خلاصه داستان:
فائزه ( الناز شاکردوست ) دختر جوانی است که دل به عشق عبدالحمید ریگی ( هوتن شکیبا ) می دهد. اما آنها پس از مدتی تصمیم می گیرند به پاکستان سفر کنند جایی که فائزه با برادرِ عبدالحمید یعنی عبدالمالک ریگی (آرمین رحیمیان) مواجه می شود و...
کارگردان :
نرگس آبیار : متولد سال 1350 در تهران می باشد و فعالیت خود را با داستان نویسی آغاز کرد و تا به امروز بیش از سی جلد کتاب از وی به چاپ رسیده است. اما پس از موفقیت در حوزه نشر، آبیار از سال 1384 با ساخت فیلمهای کوتاه و مستند به دنیای هنر وارد شد و در این حوزه چندین اثر موفق از جمله « بن بست مهربان » را کارگردانی کرد. اما نام نرگس آبیار پس از ساخت فیلم « شیار 143 » بر سر زبانها افتاد و پس از آن نیز « نفس » را روانه سینما کرد که نتوانست موفقیت های « شیار 143 » را تکرار نماید.
نقد فیلم « شبی که ماه کامل شد » :
جدیدترین فیلم نرگس آبیار داستانی واقعی را به تصویر می کشد. داستان دختری که بصورت اتفاقی وارد زندگی برادر سرکرده گروه تروریستی جندالله یعنی عبدالمالک ریگی می شود و از این طریق با اتفاقات ناگواری مواجه می شود. عبدالمالک ریگی تروریستی بود که فعالیت های مخرب خود از جمله ترور نظامیان و غیرنظامیان ایرانی را بیش از یک دهه پیش آغاز کرد و پس از چندین جنایت، در نهایت در سال 1388 دستگیر و در سال 1389 اعدام شد. اما داستان « شبی که ماه کامل شد » راوی زندگی این تروریست نیست بلکه داستان زندگی برادرِ او به همراه همسرش را روایت می کند که قربانی اقدامات او می گردند.
« شبی که ماه کامل شد » در دو بخش ساخته شده. بخش اول مربوط به عاشقانه ای است که میان فائزه و عبدالحمید رقم می خورد. عاشقانه ای که ساخته می شود طولانی، نه چندان واقعی و در مجموع خسته کننده هست و بیش از آنکه کیفیت موقعیت هایی که سبب شکل گیری عاشقانه می گردد مورد بحث باشد، زمانِ اجرایی آن است که برای اثری که قرار نیست رویکردی کاملاً عاشقانه داشته باشد زیاد است. این عاشقانه با تمام ایراداتی که دارد در نیمه اول ساخته می شود و تماشاگر به بخش دوم فیلم یعنی سفر فائزه و عبدالحمید به پاکستان هدایت می شود که سبب مواجه شدن با عبدالمالک ریگی می گردد.
در بخش دوم فیلم تماشاگر با چالش های بیشتری درباره آدمهای داستان مواجه می شود. فائزه از آن عاشق ساده دل تبدیل به فردی می شود که اشتیاق و خشم را در وجود خود پرورش داده و در نقطه مقابلش عبدالحمید قرار دارد که اگرچه در ظاهر عاشق است و کماکان فائزه را دوست دارد اما تبدیل به انسانی بی رحم شده که حالا عضو مهمی از گروه جندالله می باشد. بخش دوم فیلم نرگس آبیار اگرچه حاوی جزئیات بیشتری است اما در نهایت در دام اشتباهات شخصیت پردازی و البته منطق روایی گرفتار می شود که بی جهت داستان فیلم را کِش داده اند و سبب می شوند تا حتی بخش هایی از واقعی بودن ماجرا مورد تردید قرار بگیرد. در بخش شخصیت پردازی، روند کلی تبدیل شدن عبدالحمید به یک انسان بی رحم با ظرافت های سینمایی انجام نشده و به همین جهت چندان نمی توان ارتباطی با تغییر هویت او برقرار کرد. به همه اینها باید دیالوگ های شعاری را فیلم را هم اضافه کرد که کوچکترین تاثیری در روند داستان ندارند و بی جهت از زبان افراد گوناگون از جمله فائزه بیان می شود. شعارهایی درباره زندگی در سیستان و بلوچستان و سختی های موجود که پس از بیان شدن ، فراموش می شوند و فیلم مسیر خود را پیش می گیرد!
