جدیدترین اثر کریستوفر نولان مانند تمام فیلم های قبلی اش دارای حواشی فراوانی بود. حواشی که در مراحل پیش از اکران در رسانه ها منتشر شد و انتظارات برای تماشای فیلم بر پرده سینماها را بالا برد. از منفجر کردن یک هواپیمای مسافربری واقعی در فرودگاه گرفته تا تمرین وارونه بازیگران در سکانس های اکشن، طرفداران بسیاری را کنجکاو کرده بود تا هرچه سریع تر « تنت » را بر پرده سینماها مشاهده کنند. اما برخلاف معادلات سازندگان که از تمام این حواشی در جهت تبلیغات فیلم استفاده کرده بودند، همه گیری بیماری کرونا سبب شد محاسبات تهیه کنندگان برهم بریزد. « تنت » اگرچه با اصرار نولان در سینماها نمایش داده شد اما خیلی زود به اکران خود پایان داد.
داستان « تنت » در دورانی آغاز می شود که تجربه ای از معکوس شدن زمان به دست آمده است. به نظر می رود این دستاورد قرار است به طغیان آیندگان علیه گذشتگان منجر شود و این امر با ایجاد روابطی در دنیای حاضر در حال رخ دادن است. در این شرایط که نابودی زمین محتمل است، یک مامور حرفه ای ( جان دیوید واشنگتن ) وظیفه پیدا می کند تا به مقابله با این بحران بپردازد اما...
بهتر است برای بررسی فیلم « تنت » آن را با دیگر اثر نولان یعنی « اینسپشن » ( یا تلقین ) مقایسه کنیم. در فیلم « اینسپشن » ما با ایده ای به مراتب پیچیده تر مواجه بودیم که چند لایگی آن از اواسط فیلم نیاز به تمرکز بالای مخاطب داشت و چنانچه تماشاگر برای لحظه ای چشم از فیلم بر می داشت می توانست اطلاعاتی حساس را از دست بدهد. با این حال انسجام قصه و فرمی که برای روایت داستان در نظر گرفته شده بود، توانست طیف گسترده ای از مخاطبین را در سراسر جهان بدست آورده و تبدیل به یکی از محبوب ترین آثار علمی و تخیلی تاریخ سینما شود و به عنوان اثری که توانسته پیچیدگی را با زبانی ساده به سینما بیاورد شناخته شود.
اما « تنت » درست شبیه به آنچه که روایت می کند، روندی معکوس در پرداخت به سوژه اش دارد. نولان همواره عاشق مباحث زمان و فیزیک بوده و از « اینتراستلار » گرفته تا « پرستیژ »، علاقه خود را به این مباحث نشان داده است. اما برخلاف آنچه که اغلب از نولان سراغ داشته ایم، او این بار نتوانسته مفهوم معکوس شدن زمان را به زبان ساده برای مخاطب روایت کند و در عوض، قصه تا جایی که امکان داشته دارای پیچیدگی های بی جهت و توضیحات اضافه است که تمرکز مخاطب را به کلی برهم زده و ذهن او را درگیر مسائل جانبی می کند که لذت تماشای اثر را از بین برده است. پیچیدگی هایی که نه تنها به درک بیشتر وارونگی زمان منجر نمی شود بلکه آن را هر لحظه گنگ تر از قبل می کند.
نولان پیش از این عنوان کرده بود که عاشق ساخت یکی از قسمت های « جیمز باند » است، اتفاقی که حداقل تا به امروز رخ نداده. حال به نظر می رسد که « تنت » به نوعی بتواند پروژه « جیمز باند » کریستوفر نولان باشد، با این توضیح که در اینجا حتی خبری از سادگی روایت جیمز باندی هم نیست. فرمول روایت قصه « تنت » ساده است. نولان دقیقاً مطابق آنچه را که قبلا در « اینتراستلار » انجام داده بود در اینجا نیز تکرار کرده است. در آن فیلم ما با توضیح مستقیم یکی از شخصیت ها درباره مفهوم کرم چاله در مقابل دوربین مواجه می شدیم و همان فرمول در اینجا نیز این بار توسط شخصیت نیل تکرار می شود. کارکرد های دراماتیک اثر نیز دقیقاً مشابه « اینتراستلار » است. در آنجا مفهوم عشق پدر به فرزند به عنوان عاملی برای نجات بشریت معرفی می شد و در اینجا نیز نولان عشق مادر به فرزند را نقطه عطف نجات دنیا در نظر می گیرد.
