آلن تورینگ یکی از بزرگترین یا می توان گفت نابغه ترین دانشمندان بریتانیایی بود که به پدر علم محاسبه نوین و هوش مصنوعی معروف است و امروزه مهمترین جایزه دنیای علم کامپیوتر به افتخار او آلن تورینگ نامگذاری شده است. « بازی تقلید » را می توان یکی از ده ها دستاورد مهم تورینگ در دوران کاری اش به حساب آورد.
بازی تقلید نامی است که آلن تورینگ برای معرفی یکی از اولین نرم افزار ها و کامپیوترهای ساخته شده توسط بشر به کار برد. بازی تقلید در واقع بازی ای است که در آن سه شرکت کننده حضور دارند. یک مرد، یک زن و نفر سوم که می تواند زن یا مرد باشد، اما نفر سوم فردی است که کامپیوتر او را بازجو خطاب می کند. بازی تقلید هم از این قرار است که دستگاه با پرس و جو از افراد سعی در تشخیص جنسیت آنها دارد با علم به اینکه یکی از شرکت کنندگان باید با پاسخ های منحرف کننده دستگاه و هوش مصنوعی اش را به چالش بکشد و شرکت کننده دیگر هم به بازجو در راه تشخیص کمک کند. آزمون تورینگ یکی از پیچیده ترین آزمون ها برای هوش مصنوعی محسوب می شود و تا همین اواخر نیز علی رغم پیشرفت تکنولوژی، هیچ کامپیوتری قادر به پذیرفته شدن در این آزمون نشده بود اما در نهایت در دانشگاه ریدینگ روسیه برنامه ای توسط مهندسان روسی ساخته شد که توانست مخاطبین را متقاعد کند که پسری 13 ساله در حال صحبت با آنان است و به این ترتیب آزمون تورینگ را پشت سر بگذارد.
اما فیلم « بازی تقلید » خیلی به چالش های هوش مصنوعی و پیچیدگی های شرح آن کاری ندارد. فیلم درباره زندگی خودِ آلن تورینگ و مشکلات شخصی اش در مواجه با مسائل گوناگون است که به سرانجامی تراژیک ختم می شود.
داستان زندگی تورینگ با تمرکز بیشتر، به جنگ جهانی دوم باز می گردد. در این دوران آلمانها در اوج قدرت قرار دارند و در حال نابودی اروپا و تسخیر آن می باشند. ماشین کدینگ انیگمای آلمان نازی در این دوران قادر است تا پیامهای محرمانه ای از انجام عملیات های مختلف را بی آنکه شناسایی شود به یگان های خود منتقل کند و هیچ کشوری قادر به کدگشایی آن نمی باشد. در این ایام هست که انگلستان سراغ یکی از نابغه های ریاضی کشور به نام آلن تورینگ می رود و از او برای کدگشایی رمزهای رد و بدل شده نیروی دریایی آلمان کمک می خواهد. تورینگ نیز با کمک تیم مطبوع خود، با تلاش و کوشش بی وقفه شروع به بررسی کدها و چگونگی شکست آنهت می کند و در این راه با معرفی یک ماشین الكترومكانيكي و ابداع روشهاي تجزيه و تحليل آماری اختصاصی، موفق به کدگشایی از داده های رمزنگاری شده آلمان نازی می شود تا یکی از قهرمانانی لقب بگیرد که مانع از کشتار بسیاری از مردم بی گناه شده است.
« بازی تقلید » یک اثر بیوگرافی است و ساخت یک اثر در چنین فضایی نیازمند مطالعه دقیق درباره فرد مورد نظر و چیدن مناسب پازل های زندگی او در قالب یک اثر درام می باشد که مورتن تیلدم تا حدود زیادی موفق به انجام آن شده است. تیلدم زندگی آلن تورینگ معروف را به سه دسته تقسیم کرده است : 1- رمزگشایی کدهای انیگما 2- رابطه اش با جوان کلارک 3- سرانجام تراژیک او.
