ) مرد جوانی است که یک پای خود را از دست داده است و حالا به واسطه دزدی ، گذر ایام می کند تا اینکه بطور اتفاقی متوجه می شود یک دختر ثروتمند ( سارا بهرامی ) نذر کرده که با یک جانباز ازدواج کند و...
کارگردان :
ابوالحسن داوودی : متولد سال 1334 در نیشابور است. کارگردان شناخته شده سالهای پس از انقلاب که آثار مهمی از جمله « مرد بارانی » ، « تقاطع » و « رخ دیوانه » را روانه سینما کرده که با استقبال تماشاگران مواجه شده است. آخرین ساخته داوودی فیلم « رخ دیوانه » بود که در سال 1393 محبوب ترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره فیلم فجر شد و در اکران نیز با استقبال مناسبی مواجه شد؛ هرچند که فیلم مذکور مدتها با اتهام کپی برداری از یک اثر هندی در رسانه ها جنجال به پا کرده بود.
نقد فیلم « هزارپا » :
ژانر کمدی در تاریخ سینما فراز و نشیب فراوانی داشته است. شاید بتوان گفت شاهکارترین کمدی های تاریخ سینما مربوط به دوران صامت می باشد. یعنی جایی که باستر کیتون و مخصوصاً چارلی چاپلین، آثار فاخری را روانه سینما کردند که باعث خنده مفرط تماشاگر می شدند. در این میان « عصر مدرن » چارلی چاپلین بهترین مثال است. اثری که در عین تلخ بودن و پرداختن به بحران صنعتی شدن ایالات متحده، موقعیت های بی نظیر و هوشمندانه ای خلق می کرد که قهقه تماشاگر را در عین عمیق بودن مفاهیم به تصویر به همراه داشت. اما تعریف کمدی در سالهای اخیر سینمای ایران متفاوت از تعریف اصولی اش می باشد و بر پایه قوانینی شکل گرفته که مختص به سینمای ایران است.
« هزارپا » اثر تکه تکه ای است که هر بخش از آن از آثار پرفروش چند سال اخیر سینمای ایران الهام گرفته شده. رضا عطاران به عنوان شخصیت اصلی داستان، همان ارژنگ صنوبر فیلم « نهنگ عنبر » است که از آن فیلم به اینجا منتقل شده و به این ترتیب، سازندگان چندان زحمتی برای پرداخت شخصیت رضا در « هزارپا » به خرج نداده اند. جواد عزتی که وضعیتی به مراتب بغرنج تر از عطاران دارد، مستقیماً و بدون کم و کاستی از فیلم « اکسیدان » به اینجا آمده بطوریکه تکه کلامها و نحوه گویش، رفتار و تمام آنچه که در اکسیدان از او دیده بودیم، در اینجا نیز قابل رویت است. داستان فیلم هم به تبعیت از فیلم موفق « نهنگ عنبر » در دهه 60 روایت می شود تا فروش اثر تضمین شود چراکه این فرمول پیش از این در دو قسمت « نهنگ عنبر » به خوبی جواب داده است.
اما ایراد را فقط نمی توان در سهل انگاری سازندگان در پایه ریزی داستان و شخصیت ها برشمرد. فیلمنامه « هزارپا » ویرانه ای است که هیچ چیز در آن سر جای خودش قرار ندارد و یافتن منطق روایی در داستان غیرممکن به نظر می رسد. در فیلمنامه موقعیتی ساخته نمی شود و زمانی هم که ساخته می شود، ابتدا و انتهای آن مشخص نیست. در بخشی از داستان زمانی که ترمز ماشین رضا از کار می افتد و وی با سرعت زیاد در حال تردد است، سکانس بُرش خورده و به یکبار رضا را می بینیم که نشسته و در حال گفتگو است، بی آنکه بدانیم چگونه ماشین متوقف شد؟ افرادی که به دنبال او بودند چه شدند!؟ یا در سکانس تیراندازی، همه چیز به یکباره پایان می پذیرد بی آنکه دلیلی برای پایان داشته باشد! اتفاقات اینچنینی در « هزارپا » فراوان است و در بخش فیلمنامه و کارگردانی یک ناامیدی کامل به شمار می رود.
پرداختن به داستانهای فرعی نیز وضعیتی بهتر از منطق روایی فیلم ندارد. داستان های فرعی شامل رابطه دایی رضا با مادر دوستش، هیچ نقشی در پیشبرد داستان ندارد و حذف آن اتفاقاً می تواند وضعیت فیلمنامه را بهبود ببخشد. وارد کردن گروه تروریستی مجاهدین به داستان و ارائه تصویری کاریکاتورگونه از آنان، ظاهراً قرار بوده پیامهای سیاسی داشته باشد که با پرداخت بد و اجرای عجیب و غریب، تبدیل به یکی از ضعف های فیلم شده است. آنان در داستان نه ترسناک هستند و نه حماقت شان باعث خنده می شود. اصولاً هم نه دم از ایدئولوژی شان می زنند و نه حرف دیگری که توجه مخاطب را به خود جلب نماید.