اما علی رغم تکرار فرمول برنده باید گفت که نولان در ساخت « تنت » یک عقب گرد کامل را تجربه کرده است. به نظر می رسد فیلمسازی که همواره ضرباهنگ فیلم را می شناخت، در اینجا شیفته سوژه خود شده به حدی که توجه به روایت قصه را فراموش کرده است. نولان فراموش کرده که در اولین قدم می بایست شخصیت های قصه را به درستی برای مخاطب معرفی کرده و سپس به واکاوی سوژه خود بپردازد. اگر « اینسپشن » را به عنوان مثال در نظر بگیریم، می توان گفت که در آن فیلم تماشاگر به دلیل همراهی با شخصیت های داستان با درد و رنج و شکست و موفقیت هایشان همراه می شد و در واقع، سرنوشت آدم های قصه برایش اهمیت می یافت.
اما شخصیت پردازی در « تنت » احتمالاً در رده بدترین آثار تاریخ کارنامه کریستوفر نولان قرار می گیرد. قهرمان اصلی داستان که نام مشخصی هم ندارد، فاقد هویت لازم برای تبدیل شدن به قهرمان جهان است. فیلم که آغاز می شود او را در یک عملیات مهم می بینیم و پس از آن بلافاصله او عنوان ماموری رده بالا برای نجات دنیا را کسب می کند! شخصیتی که نه روحیات او را می شناسیم و نه حتی می دانیم که گذشته او چه بوده و چطور تبدیل به شخصیتی سرسخت شده است. به نظر می رسد نولان این بار علاقه ای به پرورش قهرمان داستانش نداشته است و معکوس شدن زمان را ارجح به آدم های قصه دانسته است. این کم کاری منجر به این شده که به راحتی می توان از قهرمان بدون نام « تنت » به عنوان بدترین شخصیت سینمایی که این کارگردان خلق کرده نام برد.
شخصیت های فرعی نیز وضعیت بهتری از قهرمان قصه ندارند. نیل با بازی رابرت پتینسون، شخصیتی جانبی است که تا انتهای قصه گنگ و مبهم باقی می ماند و نولان ترجیح داده گره اصلی شخصیت او را در یک دقیقه انتهایی فیلم باز کند که احتمالاً بزرگترین اشتباه او نیز بوده. هویت نیل بسیار زودتر از آنچه که نولان انتظارش را دارد برای تماشاگر فاش می شود اما فیلمساز برجسته و کاربلد که در تعلیق نیز یکی از برترین فیلمسازان سینما محسوب می شود، در اینجا اشتباه محاسباتی انجام داده و گره ساده را بزرگترین تعلیق فیلم تشخیص داده است. تعلیقی که اگر از طرفداران آثار قبلی نولان باشید، بسیار زودتر از دیگر علاقه مندان به سینما آن را متوجه خواهید شد و نیازی به کِش آمدن بیشتر و ارائه جزئیات بی اهمیت نیست!
با اینحال، « تنت » از لحاظ فنی، کماکان در حد و اندازه آثار نولان قرار دارد. ایده بکر فیلم این اجازه را به تماشاگر داده که صحنه های اکشنی را تماشا کند که پیش از این نمونه آن را در هیچ فیلمی مشاهده نکرده. وارونگی زمان، لذت اندیشیدن را به مخاطب در حین تجربه این سکانس ها داده است که یکی از بهترین تجربه های سینمایی چند سال اخیر محسوب می شود. البته شاید آن اکشن عظیم انتهایی فیلم خیلی دستاوردی برای نولان نداشته باشد و در حد و اندازه بازی های کامپیوتری روز جهان باشد، اما روی هم رفته می توان گفت که اکشن در « تنت » از کیفیت بالایی برخوردار است و کماکان نولان در زمینه هدایت صحنه های اکشن یکی از بهترین فیلمسازان جهان محسوب می شود.