تیلدم در معرفی این سه بخش از زندگی تورینگ، تمرکز اصلی اش را بر روی مسئله تحلیل داده ها در جنگ جهانی دوم یا هم کدگشایی قرار داده است که این فصل از فیلم با رعایت جزییات زیاد و بازی خیرکننده بندیکت کامبربچ ، بسیار تماشایی و تقریباً بی نقص از آب درآمده و مخاطب با مشاهده این بخش از زندگی تورینگ به راحتی قادر خواهد بود به میراث و تلاش های او برای ارتقاء هوش کامپیوتری و البته نجات جان انسانها پی ببرد. « بازی تقلید » در این بخش آلن تورینگ را فردی تشنه حل ریاضیات معرفی می کند که البته مایه هایی از خودشیفتگی نیز در شخصیت آن به چشم می خورد. فیلم حتی گهگاهی پا را فراتر قرار می دهد و در لابلای درام فیلم در این فصل، شوخی های ریزی را می گنجاند که البته با ظرافت ساخته شده اند و اجازه دور شدن مخاطب از مسیر اصلی داستان را صادر نمی کند. در واقع بطور خلاصه می توان درخشان ترین فصل فیلم را بخش کدگشایی تورینگ در دوره جنگ جهانی دوم به حساب آورد که بخش اصلی فیلم را شامل می شود.
بخش دوم فیلم که فیلمساز بر روی آن تاکید کرده، رابطه آلن تورینگ با جوان کلارک می باشد که فارغ از ازدواجشان، از جهاتی صمیمی ترین دوست او نیز محسوب می شده. بندیکت کامبربچ و کیرا نایتلی به خوبی توانسته اند رابطه نزدیک میان تورینگ و آلن را به پرده سینماها منتقل کنند و شیمی بسیار خوبی برقرار کنند. البته گفته شده که رابطه میان آلن تورینگ و جوان کلارک آنچنان که فیلم بر آن تاکید کرده صمیمی نبوده است و انتقاداتی به آن مطرح است اما با اینحال، بندیکت کامبربچ و کیرا نایتلی به حدی بر پرده سینما لذت بخش هستند که وفادار ماندن متن به واقعیت در « بازی تقلید » چندان به چشم نیاید.
بخش سوم از بیوگرافی آلن تورینگ به پایان تراژیک او در روزهای پس از جنگ جهانی دوم اشاره دارد که وی به دلیل گرایش به جنس موافق ( که در آن زمان در انگلستان جرم محسوب می شده ) گناهکار تشخیص داده شد و از طرف دادگاه دو گزینه را مقابل خود می دید که باید یکی از آنها را انتخاب می کرد، اول آنکه به زندان برود و دوم آنکه تحت درمان قرار بگیرد و داروهایی شیمیایی مصرف کند که تورینگ دومی را برگزید. « بازی تقلید » البته در این بخش به درخشانی فصل رمزگشایی عمل نمی کند و بیش از آنکه بخواهد بستر مناسبی برای بررسی این جریان محیا کرده باشد، از این بخش از زندگی تورینگ بصورت گذری عبور می کند و در این میان چندتایی کنایه هم به کسانی که به همجنس گرایی اعتقاد ندارند می زند که بیشتر می تواند از جهات سیاسی مورد توجه باشد تا سینمایی یا بیوگرافی. « بازی تقلید » آشکارا به نقش انگلیس در پشت پرده اتفاقاتی که گفته می شود برای تورینگ رخ داد اشاره ای نمی کند و صرفا قوانین زمانه خود که به موجب آن تورینگ مجرم شناخته می شده را سرانجام او معرفی می کند.
مهمترین ویژگی و دارایی « بازی تقلید » مشخصاً بازی بازیگرانش و گل سر سبد آنها یعنی بندیکت کامبربچ است که از حالا می توان وی را یکی از اصلی ترین گزینه های اسکار 2015 در رشته بازیگری در نظر گرفت. کامبربچ در قامت آلن تورینگ اگرچه جذاب تر از خود تورینگ به نظر می رسد اما سعی کرده تا ذهن درگیر تورینگ را در جریان فیلم به خوبی به نمایش بگذارد. شکنندگی روحی تورینگ و واکنش های بعضاً عجیب او به موقعیت های مختلف، به خوبی توسط کامبربچ به تصویر کشیده شده است. نایتلی با لهجه بریتانیایی غلیظ خودش در « بازی تقلید » مکمل بسیار خوبی برای کامبربچ بوده است و اگر کمی خوش شانس باشد می تواند نام خود را در میان نامزدهای اسکار امسال ببیند.
