صفحه اصلی > دسته‌بندی نشده : نگاهی به فیلم جدید «Longlegs» با نقش‌آفرینی نیکلاس کیج

نگاهی به فیلم جدید «Longlegs» با نقش‌آفرینی نیکلاس کیج

لنگ دراز (longlegs)

بهراد رشوند: پس از حدود یک‌ سال تبلیغات رسانه‌ای موفق و همچنین استقبال خوب مخاطبان در گیشه، جمعه گذشته نسخه دیجیتال فیلم «Longlegs» با نقش‌آفرینی و تهیه‌کنندگی نیکلاس کیج منتشر شد؛ فیلمی در ژانر ترسناک و جنایی که بیش از آنکه از ملزومات خلق یک تریلر رعب‌آور و قصه‌ای رازآلود و مرموز بهره برده باشد، توجه و تمرکز خود را بر مدار یک روایت «پلیسی – معمایی» قرار داده و از قضا در طرح و تکوین این دست روایت نیز ناکام مانده است.

Longlegs با معرفی یک مامور «اف‌بی‌آی» به نام لی هارکر آغاز می‌شود که در همان دقایق ابتدایی، مات بودن تصویر پس‌زمینه و حساسیت دوربین در نمایش شخصیت اصلی، بیانگر عجول بودن کارگردان در تدارکات معارفه کاراکتر هارکر به بیننده است. شم پلیسی ماورایی و اعجاب‌آور او که بدون معطلی از سوی خالق، با پیدا کردن قاتل از میان چندین و چند گزینه محتمل به تصویر کشیده‌ می‌شود یا آنجا که براحتی بهترین امتیاز ممکن را در تست ماموران «اف‌بی‌آی» دریافت می‌کند، طریقه شخصیت‌پردازی ضعیفی ا‌ست که می‌شد آن را به آرامی و با سرعت پایین‌تری پیش‌ برد تا مخاطب به مرور با ویژگی‌های مختلف شخصیت اول ارتباط برقرار کند.

لنگ دراز (longlegs)

«آز پرکینز» کارگردان Longlegs که در دیگر ساخته‌های خود همواره به وضوح با دوری از ادوات متداول در القای حس وحشت و دلهره، سعی بر ارائه یک سبک جدید با به‌کارگیری تکنیک‌های متفاوت و خودساخته داشت، اینجا با سکانس افتتاحیه فیلم، ناچار دست به دامان همان المان‌های مرسوم این قبیل ژانر شد؛ زمانی که صدایی خوفناک و موسیقی‌ای هولناک بر تصویر غالب و ناگهان با یک «جامپ اسکیر» نیمه‌جان، شخصیت ترسناک داستان نمایان می‌شود. این به واقع کدام خلاقیت مبتکرانه و ایده هوشمندانه‌ را به دنبال دارد؟ جالب است که اما همین یک نمونه از سایر ترفندهای به‌کار‌رفته کارآمدتر است!

در ادامه با تاکید کارگردان به زوم تدریجی لنز بر موقعیت و بلافاصله کات تصویر و نمایش پلان پیش‌رو، عوض تلقین حس و حال تعلیق، یک بلاتکلیفی اساسی و کلافگی حسابی به تماشاچی ارزانی می‌شود. در طول فیلم ۳ بار شاهد تاریک شدن تصویر و باز شدن ناگهانی یک در برای قرارگیری در اتمسفر وحشت‌انگیز یک جست‌‌وجوی معمایی هستیم. بار نخست این ترکیب تا حدی تاثیرگذار است، تکرارش در صحنه‌ای دیگر قابل پیش‌بینی و اجرایش برای سومین لحظه، مشخصا لوث و بی‌فایده است.

لنگ دراز (longlegs)

همان‌طور که در ابتدای مطلب به آن اشاره شد، محوریت «پلیسی – معمایی» قصه از مضمون معرفی شده برای فیلم Longlegs سبقت گرفته‌ است. البته نقدی بر این امر  وارد نیست اما مادامی که توانایی لازم برای خلق یک داستان پرکشش و درگیر‌کننده وجود نداشته باشد، بهتر است از همان ژانر تخیلی و ترسناک‌محور فاقد سناریو پیروی شود. در «لنگ‌دراز» ما با نکات و جزئیات تکراری دیگر فیلم‌های کارآگاهی همراه هستیم. برای مثال نوشتن نامه‌های رمزدار توسط قاتل که پیش‌تر در «زودیاک» دیوید فینچر به آن پرداخته شده است. فرصتی که می‌شد از آن به عنوان نقطه عطف فیلمنامه و ایجاد علامت‌های سوال متعدد در ذهن بیننده استفاده کرد اما کاملا عجولانه و تنها به واسطه نشان دادن مهارت‌های شخصیت لی هارکر، هدر رفته است.