در بخش بازیگری، زنجیره موفقیت آثار نولان شکسته شده است. جان دیوید واشنگتن در نقش اصلی فیلم، گزینه مناسبی برای فیلم نبوده و بازی و نحوه بیان این بازیگر نیز از کیفیت چندان بالایی برخوردار نیست. به نظر می رسد که جان دیوید واشنگتن هنوز نیاز به تجربه های مهم تری در دوران بازیگری اش دارد و در این راه به طور قطع، پدرش کمک زیادی به او خواهد کرد. رابرت پتینسون نیز به دلیل شخصیت پردازی ضعیف، فرصت چندانی برای درخشش در فیلم نداشته است. با این حال این بازیگر تمام تلاش خود را به کار بسته و به نظر می رسد که مخاطب هم می تواند او را از جان دیوید واشنگتن بیشتر دوست داشته باشد! در این میان الیزابت دبیکی احتمالاً بهترین بازیگر « تنت » است. بازیگر قد بلندی که نولان زمان نسبتاً بیشتری برای پرداخت او گذاشته و به همین دلیل تماشاگر می تواند او را بیش از دیگران بفهمد. کنت برانا که یکی از مهمترین و بهترین بازیگران بریتانیایی محسوب می شود، در اینجا بدترین بازی ممکن را ارائه داده! شخصیت منفی عجیب و غریبی که پرداختی ناامید کننده دارد و شبیه به بَدمن های سری فیلم های « جیمز باند » در دهه 60 است که بدترین دلیل ممکن برای نابودی دنیا و گرفتن وقت تماشاگر را دارد!
« تنت » سوژه ای بکر و تماشایی دارد. فیلم جدید نولان از کیفیت ساخت بالایی برخوردار است اما معضل فیلمنامه و شخصیت پردازی تعادل فیلم را برهم زده است. تا پیش از این از نولان همواره به عنوان فیلمسازی مسلط نام برده می شد که از فیلمنامه گرفته تا بازیگری و موسیقی و کارگردانی، احاطه کامل به اجزای فیلمش داشت. اما حداقل در « تنت » این شناسه از بین رفته است. در اینجا با سوژه ای عالی و اکشنی جذاب مواجه هستیم که با روایتی از هم گسیخته و گنگ و البته شخصیت پردازی های ضعیف و حتی موسیقی نه چندان تاثیرگذار تلفیق شده است. به طور قطع هر تماشاگری باید حداقل یک بار « تنت » را ببیند چراکه ارزش ساخت بسیار بالایی دارد اما این تجربه لزوماً منجر به ماندگاری فیلم نمی شود. « تنت » پس از تماشا برخلاف آنچه که از دیگر آثار نولان به یاد داریم، به دست فراموشی سپرده می شود و به سختی به یاد می آوریم که قهرمانان داستان چه کسانی بودند و هدفشان چه بود!
منتقد : میثم کریمی
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت " مووی مگ " به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.
به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید
تنت (Tenet)
کارگردان : Christopher Nolan
نویسنده : Christopher Nolan
بازیگران :
John David Washington...Protagonist
Robert Pattinson...Neil
Elizabeth Debicki...Kat
Kenneth Branagh...Sator
ژانر : اکشن
درجه سنی: PG-13 ( مناسب برای افراد بالای 13 سال )
زمان : 150 دقیقه
دیدگاهها
amin
mosing
درمورد فیلم بگم که داستانش پیچیده نیس و قابل حله (حتما ویدیو رمز گشایی تنت و ببینید)نسبت به تلقین اصلا پیچیده نیس فقط کافیه اتفاقات فیلمو به صورت منطقی طبق قانون فیلم کنار هم بچینید تا متوجه داستان بشید خودم نقد و برسی و نکات فیلمو دیدم و سوالاتم حل شد، درمورد بازیگرای فیلم به نظرم جان دیوید واشنتگن به شدت به بازیگر نقش اول میود (وقتی که پشت صحنه بازیشو دیدم واقعا حیرت زده شدم) و حضور رابرت پتینسون واقعا یه وزنه ای تو فیلم بود و فیلمو جذاب کرده بود، در مورد الیزابت دبیکی نقششو خوب بازی کرد ولی اصلا به عنوان مادر تو فیلم نتوستم درکش کنم انگار از این حس خالی بود و نقشش به عنوان مادر اصلا باور پذیر نبود (شاید به حاطر استایل و قد بلندش از نظر من) بهترین اکشن بلاک باستر این یکی دو سال اخیر بوده امتیازم ۸.۱
Amin
S.h.mousavi
۱- همین تک جمله، نیت ناخوداگاه آمریکایی رو فاش میکنه، این جیمز باند یانکی، هم میخواد پوز اکشن انگلیسی رو بزنه، چون تام کروز با ماموریتهای غیرممکنش نتونس، و هم اینکه فلسفه هندی (عرفان شرقی) رو با سلاح تخیل علمی پست مدرنی از میدان بدر کنه، و هم اینکه ایدولوژی توهمی روسی رو به بهانه اتمی نابود بکنه، انگار که روح خودشیفته و هیستریک در آمریکا جدید میخواد همه رقیبان را در همه زمینه ها جاه طلبانه، مصادره و مطیع سازد.