اما سرانجام آلن تورینگ چه شد؟ وی در سال 1952 پس از اینکه به اجبار در برنامه های درمان شیمیایی شرکت کرد، دست به خودکشی زد و تمام دانش و اطلاعات خودش را با خود از این دنیا برد. گفته می شود که انگلستان به دلایل مختلفی بی میل به از میان بردن تورینگ نبوده است که یکی از آنها احتمال ارائه اطلاعات به دیگر کشورها بود و از این جهت در پرونده نهایی او از نفوذ خود استفاده نکرد و اجازه داد تا مرگ او قانونی به نظر برسد و سندی باشد دال بر اجرای عدالت برای همه افراد.
« بازی تقلید » در مجموع اثری جذاب و تماشایی در قامت یکی از بزرگترین ریاضی دانان تاریخ محسوب می شود اما در بخش وفاداری به واقعیت اثر چندان قابل اتکایی محسوب نمی شود. فیلم حقایق بسیاری را محفوظ نگه می دارد و از کنار بسیاری دیگر از مسائل زندگی تورینگ به راحتی عبور کرده است اما با اینحال می توان از آن به عنوان اثری شاخص در ارتباط با یکی از بزرگترین ریاضی دانان تاریخ جهان نام برد « بازی تقلید » یکی از اصلی ترین گزینه ها در بخش کارگردانی و بازیگری و فیلمنامه اقتباسی در اسکار 2015 محسوب می شود.
منتقد : میثم کریمی
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت " مووی مگ " به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگیرد قانونی می شود.
به جامعه مجازی سایت مووی مگ بپیوندید و دوستان سینمایی جدید پیدا کنید!
بازی تقلید : The Imitation Game
کارگردان : Morten Tyldum
نویسنده : Andrew Hodges ، Graham Moore
بازیگران :
Benedict Cumberbatch...Alan Turing
Keira Knightley...Joan Clarke
Matthew Goode...Hugh Alexander
Rory Kinnear...Detective Robert N
و...
ژانر : بیوگرافی
رده سنی : PG-13 ( مناسب برای افراد بالای 13 سال)
زمان : 114 دقیقه
دیدگاهها
سو سو
RA
آسیه
Steve
راستی یادم رفت بگم در مورد حیوانات هم جنس گرا هم قبلا مطالعه کردم و مستفیض شدم ولی مطمئن باش واقعیت نداره این مشتی دروغه برای افراد ساده لوحی مثل شما تا بگید وای راست میگن این طبیعیه
در ثانی حتی اگر حیوانات همجنس گرا وجود داشته باشه قرار نیست که ما مثل حیوانات تو خون و مدفوع غلت بزنیم دوست من
باعث تاسفه که تو قرن بیست و یک همچین عقب مونده هایی پیدا میشن.عقب مونده هایی مثل شما نابغه هایی مثل الن تورینگ رو به کشتن دادن.
آرمان
لیلی
فیلم جذابی بود..به اطلاعاتم اضافه کرد.
بی نام
بدترین نوع جهل احمق بودن و تصور عقل کل بودنه
اینکه آلن تورینگ چه گرایشاتی داشته به ما مربوط نمیشه مهم اینه که آدم بزرگی بوده که مسیر بشریتو عوض کرده گرایش جنسی دیگرانم مسئله شخصی که کسی حق دخالت درش نداره
sanaz
حسین
من عاشق اقای بامریکا
بندیکت کامبربج هستم.
فیلم بد ندارن.
تا دیدم ایشون تو فیلم دکتر استرنج دارن پیر میشن اشکم در اومد.
تو شرلوک بازی عالی داشتن .
یعنی بگن ۲ تا از بهترین بازیگرای مرد جهان رو بگم اینو و جانی دپ رو میگم چون بازیشون فرق داره کلا.
من بعد دیدن این فیلم تلخ تا چند روز اشک میریختم مخصوصا اخرش .