فیلمساز، Longlegs را به ۳ بخش با مضامین مختلف در راستای پیرنگ کلی داستان تقسیم می‌کند. یک تقسیم‌‌بندی نامتوازن و سراسر اشتباه که محتوای هر قسمتش از محوریت سرفصل مطروحه سبقت گرفته و بی‌ارتباط به آنچه بیان شده، روی ریل بیراهه یک قصه بی‌مایه حرکت می‌کند. همه این جزئیات آشکارا بر این موضوع تاکید دارد که تمام دغدغه خالق حول محور خلق یک داستان درگیرکننده به موازات نمایش یک تریلر ترسناک نوآر است اما حقیقتا خروجی کار ۱۸۰ درجه با ذهنیت و باور کارگردان در تضاد است. به لحظه آشنایی خانواده مامور کارتر توجه کنید.

لنگ دراز (longlegs)

درست در سکانسی بعد از رمزگشایی از دست‌نوشته‌های قاتل و پی بردن به طریقه به قتل رسیدن مقتولان، خانواده کارتر به بیننده معرفی می‌شود. یک ترتیب‌بندی اساسا غلط، چرا که به محض آگاهی از هدف قاتل، این مساله مطرح می‌شود. بزودی تولد دختر کارتر است و نزدیک‌ترین گمانه‌ای که به ذهن مخاطب، زبانه می‌کشد، این است که طعمه بعدی قاتل، دخترک کارتر بوده و درست در سکانس پایانی با همین امر مواجه می‌شود. باید پیش از آنکه اطلاعات اولیه به تماشاچی داده شود، کاشت‌های فیلمنامه‌ای انجام شود و در ادامه با فواصل زمانی مشخص، ذهن بیننده به نقطه‌ای دیگر معطوف شده و دست ‌آخر با یک برداشت معین، با غافلگیری مخاطب همراه شود. در دقیقه ۵۰، قاتل (با بازی نیکلاس کیج) برای نخستین‌بار پس از پیش‌درآمد ابتدایی فیلم رو به دوربین حاضر می‌شود. بی‌شک بازی نیکلاس کیج، بی‌نقص‌‌ترین نکته این سینمایی به حساب می‌آید؛ میمیک‌های صورت با آن گریم سنگین، ادای لحن خاص و نگاه‌های خوف‌انگیز.

او با ظرافت و حساسیت هرچه‌ تمام و بهره‌گیری از تجربه بلندبالایش در صنعت سینما، یک پرسوناژ جذاب و پرظرفیت را برابر دیدگان تماشاگران بنا می‌کند که شوربختانه در سایه یک اثر ضعیف و پر ایراد، به مثابه یک فکاهه و لطیفه‌ای بی‌معنا تلقی می‌شود. کیج که با فیلم «خوک» یک بازگشت خیره‌کننده داشت و در ادامه به کرات با ارائه متدهای اصولی، به تحکیم جایگاه خود در کسوت یک بازیگر حرفه‌ای پرداخت، در «Longlegs» مانند «سناریوی رویایی» تمامیت مهارتش در هنر آکتور بودن را فدای یک نمایش آماتورگونه کرد.

لنگ دراز (longlegs)

تکمله: «Longlegs» اثری ا‌ست کش‌دار، به اسم تریلر ترسناک با چاشنی ژانر پلیسی اما پلیسی‌محور و ناکام در مطرح کردن معما؛ ضعیف در نمایش تعلیق و القای حس دلهره با یک نیکلاس کیج معرکه که اسیر حال و هوای یک فیلم به ظاهر هولناک و به واقع مضحک در اجراست؛ فیلمی که با جعل امضای «زودیاک»، سودای «زندانیان» را داشت اما گروتسک «فارگو» را نفهمید و یک جوک بی‌مزه ۱۰۰ دقیقه‌ای را با نقاب تبلیغات فریبنده و پارودی مسخره «سکوت بره‌ها» فریاد زد.