نکته عجیب اینکه در فیلم تازه ابوالحسن داوودی بدون استثناء ، تمام زنان از ضریب هوشی بسیار پائینی برخوردار هستند و مانند زنان در سینمای سالهای دهه هفتاد، به محض رویت یک مرد از او می خواهند که با وی ازدواج کند! در پرداخت شخصیت ضعیف فیلم، الهام قرار است زنی قدرتمند و مستقل باشد که یک مجموعه را هدایت می کند، چیزی شبیه به ویشکا آسایش در « ورود آقایان ممنوع ». اما مشکل اینجاست که تمام این موارد پوسته است و سازندگان در ادامه داستان با تلاشی مثال زدنی، زنی مقتدر را بطور کامل حذف و انسانی با حداقل ضریب هوشی را جایگزین می کنند. عجیب اینکه در فیلم حتی یک زن پیدا نمی شود که با تماشای یک مرد مدهوش و بی حال نشود!
اما آنچه که سبب تضمین موفقیت « هزارپا » و آثار مشابه آن می شود، فراوانی شوخی های جنسی است که جای خلق موقعیت های کمیک در ژانر کمدی را گرفته اند. « هزارپا » نیز در راستای این فرمول موفق، سرشار از اشاره های جنسی است که تعداد آن بسیار بیشتر از دیگر آثار کمدی سالهای اخیر است. فیلم در هر موقعیت و هر بستری، از ارائه گفتگوهای جنسی پرهیز نمی کند که این اقدام را در سکانس دستگیری رضا و بسته شدنش به صندلی به اوج خود می رسد. به نظر می رسد که سازندگان همت ویژه ای را بکار بسته اند تا در تمام دیالوگ های فیلم اشارات جنسی جای داشته باشد و از رمق نیفتد. البته ذکر این نکته نیز لازم است که وجود اشاره جنسی به تنهایی مشکلی برای یک اثر کمدی محسوب نمی شود بلکه مشکل اصلی اینجاست که فیلم بدون ایجاد موقعیت کمیک، تنها به گفتگوی جنسی گذشته که منبع استخراج جملات آن نیز شبکه های اجتماعی است!
با اینحال مطابق معمول همیشه، تنها فردی که توانسته از ویرانه « هزار پا » اثری سرپا نگه دارد، رضا عطاران بوده است. بازیگری که به لطف طنازی ذاتی اش و شناخت موقعیت، توانسته از بی اهمیت ترین لحظات فیلم بر روی لبان مخاطب خنده ایجاد نماید. عطاران تنها سرمایه ارزشمند فیلم به شمار می رود و کماکان در سینمای ایران موفق ترین کمدین نیز به شمار می رود. اما در نقطه مقابل او سارا بهرامی قرار دارد. بازیگر توانایی که سال گذشته برای بازی در « دارکوب » موفق به دریافت سیمرغ شد.
انتخاب بهرامی برای بازی در این فیلم، یکی از بدترین ایده های سازندگان در بخش بازیگری بوده است. بهرامی مانند بازیگرانی چون ویشکا آسایش، توانایی بازی در نقش کمدی را ندارد و بازی او زمانی فاجعه بار است که وی شکل و شمایل فردی کاملاً احمق را به خود می گیرد! جنس بازی بهرامی متفاوت از حال و هوای فیلمی مانند « هزارپا » است و وصله ای کاملاً ناجور به فیلم محسوب می شود. جواد عزتی نیز در اینجا تمام آنچه که در « اکسیدان » انجام داده بود را تکرار کرده و عجیب آنکه تکه کلامهای آن فیلم را نیز به این اثر منتقل کرده!