دوستان این فیلم از شائشنگ هم بهتره.
واقعا نمیدونم شائشنگ چرا اوله .
بای
farhad
در ثانی حتی اگر حیوانات همجنس گرا وجود داشته باشه قرار نیست که ما مثل حیوانات تو خون و مدفوع غلت بزنیم
با وجود همچین افکاری باید فاتحه انسانیت و خوند. افکار کورکورانه ، بدون مطالعه و مزحک. شما که از دین و ایمان و اسلام و امام پیغمبر حرف میزنید بهتره اصلا پشت سر کسی که نمیشناسی نظر ندی. چون همینم گناه بزرگیه. اونم در مورد آلن تورینگ که به گفته بسیاری از نوابغ ، هر یک سال عمر بیشترش ، میتونست 10 سال ما رو از نظر علوم مختلف جلو بندازه. من فقط یه سوال ذهنمو اذیت میکنه. با این افکار شما آلن تورینگ باید آدم بسیار کثیفی باشه و حتما جاش جهنمه ، اما سوال من اینه ،کسی که باعث نجات حداقل 14 میلیون انسان شده میتونه جاش تو جهنم باشه؟ نه برادر ، اگه قرار بر این بود باید به عدل خدا شک کنی. امتیاز انسان بودن به نماز و خم و راست شدن نیست. به اینکه که به درد همنوع خودت بخوری. امثال تورینگ نبودند من و شما الان داشتیم به جای تایپ کردن چرتکه بالا پایین میکردیم...
Noura
آفتاب
در ثانی حتی اگر حیوانات همجنس گرا وجود داشته باشه قرار نیست که ما مثل حیوانات تو خون و مدفوع غلت بزنیم دوست من
آفتاب
مطمئن باش مطالعات من بیشتر از حد تصور و خیال شماست دوست من
در هر حال راه درست معلومه و فقط یک راه درست وجود داره و بقیه بیراهه هستند هر چند بخواهید خودتون با شعر و روانشناسی گول بزنید فایده ندارد
اگر تمام دنیا هم رأی منفی یا مثبت بدن کار بد خوب و کار خوبی ، بد نمیشه
موفق باشید.
عای
بعید میدونم کسی که همچین کامنتی میذاره مقداری مطالعه داشته باشه ! شما چندتا کتاب روانشناسی بخون حتمن! علم ثابت میکنه این رفتار بیماری نیست ... همون علمی که قرص و دارو ساخته برای سرما خوردگی رو میگما... این اصلا چیز خوبی نیست که کور کورانه به سمت حرفهای یکی بریم و بدون هیچ تحقیقی کاملا قبول کنیم! شما حرفهای دو طرف هم بشنو بعد تصمیم بگیر ببینی کدوم دارن درست میگن..
1- حیوانات همجنسگرا هم توی طبیعت پیدا میشن توی ویکیپدیا سرچ کنید : "فهرست جانورانی که رفتار همجنسگرایانه بروز میدهند
"
2- من به هیچ وجه همجنسگرا نیستم ولی دلیل نمیبینم بخوام بدون تحقیق و بررسی درست به این قشر از انسانها تهمت بزنم و اونها رو دیوانه یا شیطانی نام ببرم
3-مطمعنا شما هم همجنسگرا نیستین برای همین سعی دارین بگین این کار خیلی وحشتناکه ! اگه یکبار با یک همجنسگرا صحبت کنید میبینید اون هم دقیقا مثل شما براش ارتباط با دگر جنس خیلی وحشتناکه
4- این فیلم یک فیلم به سبک بیوگرافیه و از صفر نوشته نشده بلکه از روی زندگی واقعی این دانشمند ساخته شده و واقعیت زندگیش این بوده که همجنسگرا بوده و جون بیست میلیون انسان رو نجات داده و الان که داریم با کامپیوتر و گوشیامون کار میکنیم مدیون این انسان بودیم و همین آدم رو افکار بیمارگونه انسانها کشت!
