آنچه میخوانید گفت گویی کوتاهی است که مراه مدیری با برنامه ی رادیو تابستانه آنجام داده است.در آخر و در مورد قهوه تلخ مدیری به گونه ای سخن می گوید که به نظر می رسد او همه چیز قهوه تلخ را رها کرده است
آقاي مديري اگرچه مدتي است در تلويزيون كمتر شما را ديديم اما شما از آن چهره‌هايي هستيد كه اگر سال‌ها هم در تلويزيون نباشيد كسي فراموش‌تان نمي‌كند.
متشكرم لطف داريد.
نه واقعا هيچ وقت جدي به اين موضوع نگاه نكردم.
خب بعضي از اينها كار نويسنده‌ها بوده و بعضي را خود ما يا من يا يك بازيگر ديگري اين را به زبان آورده و ادامه‌اش داده و اين تبديل شده به يك جور تكرار.
نه در مورد عبارت يا واژه خاصي اين اتفاق نيفتاده. شامل چيزهاي ديگري مي‌شده اما اين موضوع خاص نه يادم نمي‌آید.
من فكر مي‌كنم اين واژه پاچه‌خواري جايگزين شد و ماند. يعني من الآن هم كه مي‌بينم مردم با هم حرف مي‌زنند اين را زياد مي‌شنوم و خيلي زياد استفاده مي‌شود. و يادمه كه اين اختراع پيمان قاسمخاني بود. و اولين بار اين كلمه را پيمان در متنش نوشت و در اختيار بچه‌ها قرار داد و استفاده شد.
فكر كنم يكي از دلايلش در مورد ديگران اين هست كه عامدانه است. يعني وقتي كه شما اصرار داشته باشيد، آخر خيلي از آدم‌ها ديدند در برنامه‌هاي ما اين اتفاق مي‌افتد شروع كردند به طراحي اين موضوع. يعني نشستند كلمه ساختند و استفاده كردند و اين چون به قول شما عمدي بوده نگرفته. يعني به نظرم خود به خود بايد اين اتفاق بيفتد. يعني برود تو دل كار و مردم هم اينجوري ارتباط بهتري برقرار مي‌كنند.
نه اين خيلي طراحي پشتش نيست. يعني از قبل فكر كنيم كه يك سري واژه‌هايي بسازيم كه اين ها جا بيفتند. هرگز همچين كاري نكرديم. توي متن‌ها نوشته شده و پيمان اين كلمه را نوشته بود. هيچ قصدي در كار نبود و اين اصطلاحات كم كم جا افتاده. اين جزو ديالوگ‌هايي بوده كه پيمان نوشته. در واقع اگر بخواهيم واژه‌هايي را درست كنيم كه قصدمان اين باشد كه حتما رواج پيدا كند چون عمد پشتشه اين اتفاق نمي‌افتد.
آن زبان اول در پاورچين بيشتر توسط پيمان و محراب قاسمخاني شكل گرفت. البته بچه‌هاي ديگر نويسنده مثل ژوله مثل سروش صحت. يكي دوبار اتفاقي ما مجبور بوديم يك جور ديگري حرف بزنيم و اين يك جور ديگر شد اين شكلي و بعد اين را بچه‌هاي نويسنده و ما با هم هم ادامه‌اش داديم. نشستيم آن را نوشتيم چون بازيگرها بايد اجرايش مي‌كردند و واقعا داشت تبديل مي‌شد به يك زبان.
من خيلي دلم مي‌خواهد هر چه زودتر اين اتفاق بيفتد و اميدوارم در سال جديد يعني سالي كه پيش رو داريم. اواسط يا اواخر سال بتوانم كاري را براي تلويزيون انجام بدهم.
خواهش مي‌كنم لطف داريد.
قهوه تلخ معلوم نيست اصلا. تا مجموعه 34 بيرون آمده وبقيه‌اش را اصلا خبر ندارم كه چه اتفاقي مي‌افتد.
نه ادامه پيدا نمي‌كند
ذره بین : این مدیری هم چپ و راست ساخت این سریال بدبخت رو قطع و وصل می کنه!