۲- چرخ گوشت رو جلوی بچه بذاری واضحه که چند دقیقه دیگه باید ببریش بیمارستان تا پیوند عضو بخیه کنی، برای پیشگویی این پدیده لازم نیست که با زمان بازی کنی، اما برای عوامفریبی باید آسمان و زمین رو بهم ببافی، باید به زنان خوشگل اروپایی ثابت کنی که شوهر خوش تیپ ترشان مخفیانه نیات خطرناکی دارند تا به اغوای شمای قهرمان دل بندند.
نولان ایندفعه قدمش رو بقدری بزرگ ورداشته که نه تنها نیت اصلی خودشان رو لو داده، بلکه واقعا هم باید در زمان سفر کند تا خشتک هم پاره نشود. چراکه تک نژاد برتر نداریم، تنوع لازمه خلقته
حسین
این سیستم برعکس سایت مووی مگ در بخش نظرات کاربران که از پایین به بالاست هم یه طرف.
بابا اینو خواهشا درست کنید تا بفهمیم کی چی میگه و کی جوابشو میده...
بخدا هنگیدیم.
Afshin
سعید
سعید
عالی بود
ea
امیرحسین
eames
دانکرک اصلا با این مقایسه نکن عزیز اون فیلم براساس چهارتا عکس قدیمی و یک سری فیلم های مستند داغون از قدیم ساخته شد همینکه نولان تونست از اون بقایای داغون گذشته یک فیلم بلند بسازه شاهکار بود کمااینکه خود فیلم جای تحسین زیاد داشت حالا اینجا چون موضوع فیلم tenet نمیشه بهش پرداخت...این فیلم هم نقات قوت داشت مثل لوکیشن ها و موضوع اصلی خود فیلم ولی از نولان توقع خیلی بیشتر میرفت دقیقا گامی به عقبی که تو نقد گفته شد درسته
الف میم پاشا
.
فیلم شخصیت پردازی نداشت
.
فیلم احساسی نبود
.
فیلم اکشن نداشت و اگه داشت ضعیف بود
.
فیلم خیلی پیچیده و نامفهوم بود
.
فیلم اصلا علمی و دانش بنیان نبود
.
فیلم رو دیدم نفهمیدم ، واقعا افتضاح
.
فیلم رو نصف دیدم حوصله م سر رفت ، خیلی بد
.
فیلم رو اصلا ندیدم احتمالا مزخرف
.
مخلص کلام : نولان تو نمیدونی چی ساختی ما میدونیم تو چی ساختی ... و امید است با اندوخته های ما به رستگاری برسی ،،، آمین
eames
علی
افرین دقیقا
علی
عقل کل من به فراستی چیکار دارم متاکریتیک امتیاز 70 داده فیلم یعنی فیلم خیلی خفن نیست یا منتقد روزنامه گاردین که فیلمو نقد کرده گفته فیلم ضعیفی بوده در ضمن جایگاه اجتماعی من به تو ادم بیسواد بی ظرفیت ربطی نداره من نه از دیدن فیلمی روانم ناراحت میشه و نه خوشحال میشم فیلم فیلمه حالا یا خوبه یا بد امثال تو هستن که تا از فیلم محبوبشون انتقاد میکنی بهشون فشار میاد کلا از اینکه فیلمو ببینن و هیچی نفهمن خوششون میاد
mohsen
دوست عزیز ماسک هوا زمانی لازم بود که جهت زمانی شخص و دنیای بیرون معکوس میشد .اگر جهت زمانی هردو در یک راستا بود نیازی به ماسک هوا نیست
Logic
فراستی جزو بهترین منتقدای دنیاست؟؟؟
جوک سال!!!
