چهار هنرمند موسیقی، چهار چهره فعال حوزه هنرهای تجسمی، چهار سینماگر، دو هنرمند تئاتر، یک نویسنده و یک مترجم، تابستان امسال چشم از جهان فرو بستند.
در حالی که در گذشت برخی از چهرههای شناخته شده هنری کشور در سه ماه گذشته بازتاب خبری گستردهای داشت، متاسفانه تعدادی دیگر از این هنرمندان در سکوت به خاک سپرده شدند.
بیخبری از چگونگی و تاریخ مرگ برخی از درگذشتگان عرصه فرهنگ و هنر، ریشه در چند عامل دارد که باید برای اصلاح آن ها کوشید.
به دلیل بیتوجهی مراکز و ادارات دولتی مسوول، فقدان بانکهای اطلاعاتی و نارسایی نهادها تشکلهای صنفی هنرمندان و نویسندگان، خبر درگذشت تعدادی از اهالی ادب و هنر کشورمان یا اصلاً رسانهای نشد یا با چند روز تاخیر و آن هم ناقص به گوش مردم رسید.
اولین هنرمندی که خبر درگذشت او در تابستان اعلام شد، منصوره حسینی بود که 15 روز پیش از آنکه پیکرش توسط همسایگان پیدا شود، در گذشته بود؛ اتفاقی که نشان می دهد هیچ نهاد و ادارهای پیگیر زندگی و رسیدگی به امور اهالی پیشکسوت و پا به سن گذاشته فرهنگ و هنر نیست.
دستانی که از آفرینش بازماندند
نخستین ماه تابستان 1391 با انتشار خبر درگذشت سه هنرمند عرصه هنرهای تجسمی همراه بود.
هشتم تیر، پیکر بیجان منصوره حسینی، یکی از اولین پیشتازان نقاشی نوگرای ایران در منزل مسکونیاش پیدا شد ؛ هنرمندی که پزشکان اعلام کردند 15 روز پیش از آن و در تاریخ 23 خرداد درگذشته بوده است. این خبر را رسانهها با تیترهایی پوشش دادند که علاوه بر ابراز تاسف از فقدان منصوره حسینی، بر اندوه مرگ او در تنهایی نیز تاکید داشتند.
این نقاش 86 ساله، در طول عمر هنری خود آثار بسیار ارزندهای را پدید آورد که سرنوشت آنها پس از مرگش نیز خبرساز شد.
دومین نقاشی که دستانش تابستان امسال از آفرینش باز ماند، محمد فراهانی بود. او که یکی از آخرین بازماندگان نقاشی قهوهخانهای بود، بعد از یک عمل جراحی سخت به کما فرو رفتو عصر روز 13 تیر دار فانی را وداع گفت.
تابلوهای این نقاش سنتی، الهام بخش بسیاری از هنرمندان معاصر و تحصیل کرده بود که ویژگیهای منحصر بفرد نقاشیهای قهوه خانهای او را در آثار نوگرای خود به کار بستند. برخی از این نقاشان در مراسم تشییع پیکر محمد فراهانی، در سخنانی یاد او را گرامی داشتند.
فخری گلستان، سومین هنرمند حوزه هنرهای تجسمی بود که 16 تیر امسال درگذشت.
این بانوی هنرمند که در پنجاه سالگی به صورت خود آموخته بر رموز و فنون سفالگری تسلط پیدا کرد، مادر کاوه گلستان (عکاس خبری) بود که سال 1382 در کردستان عراق بر اثر انفجار مین کشته شد.
15 شهریور نیز شاهد درگذشت بهروز احمدی، طراح و معمار چندین بنای ماندگار در شهر تهران بود که در سن 66 سالگی بر اثر ایست قلبی چشم از جهان فروبست.
معماری ساختمان از آنجا که بیشتر با شاخههای هنرهای تجسمی نزدیکی دارد، در دانشکدههای هنری تدریس میشود.
اندوه تئاتریها
تابستان امسال یکی از اندوه بارترین فصلهای تئاتریها در چند سال اخیر بود. آنان داغدار درگذشت کارگردان و استاد پیشکسوتی شدند که بر سه نسل از اهالی این هنر سمت پدری داشت.
درگذشت حمید سمندریان در سحرگاه 22 تیر ، موجی بلند و بزرگ در رسانههای خبری ایجاد کرد که تا مدتها فرو ننشست.
مراسم سوگواری و تشییع پیکرحمید سمندریان، با غلیان احساسات و عواطف شاگردانش و سخنان انتقادی دیگر چهرههای تئاتر ایران همراه بود که از فراهم نشدن فرصت کار برای او در سالهای آخر عمرش گلایه داشتند.
بیژن نعمتی شریف، دومین هنرمند درگذشته عرصه تئاتر نیز همچون حمید سمندریان بر اثر بیماری سرطان چشم از دنیا فروبست. این هنرمند که علاوه بر عروسک سازی، دستی در نقاشی و مجسمه سازی نیز داشت، 24 مرداد در منزل شخصیاش درگذشت.
