صفحه اصلی > نقد و بررسی سریال : نقد و بررسی سریال The Last of Us | قسمت اول

نقد و بررسی سریال The Last of Us | قسمت اول

The Last of Us نقد سریال

قسمت اول سریال آخرین بازمانده از ما (The Last of Us) سرانجام منتشر شد. عنوانی که با توجه به محبوبیت بی نظیر بازی کامپیوتری اش، انتظارات فراوانی در میان طرفداران ایجاد کرده بود و سازندگان نیز به خوبی از این وضعیت آگاه بودند.

بازی « The Last of Us» یکی از تحسین شده ترین عنوان های دنیای گیم محسوب می شود. اثری که پس از انتشار خیلی زود توانست دل گیمرها و کارشناسان صنعت گیم را به دست بیاورد و تبدیل به یکی از پرفروش ترین بازی های داستانی در تاریخ بازی های کامپیوتری شود. با انتشار قسمت دوم این بازی در سال 2016، زمزمه های ساخت یک سریال براساس این بازی به گوش رسید و از همان زمان گمانه زنی های فراوانی برای انتخاب بازیگران و تیم سازنده مطرح شد. در مقطعی حتی اعلام نام بازیگران نیز انتقادهایی را به همراه داشت که در نهایت پس از تمام این حواشی، سریال « The Last of Us» سرانجام منتشر شد تا مخاطبین سرسخت بازی بالاخره سریال اقتباسی را شاهد باشند.

The Last of Us نقد سریال

اغلب بازی های کامپیوتری در هنگام اقتباس سینمایی و تلویزیونی در بهترین حالت یک اثر متوسط بوده اند. این واقعیتی است که نمی توان آن را انکار کرد و شاید بتوان از عنوان «سایلنت هیل» به عنوان یک اقتباس سینمایی موفق از بازی های کامپیوتری نام برد (البته سری «رزیدنت اویل» نیز آثار بوده اند که به هر حال به فروش مناسب دست پیدا کردند اما هیچوقت از لحاظ کیفیتی ستایش نشدند)، اما انتشار قسمت اول سریال « The Last of Us» ما را امیدوار می کند که سرانجام با اثری مواجه شده ایم که قرار است روند ناکامی اقتباس از بازی های کامپیوتری را پایان ببخشد.

مدت زمان سریال « The Last of Us» در اپیزود اول 80 دقیقه است که برای یک سریال تلویزیونی شاید کمی عجیب به نظر برسد. با این حال این سریال توانسته در قدم اول هرآنچه که گیمرها از بازی محبوب شان انتظار داشته اند را برآورده کند و مقدمه ای نفس گیر خلق کند. این مقدمه هیجان انگیز مشابه آنچه که در بازی شاهد بودیم اتفاق می افتد و بخش زیادی از اپیزود اولیه نیز تقریباً کپی نعل به نعل رویدادهای بازی است. شاید مهم ترین بخش سریال (اگر بازی را تجربه نکرده اید، ادامه این پاراگراف را نخوانید زیرا داستان را لو می دهد) مرگ سارا در ابتدای سریال باشد. لحظه ای که به دلیل اتمسفر به شدت سنگین و موسیقی بی نظیر بازی، تبدیل به یکی از تراژیک ترین لحظات دنیای گیم شد و گیمرها تا مدتها پس از تجربه این صحنه دچار آسیب های روحی شده بودند! بازسازی این سکانس در اپیزود اول نیز به خوبی شکل گرفته و هرچند بدیع و نوآورانه نیست و در بهترین حالت به آنچه که در بازی دیده بودیم نزدیک می شود،اما رضایت گیمرها را به همراه خواهد داشت.

The Last of Us نقد سریال

خوشبختانه در اپیزود اول فضاسازی داستان به خوبی انجام می شود و شخصیت ها خیلی سریع هویت خودشان را پیدا می کنند. ما در همان اپیزود اولیه با دنیای آفت زده مواجه می شویم که امید در آن از بین رفته و جمله کذایی «اگر در تاریکی بودی نور را دنبال کن» بر در و دیوار منطقه نقس بسته تا امید از دست رفته مردمان را بازگرداند. پدرو پاسکال به عنوان بازیگر اصلی سریال، در اپیزود اول خیلی سریع تبدیل به شخصیت محبوب گیمرها می شود و نگرانی آن ها را بابت انتخابش به عنوان بازیگر نقش جوئل برطرف می کند. پاسکال بازی بسیار خوبی در نقش اصلی سریال داشته اما تردیدها درباره بلا رمزی که بازیگر نقش الی بوده کماکان ادامه دارد و به نظر می رسد که باید زمان بیشتری به این بازیگر بدهیم تا خودش را اثبات کند. در مجموع می توان گفت اپیزود اول سریال « The Last of Us» بارقه های امید را در دل بسیاری زنده کرده است و گمان می رود که بالاخره طلسم اقتباس های ضعیف از بازی های کامپیوتری در همین نقطه به پایان خواهد رسید. اپیزود اول سریال « The Last of Us» نفس گیر و با ضرباهنگ تند و بدون اتلاف وقت، تماشاگر را به دل قصه می برد تا ماجراجویی جوئل و الی و اتفاقات وحشتناکی که در انتظارشان هست را تجربه کنند. باید منتظر ماند و دید که آیا HBO در ادامه خواهد توانست تا رشته های شوم اقتباس های ضعیف از بازی های کامپیوتری را پاره کند یا خیر!

 

منتقد: رضا توسلی

این مطلب به‌صورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می‌گردد.

به صفحه اینستاگرام مووی مگ بپیوندید

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سام.
سام.
1 سال قبل

فیلمها و سریالهای بسیار زیادی با ماجراهایی تغریبا هم شکل ساخته میشود. بقولی آخر زمانی ! با شروعی خوب اما ادامه بد و کشدار، اتفاقات همگی شبیه
و مشابه قبلی، سعی میشود با استفاده از جلوه های کامپیوتری صحنه های خاص و زیبا ساخته شود ولی اکثر آنها قابل پیش بینی هستند و تماشاگران به راحتی میدانند قرار است چه اتفاقی بیافتد! ساخت فیلمهای در باره زامبی‌ها . جنگ با بیگانگان فضایی یا موجوداتی با قدرت و شکلی عجیب. شیوع بیماریهای کشنده با ویروسی جدید و کلا آخر زمانی،… که با استفاده از سیستمهای پیشترفته کامپیوتری در فضایی محدود ساخته میشود از حد تصور بیشتر شده خیلی وقت است فیلم خوب ندیدیم. فیلمهای در ژانر جنگهای سابق . جاده ای. معمایی و … دیگر ساخته نمیشود یا کمتر. گاهی احساس میشود فیلمها را برای گروه سنی ۱۰-۱۵ سال ساخته شده.‌