در این بین فیلم صحنه های زائد زیادی هم دارد که منجر به افزایش مدت زمان فیلم به بیش از 2 ساعت گردیده است. چندین سکانس از عملیات های مختلف که ابداً تاثیری در روند قصه ندارند و احتمالاً به جهت سفارشی بودن اثر در فیلم گنجانده شده، « شبی که ماه کامل شد » را از ریتم می اندازد تا بتواند پیامی را به مخاطبش بدهد که از طریق زبان سینما بیان نمی شود و صرفاً با گنجانده شدن بصورت یک موقعیت مستقیم به سمت تماشاگر شلیک می گردد. شاید اگر تمرکز آبیار بر روند قصه متمرکز می شد و متعاقباً زمان فیلم نیز بسیار کمتر می شد، اثر کاملاً یکدست و تماشایی از آب در می آمد.
استفاده از تکنیک " دوربین روی دست " نیز اگرچه برای افزایش تنش و استرس تماشاگر به کار گرفته شده اما عدم استفاده صحیح از آن ( که حتی در سکانس های درونی هم قابل رویت است ) باعث از دست رفتن تمرکز تماشاگر می گردد. تکنیک دوربین روی دست تعریف مشخصی در تصویربرداری آثار سینمایی دارد و چنانچه بصورت صحیح از آن استفاده شود می تواند تنش فیلم را افزایش داده و مخاطب را بر روی صندلی میخکوب نماید. اما در « شبی که ماه کامل » شد استفاده از این تکنیک دچار مشکلاتی است که تجربه خوشایند تماشای فیلم از قاب دوربین را با مشکل مواجه می کند. دوربین گاهی در صحنه های بیرونی به خوبی تنش را به مخاطب انتقال می دهد اما در بخش های دیگر بی آنکه نیازی به استفاده از این تکینک باشد، ما شاهد تکان های شدید دوربین هستیم!
با اینحال « شبی که ماه کامل شد » ویژگی های مثبتی هم دارد که از جمله آن بازیهای خوب بازیگران فیلم است. هوتن شکیبا بهترین بازیگر فیلم است و به خوبی توانسته در نقش عبدالحمید ریگی، بازی تماشایی از خود ارائه دهد. الناز شاکردوست نیز اگرچه در مقایسه با دیگر بازیگران، بازی معمولی از خود به نمایش گذاشته اما روی هم رفته نسبت به گذشته می توان پیشرفت های قابل توجهی را در بازیگری او شاهد باشیم. بهترین بازیگر فیلم نیز بی شک فرشته صدرعرفایی است که یکی از بهترین بازیهای دوران بازیگری اش را در این فیلم ارائه داده است.
جسارت نرگس آبیار در به تصویر کشیدن گروه تروریستی جندالله و موقعیت های تنش آمیزی که ساخت آن با توجه به حد و اندازه های سینمای ایران بسیار مشکل و طاقت فرساست، یکی دیگر از ویژگی هایی است که نباید از کنار آن به راحتی گذشت. آبیار موقعیت های تنش آمیز فراوانی را « شبی که ماه کامل شد » ترسیم کرده که معمولاً سینماگران داخلی همواره از انجام آن واهمه دارند! آبیار قصه خود را به بیرون از چارچوب منزل برده و مناطق سیستان و بلوچستان را زیر ذره بین قرار می دهد تا بحران های موجود در آن منطقه در قاب دوربین ترسیم شود. این تصاویر بی آنکه نیازی به بیان شدن توسط دیالوگ داشته باشند، قابلیت انتقال مفهوم درد مردمان این منطقه را دارند که همواره با سختی و کمبودها دست و پنجه نرم می کنند.
« شبی که ماه کامل شد » اگرچه در روایت قصه با تلاطم های شدید مواجه است و نمی تواند مسیر واحدی را پیش بگیرد، اما روی هم رفته تجربه ناخوشایندی برای تماشا محسوب نمی شود. با تمام مشکلاتی که فیلم از آن رنج می برد، باید گفت که « شبی که ماه کامل » شد مختص به پرده سینما ساخته شده که باید حتما آن را در سالن های سینما تماشا کرد. نرگس آبیار با ساخت جدیدترین اثرش ثابت کرده که قصد دارد حرف های مهمتری در سینما برای گفتن داشته باشد اما شاید باید نیم نگاهی هم به کیفیت روایت قصه و عدم تاثیرپذیری از اطرافیانش داشته باشد. برای موفقیت اثر در پرده سینما، نیاز هست که فیلمساز سوژه خود را آنطور که خود تشخیص می دهد پرورش دهد و به تصویر بکشد؛ اتفاقی که در « شبی که ماه کامل شد » نیفتاده و تاثیرپذیری فیلمساز از اتفاقات پیرامونش در فیلم قابل رویت می باشد.
منتقد : میثم کریمی
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت " مووی مگ " به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید
نام فیلم : شبی که ماه کامل شد
کارگردان : نرگس آبیار
فیلمنامه : نرگس آبیار - مرتضی اصفهانی
تهیه کننده : محمدحسین قاسمی
مدیر فیلمبرداری: سامان لطفیان
بازیگران :
هوتن شکیبا
الناز شاکردوست
فرشته صدرعرفایی
شبنم مقدمی
و...