مرگ چهار هنرمند موسیقی در سکوت خبری
تابستان 1391، چهار هنرمند عرصه موسیقی ایران در حالی دار فانی را وداع گفتند که به دلیل آنکه چهرههای شناخته شدهای نبودند، مرگ آنان با غفلت نهادهای مسوول و سکوت خبری همراه شد.
صدیقه سادات رسولی با نام هنری روشنک، تیر امسال در حالی درگذشت که هیچ رسانه داخلی از آن مطلع نشد و خبرش را منتشر نکرد. این هنرمند در دو دهه 30 و 40 خورشیدی، گوینده شاخص برنامههای موسیقی «گلها»، «گلهای جاویدان» و «گلهای صحرایی» رادیو بود.
اشعاری که او بدون عیب و نقص و بسیار روان و شفاف پیش از آوازها و تصنیفها دکلمه میکرد، باعث آشنایی بیشتر و بهتر مخاطبان رادیو با ادبیات فارسی میشد.
صدیقه سادات رسولی در روزهای ابتدایی تیر امسال در روستای آهار لواسان درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد.
اکبر لقا و بزرگمهر ستاری دو هنرمند دیگر موسیقی کشورمان بودند که خبر درگذشت آنان در مرداد ماه با تاخیر و با اطلاعات ناقص منتشر شد.
دیگر موسیقی دانی که در سکوت به خاک سپرده شد، رضا رحیمی بود که 25 شهریور از دنیا رفت و دو روز بعد در سکوت خبری به خاک سپرده شد.
داغهایی که سینما و تلویزیون ایران دید
عرصه سینما و تلویزیون ایران نیز مثل موسیقی در تابستان امسال داغدار مرگ چهار هنرمند شد.
شبانگاه شش تیر، علی کسمایی، پدر دوبله ایران در سن 97 سالگی از دنیا رفت.
او که سابقهای طولانی در زمینه دوبله فیلمها و سریالهای خارجی به زبان فارسی داشت، پایه گذار اصلی این هنر در ایران به شمار میآمد.
مراسم تشییع پیکر علی کسمایی با حضور هنرمندان سینما و تلویزیون برگزار شد و چند چهره شناخته شده هنر دوبله نیز در گفت و گو با خبرآنلاین به تشریح ویژگیها و صفات شخصیتی و هنری او پرداختند.
دومین هنرمند درگذشته سینما و تلویزیون در تابستان امسال، حمید حمزه بود که بعد از سالها فعالیت در عرصه چهرهپردازی فیلمها و سریالها، دهم تیر به دیار باقی شتافت و دو روز بعد پیکرش در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
سینما و تلویزیون ایران در تابستان امسال، دو بازیگر زن خود را نیز از دست داد.
هفتم مرداد، ایرن زازیانس بازیگر قدیمی سینما بر اثر سرطان ریه در 85 سالگی درگذشت.
دومین بازیگر زن سینما و تلویزیون ایران که تابستان امسال درگذشت، نادیا دلدار گلچین بود که بستری شدن او در بیمارستان، مدتها قبل از مرگش خبر ساز شده بود.
مشکلات بیمه درمانی این بازیگر که سالها بود از بیماری کلیه رنج میبرد، بار دیگر ضعف قانونی حمایت از هنرمندان را آشکار کرد و البته گلایههای خانوادهاش را نیز به دنبال آورد.
نادیا دلدار گلچین کوتاه مدتی بعد از آنکه روی تخت بیمارستان به کما رفت ، 25 مرداد دار فانی را وداع گفتو یک روز بعد پیکرش از مقابل تالار وحدت تشییع شد.
نقطه پایان زندگی دو اهل قلم
تابستان امسال، شاهد درگذشت یک نویسنده و یک مترجم عرصه ادبیات ایران نیز بود.
15 مرداد 1391، محمود گلابدرهای، نویسنده کتاب «لحظههای انقلاب» پس از گذراندن دورهای از بیماری، دار فانی را وداع گفت.
او که ابتدای تابستان نیز مدتی در بیمارستان الغدیر تهران بستری شده بود ، آثار بسیاری در حوزه داستان نویسی از خود به یادگار گذاشته است.
زندگی و مرگ این نویسنده نیز پرسش های زیادی را در ارتباط با شرایط اقتصادی، شغلی و درمانی اهالی فرهنگ و هنر مطرح کرد.
دومین اهل قلم که تابستان امسال درگذشت، پرویز همایونپور بود که با ترجمههایش به ویژه برگردان آثار میلان کوندرا به زبان فارسی شناخته میشد.
این مترجم سوم شهریور در سن 72 سالگی در دریاچه لمان سوییس غرق شد.
خبر انلاین
ذره بین : خداوند به خانواده این عزیزان صبر بدهد