علی رغم تمام توضیحات باید گفت که « هزارپا » در نهایت مخاطب امروز سینمای ایران را می خنداند. مخاطبی که سالهاست سلیقه اش به واسطه رویکردهای فرهنگی اشتباه جامعه تغییر کرده و به همین اثری مانند « هزارپا » توانایی خنداندن او را دارد بدون اینکه به زحمت بیفتد. مخاطب سینما از جامعه ایی برخاسته که غم و اندوه در آن فراوان است و سینمایش نیز غم زده است. بنابراین برای فرار از این وضعیت، به سراغ تماشای اثری می رود که او را بخنداند و چه چیز ساده تر از بکارگیری شوخی های جنسی در یک اثر سینمایی که بهرحال امروزه طرفداران فراوانی دارد و افراد به واسطه استفاده مکرر از آن در شبکه های اجتماعی حتی از محبوب ترین شخصیت های اجتماعی محسوب می شوند! گفته می شود ساخت کمدی یکی از دشوارترین تصمیمات در سینماست چراکه باید مفاهیم و پیامهای اجتماعی را در موقعیت کمیک گنجاند و به واسطه آن مخاطب را به خنده واداشت در حالی که او به مصیبت های خویش می خندد و درون فردی آگاه تر شده. اما این تعریف درباره آثار کمدی سینمای ایران صدق نمی کند! به نظر می رسد در اینجا اشراف به مفاهیم پائین تنه و یک رضا عطاران برای تعریف ژانر کمدی کفایت می کند!
منتقد : میثم کریمی
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت " مووی مگ " به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید
نام فیلم : هزارپا
کارگردان : ابوالحسن داوودی
فیلمنامه : امیر برادران، پیمان جزینی، مصطفی زندی
تهیه کننده : رضا درخشان
مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده
بازیگران :
رضا عطاران
سارا بهرامی
جواد عزتی
مهران احمدی
و...
دیدگاهها
مهتا
ولی بعد از تموم شدن قسمت ۲ همش دنبال قسمت ۳ بودم و باورم نمیشد که انقدر بی مفهوم و مسخره به پایان برسه
از نظر طنز خیلی دوست داشتنی بود ولی داستان هایی که داخلش روایت شدن و جزئی از داستان بودن ، همشون بی نتیجه موندن.
واقعا آخر فیلم مسخره بود . یعنی" الهام " با اون همه وسواس و به عنوان شخصی که باهوشه در آخر به این نتیجه رسید که گور بابای همه ی عیب هایی که " رضا " داره ؟!!!!!!!! واقعا مسخره بود .
علی
شیدا
این فیلمایی که میگین رده بندی سنی میشن وفتی خانواده میبینه فیلم درجه ی R هست بچه نمیبره یا خانوادگی نمیرن که از هم خجالت بکشن ولی تو ایران که همچین چیزی تازه داره یواش یواش شروع میشه
کاوه
Soso
MD
خط قرمزش دقیقا چی بود؟؟؟
محمد
سهیل
edvin
Aidiin
این حرف تا یه حدی درسته موقعیت های کمدی اون قدی زیاد نیست ولی خب من فکر فیلم حداقل تا نیمه ی اولش خنده داره و مخاطب رو جذب میکنه.
این فیلم مثل لس آنجلس تهران فاجعه نیست هرچند واقعا یک ساعت پایانی فیلم خسته کنندس(من نسخه شبکه خانگی رو دیدم که ۳ ساعته.انتظار دارم نسخه سینمایی بهتره باشه با توجه به زمان کمترش)
از نظر من انتقاد به این فیلم که شوخی جنسی داره(صرفا وجودش) یه مقدار مسخرس.زمان چارلی چاپلین خدا بیامرز نیستیم که کلا طنز موقعیت باشه.
بازم میگم من نظر اینه که یه فیلم متوسط نسبتا ضعیف رو دیدیم ولی الآن طرف کامنت گذاشته که آره اینارو به بسته بودن من خجالت کشیدم جلو خانواده
خب این الآن ایراد فیلمه؟الآن از چی خجالت کشیدی آخه لعنتی
اون یکی میگه به شهدا و جانبازا توهین شد اون میگه من خجالت کشیدم.خب دوستان شما لطف کنید سینما نرید.نهایتا سریالای مناسبتی صدا و سیما رو ببینید لذت ببرید.خیلیم عالی
hns
فوق العاده و لوس و تکراری و بدون هیچ داستانی! لعنت به این سینما
سینایوفسکی
ما داریم توی سال 97 زندگی میکنیم ؛ یعنی شوخی ها تغییر کرده نوع نگاه مردم به همه چی تغییر کرده باید کمدی ها هم تغییر کنه ؛ زیر آسمان شهر برای زمان خودش اگر خیلی عالی بود توی این زمان دیگه کمدی محسوب نمیشه ؛ هر فیلم رو باید با جایگاه حقیقی خودش دید نه با پیشفرض های ذهنی خودمون.
به نظرم این فیلم، فیلمنامه بسیار قوی و بازی های بسیار عالی رو ارائه داد و یکی از بهترین هاست .
ممنون بابت وقتی که برای خوندن گذاشتید.