فردا هم لابد میخواید بیاید بگید ایرج ملکی هم از بهترین کارگردانای دنیاست نه؟
#مملکت_گل_و_قل_قل
Lol
جواب حضرت عالی رو هم در مورد این کامنت هم صحبتی که با من داشتی اینجا میدم
اولا یادم باشه یه زنگ به کریس نولان بزنم بگم یه نامه عذرخواهی واسه شخص شخیص شما بخاطر پریشان کردن روح و روانتون با فیلم پیچیده و سنگینش ارسال کنه! به هر حال انسان خیلی مهم و دارای جایگاه اجتماعی والایی هستید و ایشون باید پیش شما درس پس بده
دوما اینکه لطفا هزینه ی گزافی که بابت تماشای این فیلم متحمل شدید و مالیاتِ "بت سازی" جامعه اهل فیلم از آقای نولان رو هم بفرمایید چقدر هست که تقدیم کنم
سوما واقعا نمیدوستم استاد بزرگ فراستی بعنوان تاپ منتقد کشور فیلم های قبلی نولان رو دوست داشته! بله اصلا جناب شما درست میگی. واقعا اینقدر منتقد های توانمندی هستند اینها که hdrip که هیچ از روی پوستر هم میتونن نقد کنن
در آخر هم بگم که در "امنیت" و سربلند باشید شب خوش
صدرا
یعنی در این حد اسکلن؟!؟!؟!؟!
Danial
قطعا فراستی جزء بهترین منقدای ایران هست. فراستی و سایر منتقدای ایرانی بهتر از فراستی در زمره بهترین منتقدان دنیا هستند. واقعا متاسفم برای اونایی که با استناد به جو فضای مجازی چشم بسته با فراستی مخالفت میکنن. البته افرادی که مخالفت با منطق و دلیل ایراد میکنند بحثشون جداست و فراستی هم بی اشکال و عقل کامل نیست.
علی
علی
این مضخرافاتی که گفتی ربطی به فیلم نداشت این منتقدا همون منتقدایی هستن که از فیلمای قبلی نولان تعریف کردن پس مریض نیستن که این یکیو خوب تعریف نکردن در ضمن اگه امنیت نبود تو الان نمیتونستی بیای اینجا افاضات کنی
علی
اینم سوتی بود
علی
سوتی بود
احمد
صدرا
سوال منم هست
ولی نمیدونم سوتی بود یا یه توضیحی براش داشت...
Hadi
نکته دوم اینکه توی فیلم ادعا میشه که اگه فرد با نسخه خودش توی بعد دیگه زمان برخورد کنه منجر به نابودی هر دو میشه . اما شخصیت اصلی داستان با خودش برخورد و حتی مبارزه میکنه بدون اینکه اتفاق خاصی بیفته !!!
چنین اشتباهی از کریستوفر نولان واقعا برام عجیب بود.
پریسا
مگه نباید کسایی که معکوس میشن ماسک اکسیژن بزنن؟ پس چطور تو آخرای فیلم وقتی زنه معکوس میشه که بره دوباره به اون تعطیلات پیش شوهرش ماسک نداره؟
فرهام
شاید با تغییراتی در جنبه های فرعی و تغییر انگیزه های جبهه خیر و شر و دراماتیک کردن خرده داستانهای فیلم میشد آنرا عامه پسندتر کرد ولی تم اصلی عالی کار شده و امضای نولان بزرگ پای آن وجود دارد.
بگذریم از اینکه فردا بهروز افخمی تنت رو الهام گرفته از اخراجیهای۲ به حساب می اورد.
Read More
اگه مشکل با شخصیت پردازیه که تو تاریخ سینما ما از شخصیت های سه گانه ارباب حلقه ها (که خودم شاهکار میدونمش) تک بعدی تر نداریم. یعنی جز گالم و تاحدودی فردو هر کسی از زمانی که وارد فیلم میشه تا انتها همون کسی هست که بوده و باید باشه. سر همین تا قبل از پایان فاجعه بار گات, اون سریال بیشتر به دلم مینشست تا ارباب چون شخصیت های چند لایه تر و با پرداخت بهتر داشت. بگذریم که به بدترین شکل در حق همشون از طرف نویسنده ها خیانت شد ولی بحثم اینه که هیچکس تابه حال به شخصیت پردازی ارباب خرده نگرفته. چرا؟ چون در خدمت عظمت داستان هستن. فیلم های نولان هم به شکلی دیگه شخصیت هاش در خدمت فیلم هستن نه برعکس پس اینکه میگن فیلم (های) نولان بخاطر این مسئله خوب نیست یه نظر شخصیه و پایه اصلولی نداره و سعی منتقدان در اصول تراشی هم بیفایدست. به درستی هم به روانی هیچکاک پایین اشاره شد. از طرف همه بعنوان شاهکار ازش یاد میشه ولی انتهای فیلم یکی از بدترین نمونه های "توضیح علمی قاعده فیلم توسط یک ناشخصیت" که فیلم های نولان همیشه بخاطرشون کوبیده شدن از طرف منتقدین رو داره. با این حال کسی براش مهم نیست.