اشتراک در
اطلاع از
guest
11 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فرزاد
فرزاد
15 روز قبل

من که هنوز فیلم رو ندیده‌ام ولی به نظر میاد منتقد فیلم، ادامه دهنده‌ی مسیر آقای میثم کریمی باشه! سختگیر و مشکل پسند…

سین
سین
13 روز قبل
پاسخ به  فرزاد

فیلم می تونست محشر باشه به خاطر طرح کلی داستان….یک فیلم کارآگاهی که با سحر و جادو مخلوط شده…اما نتیجه خوب در نیومده….کلاریس از فیلم سکوت بره‌ها …. نامه های زودیاک…فضای سریال کاراگاهان حقیقی…عروسک آنابل …دلقک فیلم it…باز بوفالو بیل از سکوت بره‌ها اما شیطان پرست….همه رو با هم بریز تو مخلوط کن نتیجش میشه این فیلم و دلایلش همونه که در نقد اومده…اما واسه یه بار دیدن بد نیست

فرزاد
فرزاد
13 روز قبل
پاسخ به  سین

جالبه…
از بین آثاری که گفتی it، سکوت بره ها و کارآگاهان واقعی رو خیلی دوست دارم! به احتمال زیاد فیلم رو ببینم؛ مخصوصا که رازآلود هم هست… .

Mikaeil
Mikaeil
16 روز قبل

بازهم احساس می کنم نویسنده خیلی به فیلم رحم کرده
بچه هایی که تو دانشگاه کار ایران کارگردانی میخونن تو تجربه اولشون فیلم بهتری میسازن

غزاله شکور:)
غزاله شکور:)
15 روز قبل
پاسخ به  Mikaeil

دیگه خزعبل گویی هم حدی داره ..شاید فیلم خوبی نباشه اما فیلمسازای حرفه ای ایران هم نمی تونن چنین فیلمی بسازن .البته ایرانی جماعته و اصرار بر گنده گویی و خودشیفتگی

Mikaeil
Mikaeil
15 روز قبل
پاسخ به  غزاله شکور:)

دوستان همه ساکت باشن
نژاد اصیل ساکسون،ساکن خیابون بورلی هیلز داره از ما کله سیاه های خاورمیانه ای انتقاد میکنه

سعید
سعید
15 روز قبل
پاسخ به  Mikaeil

تو کله سیاهی هستی که آرزوت بلوند شدنه
گول شعاراتو نمی خوریم داش
صد تا لباسم بپوشی فایده نداره لختتو دیدیم
امثال شما تو حراجی زیاده
ور ضد غرب نزن

سعید
سعید
14 روز قبل
پاسخ به  Mikaeil

ببخشید ایشون به هر کسی میرسی توهین میکنه شما هم نشر میدید حالا به ما که رسید و جوابشو میدیم
جوابمون سانسوره و انتشار ندادن

mikaeil
mikaeil
14 روز قبل
پاسخ به  سعید

سعید جان اون لختی که از ما دیدی حاصل هفت سال ورزش کاراته و دو سال بدنسازیه
توروخدا نگو فایده نداره
اصلا قلب کوچولوم میشکنه

باز منو میشه تو حراجی خرید کرد، تو و امثال تورو مفتی هم بزارن کنار ….کارتون خوابا …هم برت نمیدارن

و جدا بیا روی ادعات وایستا و بگو دقیقا من چه “شعاری” دادم که قرار نیست گولش رو بخوری؟

و اصلا به تو چه ربطی داره که من ضد غرب صحبت میکنم؟ جدا به تو چه؟

سعید
سعید
13 روز قبل
پاسخ به  mikaeil

شعارات چه با این حساب چه با ممدجواد چه با هر حسابی معلومه
از اونجا که واقعیتای موجود رو آدم کور هم حس میکنه کاملا معلومه معکوس هستی و اتفاقا از غرب بدت نمیاد منتها لازمه نقش بازی کنی.
ضمنا تو خودت عاشق حراج شدنی
کلا نسبت به این چیز
بی حس شدی از بس تکرار شده
همون الگوت اون منتقد معلوم الحال بی سواد هم همینه
اصلا تو رو چه به یورگوس لانتیموس که بدن برهنه زن ها رو میبینه
به فیلم اونا میرسی میشی منتقد به یه بوس تو فیلمای کشورتون میرسید میشید معلم اخلاق
از بس ریاکار و بی اخلاقید شیطونای بلا

سین
سین
16 روز قبل

یکی از بدترین گریمهای تاریخ سینما رو تو این فیلم می تونید ببینید….فیلم ملغمه ای از معمای پلیسی و جادوست اما نمی تونین جدی بگیریدش و یا با فیلم ارتباط برقرار کنید.به قول معروف شیمیش در نیومده…..اما نیکلاس کیجه دیگه و باید فیلماشو دید