ابوالفضل
فاطمه
فرنوش
ولی چون همه جا پخش شد رکورد فروشو زده همه هجوم بردن برای دیدنش.
درکل واسه یه بار دیدن که فقط سرگرم بشی و یکساعتی یادت بره مشکلاتو ارزش داره
حسین
عرفان از اصفهان
ادای آدمای با فهم و با منطقم در نیارین که بگین فروش فیلم ملاک نیست و این حرفا
30 میلیاررررد فروووخت تموووووم
Pegah
یعنی چی الان چه ربطی داشت؟؟؟؟الان فقط خواستی حرف بزنی دیگه؟؟؟؟خیلی برام عجیبه که هر چرتی تو سرتونه میاین اینجا می نویسین
اصن هر چقدر فک میکنم نمی فهمم واسه چی یه همچین حرف مسخره ای زدی خجالت بکش
لابد تو هم یکی از این پارچه خارایی که واسه خودشیرینی هر حرف مسخره ای می زنن بدون اینکه ربطی داشته باشه نمی دونم چند سالته اما فهم و شعور که ربطی به سن ندار
به خاطر وجود آدمایی مثل شماهاست که......
هموطن
سامان
اونی که قراره شوخیایه جنسی رو متوجه بشه که دیگه بچه نیست!
مهران
ولی برای اون دسته از جامعه که میخوان نقد فیلسوفانه کنند و خودشون رو خیلی بازیگر میدونن خوب نیست .
این نقد هم کمی بی انصافیه . داستان فیلم مشخصه . شوخیاش بجاس و طوری نیست که همه بفهمن. این رو هم بدونید :سینما و فیلم یکی از پر تأثیر ترین عوامل فرهنگ سازیه و میشه به شوخی های فیلم به عنوان فرهنگسازی نگاه کرد .
چون وقتی این شوخیا چندبار تکرار بشه ،مردم دیگه اون رو بد نمیدونن و برای شوخی جنسی نمیخندن
الهه
سارا
طاهر
مرسی از همه... تشکر!
بوف
نقل از دنیای فوتبال: مربی به ترکیب برنده دست نمیزنه.
زر
پسر من تا حالا فیلم بزرگسال ندیده؟
جلال
مخصوصا اون صحنه هايي كه دو نفري روي صندلي نشسته بودن
من واقعا پيش خانوادم خجالت مي كشيدم
رضا
یکی این طرفدار سینمای شونه تخم مرغی رو از برق بکشه
منتقد
متاسفم آقای کریمی!
یا خیلی بیسواد هستید، یا اصلا فیلم رو ندیدید، یا پول گرفتید که علیه هزارپا بنویسید، یا پول نگرفتید ولی بشدت بهش حسادت میکنید!
آرش
تا حالا تو وقت ارزشمندت چکار مفیدی کردی نایغه؟
هر کی ندونه من که میدونم چقدر وقت ارزش داره تو ایران
امین
مواد لازم :
1-رضا عطاران
2-ریختن چهارتا بازیگر زن که باش شوخی پایین تنه کنی(ببخشید انقدر رک بود)
3-یه فیلمنامه که تمام تلاشش اینه یه مشت تیکه به دولت و یه مشت شوخی لب مرزی داشته باشه
4-کارگردانم نداشتی اصن مهم نیست سه مورد بالایی حلش میکنه
20 میلیارد درمیاری
هستی
من باهاتون مخالفم، توی فیلم فقط برای طنز یکی از زنها رو اونجوری نشون داد ولی سارا بهرامی در نقش زنی معقول بود که اصلا هم تشنه ی مرد نبود
و ببخشید ولی در کشور ما به خاطر بسته بودن دست و بال کارگردان ها ما تقریبا اصلا از این نوع شوخی ها نداریم، برعکس بقیه ی کشور ها، چه اشکالی داره که یک فیلم هم اینجوری باشه تا مردم بخندن؟
و اگر هم شما با کسایی که توی سینما نشته بودن و میخنیدن موافق نیستی، قرار نیست به مردم جامعه توهین کنی، شما خودت هم جزو همین جامعه ای، میدونی یکی از مشکلات جامعه ی ما چیه؟ اینکه همه فکر میکنن خودشون بهترن یا با شخصیت ترن
نه عزیز من از این خبر ها نیست، اینکه نظر شما با بقیه فرق داره دلیلی نمیشه که بقیه بی شخصیت باشن و شما با شخصیت، لطفا سعی کنید یکمی به جای اینکه از بقیه ایراد بگیرید خودتون رو اصلاح کنید
و یک چیز دیگه، دوست عزیز این یک فیلم طنزه، متوجهی ؟ طنز، طنز، طنز