آفتاب
به هیچ وجه همجنس گرایی یک بیماری و یا یک چیز عادی نیست اصلا هم عادی نیست خواهش میکنم به قلبتون و به احکام دینتون رجوع کنید این یک گناهه کثیف و بیشرمانه ست که حیوانات هم ازش مبرا هستند، همونطور که میدانید از دید اسلام و دیگر ادیان ابراهیمی و تمام یکتاپرستان یکی از نابخشودنی ترین و سنگین ترین گناهان که در صورت اثبات بسیار جزای سنگینی داره(سنگین تر از قتل)، البته جامعه کنونی و آخر زمان باعث شده که این امر سبک و عادی نشان داده بشه انگار نه انگار در صورتی فکر ش را بکن چقدر غیر عادی آدم باید مواظب این باشه که همجنس خودش بهش چشم طمع و میل بدی نداشته باشه وحشتناکه!!!!، حتی الکترون هم با پروتون و قطب منفی آهنربا هم با قطب مثبت چرا وارونه کردن و جنون شیطانی انسانهای تاریک به پای عادی و متفاوت بودن میذارید این موضوع چه ربطی به نژاد پرستی دارد اصلا ربط ندارد اگر مشکل هرمافرودیت کاذب باشد یا دو جنسی یا تغییر جنسیت بله واقعا دست خودشون نیست و یک بیماریه ولی این گرایش یک جنون و گناهه که در قلب برخی انسانها ریشه میکنه ، از طرفی باید بگم متفاوت بودن فرق داره و این امر با متفاوت بودن زمین تا آسمون فرق داره میدونم که تفاوتی در مغز این اشخاص به وجود میاد ولی این بر اثر انجام و تکرار این کاره و باعث میشه تا حدود زیادی توانایی جنسی طبیعی خودشون برای میل طبیعی و تولید نسل از دست بدن ولی یک روانشناس اثبات کرده که تونسته تعداد زیادی از همجنسگراها را درمان کند (این همان توبه و درمان روحه)،هر چند ادم نمیدونه شاید حتی بعضی ها گناه سنگینی مرتکب بشن ولی از اون برگردن و توبه کنن و این درمورد انسان زیباست با توبه پاک و نورانی میشه.
البته مطمئنم کامبربچ از بازی در این فیلم فقط انگیزه بازی در نقش یک نابغه ریاضی داشته و از طرفی ایشون واقعا انسان خیّری هستند و از حقوق همه انسانها دفاع میکند ولی بنظر من از بعضی انسانها و برخی حقوق نباید دفاع کرد.
عای
مثل این میمونه یه یه سیاه پوست بگی رنگ پوستت رو تغییر بده
شما به هیچ وجه یک همجنسگرا رو نمیتونید تمایلاتش رو عوض کنید
دقیقا همونجوری که نمیتونید خودتون رو یک همجنسگرا کنید
چیزی که باید عوض بشه نگاه بیمارگونه مردم عادی به یه رخداد طبیعیه
همجنسگرایی نه بیماریه و نه از روی هوس اتفاق می افته 5 درصد هر جامعه همجنسگراست و اونها هم حق دارن زندگی کنن مثل مردم عادی
توی قرون وسطی فکر میکردن مریضی از گناه میاد و هر کسی مریضی سختی مثل طاعون میگرفت رو با شلاق میزدن تا گناهش با درد کشیدن بخشیده بشه
از این مدل طرز تفکرهای پوسیده توی تاریخ خیلی زیاده، بعد که علم پیشرفت کرد و فهمیدن دلیل بیماری چیه دیگه همه این تفکرات خنده دار تموم شد! الان هم نگاه مردم به همجنسگراها مثل افکار پوسیده قرون وسطاست
به امید اینکه هیچ نژاد پرستی نباشه
آفتاب
مطمئنم کامبربچ این فیلم رو هم مثل بقیه فیلمهاش عالی عالی بازی کرده (ایشون علاقه و استعداد و توانایی فوق العاده ای در بازی به نقش افراد باهوش و نابغه را دارند)، ولی متاسفانه من دانلودش نکردم دلیلش هم اینه که دوست ندارم ببینمش، چون تحقیق کردم شخصیت آلن تورینگ اصلا شخصیت دوستداشتنی به نظر نیومد (همجنس باز ، بی خدا) البته این رفتارش رو تحسین میکنم توی جنگ افراد زیادی نجات داد و از طرفی استعداد رایاضی از زیباترین استعدادهاست ولی این صرفا یه هدیه از طرف خالق بوده خودش چی داشته تو شخصیت و زندگیش؟؟به هر حال تنفرم از افراد بی دین و همجنس باز مانع دانلود کردن فیلم شد چون مطمئنم بندیکت کامبربچ که شخصیتی مردانه و دلنشین داره این نقش اونقدر خوب بازی میکنه که همه عاشقش میشن و دوست ندارم من عاشق تورینگ بشم
نیما
مرتضی
من که با دیدن فیلم یاد فیلم ذهن زیبا و پروفسور
نش افتادم
وبه عقیده ی من کمبریج در ایفای نقش خودش
از راسل کرو الهام گرفته
واینکه کارگردان سعی زیادی در نابغه دونستن
انگلیسی ها داشت
ولی به هر حال فیلم خوبی بود
ممنون از نظرات دیگر دوستان
حسین
سمیرا
علی
nani
جمله اول اين نظر عاليه,, جذب مخاطب براي رسيدن به هدف براي رساندن پيام دلخواه.