دیدگاهها
وحید عمادی
ممنووووووون امیدوارم آثار بیشتری از ایشون رو ببینیم.
زیبا
دنیز
دم همه ی عوامل فیلم گرم
عارفه
درکل فیلم خوبی بود
پیشنهاد میکنم ببینید با بازی فوق العاده هوتن شکیبا☺
فرشته
بازی آقای شکیبا بی نظیر بود.
مهتا
سارا بلوچ
دوست عزیز شما اول این فیلم درست ببین که در سکانس های اول زن و شوهر میرن در یک قبیله ی بلوچ که اونا تنها بزشون رو برای مهمونشون قربانی می کنند
کارگردان در این سکانس مهمون نوازی قوم بلوچ رو نشون میده که چطور تمام دارایی خودشون رو برای میهمان می دن
و جایی دیگه هم بین زن و شوهر بحث میشه حمید میگه مالک حق قوم بلوچ رو می گیره و فایزه بهش میگه قون بلوچه اونه که همه دارایش رو می کنه رو اتیش برای مهمون
این سکانس ها شرافتقوم بلوچ رو نشونمیده
بهتر قبل فحاشی کردن و انتقاد علم اون موضوع رو داشته باشین دوست من
رها
هادی
***
اتفاقا آنقدر خوب بود که من اعصابم خورد شد اصلا آخرش فهمیدم واقعیه.وقتی روم تاثیر گذاشته یعنی خوب بوده
پ،ر
انگار قرار بوده چه اتفاقی بیفته یا چه طوری بازی بکنن که نشده و نتونستن
چقدر سخت میگیرید همه چی و
بابا یه فیلم دیدینا
همچنین میگید حیف وقتم،حیف پولم،،،انگار واسه دقیقه به دقیقه وقتتون بهترین برنامه هارو داشتید
خیلی هم عالی بود من واقعا لذت بردم
تکرارشم از شبکه نمایش دیدم
بازم پیش بیاد میبینم
رحیمه
اگه آنقدر از فیلمهای ایرانی متنفرید خوب چرا وقت و هزینه صرف میکنید.برید فیلمای هالیود رو ببینید
فقط بلدین انتقاد کنین
به نظر من متفاوت و غیر قابل پیش بینی بود
بازیگراش هم عالی بودن
ر،پ
ایرانی ها فقط بلدن انتقاد کنن
بابا فیلم واسه سرگرمیه در ضمن سلیقهای هم هست.پس درست نیست آنقدر در موردش انتقاد بشه
بنظر من عالی بود،مخصوصا بازی خانم شاکر دوست
همچنین میگید افتضاح بود افتضاح بود،،،،انگار خودتون تو همه ی کارها می درخشید
میمیرین یه تشکر کنین تا خستگی از جونشون درآد
نوش جونشون هر چی سیمرغ گرفتن
شمین سلطانی
sh
محمد علی بلوچ
بیا وشین وطن می مکران داءم تو بباته کامران
سبز واباد ببات بلوچستان
...
شیلا
تو این مملکت هیچوقت به یه خانم اون چیزی که واقعا حقشه رو نمیدن متاسفانه
تینا
بازیگراش همه عالی بودن .
راحیل
امیدعلی
از نظر بنده فیلم جالب و تاثیر گزاری بود
بنده نه از اقوام گارگردانم نه بازیگر فیلم
خودم به شخصه تحت تاثیرقرارگرفته
علی
الهه
زهرا
ثمین
مهسا
نیما
مهلا
درسته فیلمنامه کمی ضعف داشت مثل همه فیلمهای ایران
ولی صد شرف فیلمهای رو اعصاب متری شیش و نیم که فقط دعواااااا بود یا کمدی های سخیف پنجاه کیلو البالو
اونهایی که میگم فیلم اعصاب خورد کنی بود بهتره برن فیلم شونه تخم مرغی ببینن همش که نمیشه کمدی جنسی دید!
تو سینمای امریکا فیلمهای بیوگرافی جنایی درباره ادمهای که اصلا مهم نیستن ساخته میشه حالا فیلم با این داستان خوب چطور نباید ساخته میشد؟
مهلا
فیلم متری شیش و نیم فقط اعصاب خورد کنی و دعوا بود چه ارزش دیگه ای داشت
این فیلم از یه ماجرای واقعی ساخته شده و واقعا خوب بوده
یلدا
یک داستان واقعی و این همه بی احساسی و عدم همراهی
درسته که جای نقد داره ولی این اتفاقات واسه یه آدم واقعی افتاده و به تصویر کشیده شده
میدونید جریان اینه که درد دین کم شده بین ما
درد تنها درد دنیاست
کژال
احتمالا کسایی که از فیلم تعریف کردن یا فامیل کارگردان بودن یا .... ناراحتم که وقتم برای این فیلم هدر شد unlike
عباس
شجاعت خانم آبیار برای ساخت چنین فیلمی قابل ستایشه اما برای کارگردانی فقط شجاعت نیاز نیست و کاش چند سال بعد که به بلوغ کامل میرسیدن این فیلمو میساختن یا کاش بلوغ زودرسی داشتن.