قراره مردم بخندن. اگه توی فیلم هیچ شوخی نباشه که مبادا به کسی بر بخوره که دیگه اسمش طنز نیست
من
من واقعا حوصلم سررفت تو سینما فقط منتظر بودم زود تموم شه
ولی بازم دستشون درد نکنه
رسول
حامد
برای مدتی لحظه های شادی داشتم
و از ته دل خندیدم
ترکیب جواد عزتی و عطاران خیلی خوب بود
فیلم به خوبی دهه شصت ایران رو نشون می داد که واقعاً یاد اون روزا افتادم
مهران احمدی لهجه شیرینی داشت
البته برای من هم جای سوال داشت، چطور ماشین متوقف شد و چطور درگیری تموم شد
نقش های اضافی هم داشت پسر عمو الهام و پدرش و فکر کنم گروه مجاهدین اضافی بودن
ولی در کل خیلی فیلم با نمکی بود
در ضمن چهره جدیدی از جانبازان نشون داد مخصوصا شوخی های طنزشون باحال بود برعکس سایر فیلم ها، که همیشه می خوان اونا رو معنوی نمایش بدن که معمولا غیر واقعی بودن و با اعصاب ببیننده بازی می کردن
فیلم طنز خوبی بود
و نقد شما هم ضعیف بود
Sarah
رامین
مژگان
سید ابوالفضل حائری
رها
خندیدن به ادم های چاق زن هایی که فقط دنبال شوهر هستند شوخی های جنسی تکراری و موارد دیگر
با تشکر از نقد بسیار عالی اقای کریمی
sara
نمکی جان فیلمای ده نمکی و حاتمی کیا هم تلخ هستند که اینقدر همه مشکافانه به ترک دیوار توی فیلمم نقد میکنند یا چون این فیلم رقص و آوازه نباید موشکافانه نگاه کرد؟
نمکی
L
امید
هیچ حرفی اضافه ای برای گفتن نگذاشتید
خلاقیت در فیلم کمدی ایرانی یعنی آثاری چون:
مارمولک
لیلی با من است
ورود آقایان ممنوع
نهنگ عنبر ۱
تاسف برای آقای داوودی
مینو کرمانی
Zmousavi
بی سر و ته
پر از توهین به زنان و آدمهای چاق.
نمایانگر فرهنگ ایرانی!
سیاوشی
عجب مغزی داری، بهت حسودیم شد!
بازگشت ابوالحسن داوودی به ژانر کمدی بعد از 16 سال تحسین بر انگیز است.
تیم عالی نویسندگی، کارگردانی قوی، طنازی رضا هزارپا و منصور آواره و تدوین بینظیر دهقانی پتانسیل این را دارد که رکورد فروش تاریخ سینمای ایران را بشکند.
اولین همکاری رضا عطاران با جواد عزتی و اولین کمدی سارا بهرامی که میتوانست بهتر هم باشد و بازی دیدنی مهران احمدی مسیر موفقیت هزارپا را هموار نموده است.
داستان جذاب و پرکشش هزارپا در حدی است که اکثر سکانسهای فیلم را میشود بارها و بارها دید و خندید و قهقهه زد.
سکانسهای دزدیدن ویلچرها، موتور عرق سوز، نشان دادن پای مصنوعی، یادآوری عملیاتهای جبهه، کیف دزدی در رستوران و مثالهایی از این دست، آنقدر کمدی متفاوت با شوخی های ظریف و به جا ایجاد کرده بود که به هیچ وجه به طنز سخیف و زننده مخصوصاً در یک سوم نهایی فیلم نیاز نداشت.
سکانس پایانی فیلم، خواستگاری دختر از پسر و اعترافات رضا هزارپا یک پایان بندی شیرین و ناب را خلق کرده است.
هزارپا در فضای نوستالژیک دهه 60 با خلاقیت بازیگران اصلی آن و یک جین بازیگر دیگر، درخشان ظاهر می شود و با وجود اینهمه یأس، ناامیدی و استرس در جامعه با دیدن فیلم و یادآوری آن، بهانه ای می شود که لحظاتی را خوش بود.
محمد تربیت جو
انحراف مگه دم داره؟
واقعا مدتها بود این قدر به شعورم توهین نشده بود، و تعجب می کنم از مردمی که با این فیلم قاه قاه می خندند.
یه جا خوندم اگه فیلمی دیدید و یا کتابی خوندید که پس از اون هیچ تفکری انجام ندادید بدانید که وقت ارزشمندتون را تباه کرده اید و ....
rahimi
محمد کرکه آبادی
خواهشا از نقد نادرست بپرهیزیم .