در انتهای حرفم بگم اصولا شخصیت پردازی در سینما سخت هستش چون یا فیلم باید کاملا شخصیت محور باشه یا با پِیسینگ خوب طولانی بشه که اسکورسیزی هردو رو خیلی خوب انجام میده ولی درکل تلوزیون به مراتب در ضمینه شخصیت پردازی داری پتانسیل بیشتر و در حد و اندازه ادبیاتی هستش بهترین نمونه هم که بنظرم باید در کلاس ها تدریس بشه برکینگ بد هست.
اگر فیلم شخصیت محور اونشکلی میخواید تو سینمای نولان پیدا نمی کنید جز چند مورد چون اصلا هدف فیلمساز این نیست و وقتی با همچین انتظاری میاید جلو طبیعیه که ناامید میشید.
Lol
عزیز من ایشون منتقد هستش با شما فرق داره
اگه واقعا "نقد" میخواد انجام بده دو بار که چه عرض کنم ده بار باید فیلم رو ببینه!
تازه حداقل یکی از این بار ها هم حتما حتما حتما باید رو پرده سینما با سیستم صوتی حرفه ای باشه.
الان که دارم مسابقه سایت های داخلی مختلف سر انتشار زودتر نقد فیلم رو میبینم به عمق یک فاجعه پی میبرم. بعدا ازتون پرسیدن جهان سوم یعنی چی جواب بدید که وقتی تاپ منتقد های یه کشور نسخه hdrip یه همچین فیلمی رو میبینن بعد نقد از منتشر میکنند!
البته امنیت رو مسلما داریم
haters gonna hate
از هر فرصتی برای بالا رفتن از مال نولان استفاده میکنن اینا
این دقیقا نشون میده که نولان داره کارش رو درست انجام میده
yas
با عرض ادب و ادای احترام به نظر شما، به نظر من این فیلم هرگز ارزش دوبار دیدن رو نداره. اگه بخوایم یه فیلم علمی تخیلی- اکشن رو دو یا چندبار ببینیم که ارزش وقتی رو که میزاریم داشته باشه، کارای زیادی هستن. اما این فیلم هرگز جزء اونا نخواهد بود. به عنوان نمونه من ترجیح میدم توی این فضا ترمیناتور2 رو برای سیزدهمین بار ببینم. و قطعا موارد خیلی بیشتری هم هستن.
ناشناس
راجع به بازیگرای نقش اول احتمالا نولان میخواسته از بازیگرایی که همیشه تو چشم هستن و نقش قهرمان ها رو دارن استفاده نکنه.
راجع به نقش اول فیلم باید بگم انگار نتیجه رو میدونست و برخلاف جوکر 2019 که اون همه act های اغراق شده از خودش نشون میداد و عز و جز کرد و از خودش ژانر درآورد و موفق هم بود،واشنگتن هیچ خلاقیتی نمیزد و فقط فیلمنامه رو اجرا کرد.اون عشق تصنعی به بازیگر زن و روابط بینشون هم که خیلی مسخره درآوردن.وسط اون همه روایت و اتفاق های جاسوسانه،یه عشق آبکی که حتی قشنگ بیان نشد.
بازیگر نقش اول زن هم بهتر بود اما حتی اون هم نتونسته بود انتظارات رو برآورده کنه.
واقعا موضوع داستان خیلی جالب و جذاب بود.اما نوع داستان پردازیش به اندازه موضوع جذابیت نداشت.
قطعا پروژه ی پرزحمتی بوده و صحنه های اکشن فوق العاده ای رو دیدیم که نقطه ی قوت فیلم بود.