صحنه های عاشقانه اول فیلم فقط تونست کمتر از 50 درصد به اون هدفی که کارگردان داشت که همون نشون دادن روند تبدیل یک مثبت کامل به یک منفی کامل بود برسه . ضمنا صحنه های پاکستان مشخصه که در فرصت کم و با عجله ساخته شده. صحنه های سیستان و بلوچستان هم بیشتر از اینکه بیانگر زندگی مردم اونجا باشه بیشتر محدود شده به زندگی یک خونواده مشخص و حیف شد که تو سینمای ما که از سیستان و بلوچستان فیلمی ساخته نمیشه، همین فیلم هم فرهنگ بکر و قدیمی این نقطه از ایرانو نتونسته برای مردم بازگو کنه.
وجود برادرزن عبدالحمید در فیلم کمی بیرون از فیلمه و وصله نچسبیه، از صحنه حضورش توی خواستگاری تا رفتارش توی مغازه تا اصرار عجیبش به خارج رفتن تا اصرار برای راضی کردن مادرش برای رفتن به پاکستان تا فرارش به کنسولگری و در نهایت نمایش کشته شدنش، همش کنار هم چیده شده اما به زور به فیلم چسبیده شده.
حذف ناگهانی مادر خانواده از فیلم بعد از کشته شدن پسرش که تا قبل از اون همه اتفاقات با نخ تسبیح این مادر به هم وصل میشدن هم عجیب بود. ضمنا هیچ تعریفی از رابطه فائزه و مادرش در فیلم وجود نداره و اینکه چرا فائزه تقریبا هیچ وقت به حرف مادرش اعتنایی نمیکنه.
مهدیس
ابوالفضل
نسیم
کریم
به کسی توصیه نمیکنم بره ببینه.
جایزه های فیلم هم سفارشی و سیاسی بوده.
عالمی
مهدی
امیررضا
محمد
ایدئولوژی فیلم و فیلم ساز، تحول شخصیت ها، نقش پلیس امنیت، صحنه های درگیری نظامی، اسم فیلم و در نهایت نتیجه گیری فیلم همه و همه از ضعف های مشخص فیلم به نظر بنده هستن که باعث شد یه تاسف عمق نسبت به داوری جشنواره داشته باشم. جشنواره ای که امسال دو فیلم خیلی خوب متری شیش و نیم و سرخپوست رو داشت که از همه لحاظ از این فیلم فرسنگ ها جلوتر بودن به خصوص سرخپوست
محسن
شما نقدهاى ارسال شده به اين فيلم را بخوانيد همه چيز را متوجه مى شويد
رضا
سینا
بابا نگفتن که دیگه هر سکانس و هر نوع فیلمی رو با دوربین روی دست جلو ببرید! دقیقا همین نکته ای که منتقد اشاره کرده،
متاسفانه استفاده بیخود از این تکنیک آب بسته به ریشه کل ظرافتهای تصویری و میزانسن که واقعا باید یه فکری راجع بهش بشه.
فیلمنامه هم کمی ریخت و پاش بود. به نظرم نتونسته آنتاگونیست خوبی بسازه و پرشهای بلندی بین رویدادها داره که مانع از متمرکز شدن روی موضوع خاص شده و فیلمنامه ان رو بیشتر مناسب یه سریال کرده تا مدیوم سینما.
aidin
پیام
آزاده
فاطمه
قطعا اگه فیلم سفارشی بود به راحتی شهرک سینمایی در اختیارشون قرار میدادن تا تیم مجبور نباشه برای بازی خیلی از صحنه های درگیری بره زاهدان
Hamed8322
پاشدم وسطش...
محسن
مهدی
فقط نکته ای که قبل از دیدن فیلم خواستم بگم اینه که هنوز من نتونستم باور کنم که خانم الناز شاکردوست تونسته جایزه بهترین بازیگر رو تو فجر بگیره!!!! با ذهنیتی که نسبت به بازی ایشون و توانایی هاشون دارم هر طور فکر میکنم میبینم این جازه واقعا خیلی عجیبه که برسه به ایشون!!! در نقد و نظر دوستان اشاره شده بود که سفارشی بودن فیلم علت اصلی رسیدن این جایزه به خانم شاکردوست بوده. منم به شخصه همچین چیزی رو محتمل میدونم. البته بازی آقای هوتن شکیبا رو از قبل خیلی دوست داشتم.
حتما بعد از دیدن فیلم میام نظرمو در این مورد میگم.