a
Ava
شک نداشته باش هیچ وقت ی ملت علیه خودش فیلمی نمیسازه! اونهم کجا! انگلستان!!!!!!! !!
Ava
فرزانه
ممنون
sani
آرش
به نظر من آن سکانسی که چند زیردریایی آلمانی U-Boat با دریافت پیغام از هواپیمای شناسایی، کاروان کشتی ها را تعقیب کرده و اژدر شلیک می کنند احمقانه ترین و مهمل ترین صحنه فیلم است. کاملا مشخص است که کارگردان مطلقا هیچ چیز درباره جنگ زیردریایی و تاکتیک گله های گرگ Wolf Packs و نبرد آتلانتیک نمی دانسته و نه در این زمینه تحقیقی کرده و نه با اهل فن مشورت کرده. همین طوری یک چیزی سر هم کرده!
انوش
جوانان باهوش ایران اغفال ترفندها نشوید، آنها همیشه در تاریخ دروغ گفته اند.
سارا
سپنتا
شیما
حسن
....
همجنس گرایی!!!!!!!!!! امیدوارم این طور فیلما این کارا و حرفا رو عادی نکنه
آرش
آرش
طرح اصلی ماشین بمب -رمزشکن انیگما با سه روتور- ریاضی دان لهستانی به نام "ماریان ریجویسکی" بود که اولین نمونه آن را در سال 1939 طراحی و ساخت و توانست پیغام های رمز شده آلمانی ها را بخواند. بعد از حمله آلمان به لهستان این ماشین و طرح های مربوطه به انگلستان منتقل شد. با تغییر معماری ماشین های انیگما و چهار روتوره شدن آن ها آلن تورینگ طرح ریاضی و منطقی ماشین بمب را تکمیل کرد تا بتواند رمز ماشین های جدید انیگما را نیز بشکند ولی طرح و ساخت ماشین بمب به عهده گروهی با ریاست مهندسی به نام هارولد کین بود. کل عملیات در پارک بلچلی "اولترا" نام گرفت. توجه کنید که تورینگ ریاضی دان و رمزشکن بود نه مهندس. با ماشین بمب بر اساس طرح تورینگ انگلیسی ها توانستند پیغام های رمز شده انیگمای با چهار روتور -رمز کوسه که در مخابرات زیردریایی های آلمانی استفاده می شد- را نیز بخوانند.
ماشین بمب کار تورینگ به تنهایی نبود بلکه حاصل تلاش چندین نفر با ملیت های مختلف بود.مگر می شود که ریاضی دان لهستانی "ماریان ریجویسکی" طراح اصلی و پایه گذار ماشین بمب بود را ندیده گرفت؟!!!
سروش
محمدرضا
رفت تو لیست ده تا فیلم برتری که دیدم! خیلییییییی خوب بود
علی
طرلان
مریم
علی
n.m
حتما حتما ببینید.. مرسی از نقد خوبتون...
مها فارسونی
TiTi
Fu**k yeah
جاسم
me too
عباس