امامیخام اینو بگم که مبحث زمان،مبحث پیچیده ای هست و قطعا نولان نمیخواسته جواب اشتباه به این مساله بده و اتفاقات غیرعلمی وفانتزی به فیلم اضافه کنه پس یه سری ضعف ها رو میپذیرم.فیلم خوبی بود اما بافت خوبی نداشت و صحنه ها و فضا ها و بازیگری رو نتونست قشنگتر به هم وصل کنه.
امیدوارم درآینده باز هم از این کارگردان فیلم های بیشتر و بیشتر ببینم و همیشه کارهاش برام جذابه.نولان کارگردان محبوبم هست و موضوعات و صحنه های خارق العاده ای که میسازه خیلی ناب هست برام.
علي
نولان اینقدر که به جنبه تکنیکی و فنی داستانش پرداخته ، نتونسته به وجه انسانی داستانش بپردازه
یعنی انگار یه عده روبات دارن یه داستان علمی رو بدون روح روایت می کنن
ما تنها در شخصیت زن فیلم اندکی عواطف و احساسات می بینیم و مابقی شخصیت ها تقریبا بی روح هستند
چیزی که فیلم های نولان رو شاخص میکرد بازیگری در فیلم هاش بود که باز هم فقط الیزابت دبیکی تا حدی موفق بود و مابقی چندان بازیگری نکردن ! مخصوصا کنت برانا که افتضاح بود با یه لهجه داغون روسی که بنظرم گری اولدمن میتونست این شخصیت رو خیلی بهتر اجرا کنه
در کل این فیلم در کارنامه نولان گم میشه و تحمل دوباره دیدنش برخلاف فیلم های دیگه اش سخته
ممد
yas
هولدن
کاملا باهات موافقم ولی بازی الیزابت دبیکی هم خیلی خوب بود من خیلی خوشم اومد
عبدالموحدا
Amin
King Naolan3
فیلم شاهکاره
رضا
یعنی ترکیدم.. ایول داری
فیلم باز
The Dark Knight
Logic
لیاقت امثال شما همون فراستیه
Logic
تبریک میگم
تو هم دیده شدی
محمد
رامین شفیع زاده
این فیلم فیلم بسیار عجیب و پیچیده ایه و همین موضوع باعث میشه که افرادی بیان و راجع به این فیلم نقد بد بنویسن چون قطعا هزاران نفر هستن که این فیلم رو دیدن و نفهمیدنش و نقد های بد رو ممکنه قبول بکنن اما اگر بیایم به این شکل نگاه بکنیم که هر ضعفی که از فیلم میبینیم دقیقا همون چیزیه که نفهمیدیمش فیلم اینقدر دقیق کار شده و اینقدر جزیات داره که واقعا درکش سخته و این اصلا یک ضعف نیست این یعنی خوده سینما یعنی یه نفر بتونه چیزی رو به شما نشون بده که شما رو عمیقا به فکر فرو ببره وگرنه فیلم ساختن راجع به مسایل جنسیتی و نژادی که کاری نداره سالانه صدها نسخه ی گوناگون ازین فیلم های سطحی پخش میشه
این فیلم بهترین سطح رو توی فیلم های نولان داره
فقط از لحاظ شخصیت پردازی بعد از شوالیه تاری و از لحاظ فیلم نامه بعد از اینسپشن قرار یگیره اما از بقیه جهات بهترین فیلم نولان تا امروز محسوب میشه
تایلر داردن
به نظرم این فیلم از ده لیاقت نمره ۹ هست چونکه این فیلم به نظرم صرفا مشکل شخصیت پردازی داشت و بس وگرنه چجوری میشه اکشن های این فیلم رو با بازی های کامپیوتری مقایسه کرد؟یا اینکه چجوری میشه به این ایده ناب و اجرای بسیار خوب این ایده توجهی نداشت؟ نمیخوام بگم شاهکار بود این فیلم چونکه واقعا نبود و میشه گفت جلوی اثار دیگهی نولان مثل تلقین یا میان ستاره ای واقعا کم میاره ولی قطعا لیاقتش ۶ نیست.
در کل میخوام بگم که این فیلم شاهکار نیست ولی فیلم فراموش شدنیای هم نیست و اینکه ۴ نمره صرفا به خاطر ضعف شخصیت پردازی و پیچیدگی کم بکنیم یه ذره که چه عرض کنم خیلی بی انصافیه در حق فیلم.این فیلم رو به تمامی افراد پیشنهاد میکنم.
بهزاد