خلاصه داستان «یادگار جنوب»:
پس از این که همسر وحید به کما میرود، وی تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا بتواند در کنار او باشد؛ اما اتفاقات مطابق انتظار پیش نمیرود و…
کارگردان:
حسین امیری دورماری، پدرام پور امیری: دو سینماگر با سابقهای که سالها بهعنوان نویسنده آثار متعددی را به نگارش درآوردهاند. از جمله همکاریهای موفق این دو میتوان به نگارش فیلمنامه سریال «یاغی» و فیلم «شنای پروانه» اشاره کرد.
نقد فیلم «یادگار جنوب»:
«یادگار جنوب» به شکل عجیبی، مجموعهای از تصمیمات عجیب است که بهصورت یکجا در یک فیلم سینمایی دور هم جمع شدهاند. اولین مواجهه تماشاگر با فیلم، “غیرخطی” بودن اثر است. شیوه روایتی که برخی از بهترین آثار تاریخ سینما از جمله «ممنتو» و «پالپ فیکش» از آن بهره جستهاند و به بهترین شکل، محصول خود را به تماشاگران ارائه دادهاند.
اما این جا در «یادگار جنوب»، نهتنها هیچ دلیلی برای روایت غیرخطی فیلم وجود ندارد؛ بلکه با اتخاذ این سبک روایت، فیلم بیخود و بیجهت نیمی از مدتزمان خود را به بطالت گذرانده و خط زمانی قصه را پسوپیش کرده تا شاید بتواند تعلیقی در داستان ایجاد کند که کاملاً نتیجه عکس داشته است! مشکل در این بخش به حدی زیاد است که حتی باعث گنگتر شدن پیچشهای داستانی و تأکید فیلمسازان بر مفهوم “عشق” در فیلم بوده است.
به این روایت غیرخطی نامفهوم، باید شخصیتهای نامفهوم را هم اضافه کرد که در طول قصه ساخته نمیشوند. وحید بهعنوان شخصیت اصلی و عاشقپیشه فیلم، ظاهراً قرار بوده عشقی افلاطونی را در سینه حمل کرده و بابت آن جنون عاشقانهای را تجربه کند. در این شرایط به نظر میرسید که سازندگان میبایست این عشق را چنان پرورش میدادند که تماشاگر با تماشای آن ازخودبیخود شود؛ اما این عشق به عجیب و غریبترین شکل ممکن و در گرو مجموعهای از تصمیمات نابخردانه و بیمفهوم به تماشاگر ارائه میشود تا نه شخصیتی ساخته شود و نه عشقی تبلور یابد!
به شخصیتپردازیهای ضعیف فیلم باید حضور شخصیتهای نامرتبط به فیلم را هم اضافه کرد. صابر اَبَر در زیر گریم سنگین، نقشی را ایفا کرده که چند دهه از خودش بزرگتر است. شخصیتی که هیچ تأثیری در داستان ندارد و علیرغم این که سکانسی طولانی را به خود اختصاص داده؛ اما در ادامه قصه، نهتنها تأثیری بر داستان نمیگذارد؛ بلکه بلافاصله از قصه حذف میشود تا کارکرد حضور او در قصه نامشخص باشد. از این دست تصمیمات و اقدامات عجیب سازندگان است که باعث میشود تماشای «یادگار جنوب» تجربه عجیبی به شمار برود.
بازیگران فیلم نیز درخششی برای به ساحل نشاندن این کشتی آسیبدیده نداشتهاند. وحید رهبانی بهعنوان بازیگر نقش اصلی فیلم، نهتنها توانایی بهتصویرکشیدن عشق را ندارد؛ بلکه حتی در انتقال احساس نیز ناموفق عمل میکند. به جمع بازیگران ناموفق فیلم باید پژمان جمشیدی و سحر دولتشاهی را هم اضافه کرد که یکی از ضعیفترین بازیهای دوران بازیگریشان را در مقابل دوربین ارائه دادهاند.
نقد ویدئویی فیلم «یادگار جنوب» را در ادامه ببینید:
«یادگار جنوب» اثری ناامیدکننده است. فیلمی که با روایت غیرخطی، خودش و قصه نصفه و نیمهاش را جدی گرفته و دراینبین، تصمیمات عجیبوغریبی هم مانند گریم سنگین صابر اَبَر برای یک سکانس اضافه اتخاذ کرده تا مجموع تصمیمات سازندگان فیلم، یکی از ضعیفترین آثار سال را رقم بزند. اثری که حقیقتاً تماشای آن از بابت اشتباهات مکرر سازندگان در تصمیمگیری، تجربهای عجیبوغریب بهحساب میآید!
نمره: 2/10
منتقد: میثم کریمی
خدایی فراستی حرف حسابش اینه ملت فیلمای عطاران و علی صادقی رو نبینند اینا رو ببینن خدایی همون فیلمای به اصلاح سخیف از همچین مزخرفاتی بهتره
بسیار نقد خوب و صحیحی بود.
يكى از مزخرفترين فيلم هايي كه تا بحال ديدم
توی ویکی پدیا نوشته که این فیلم 12.5 میلیارد تومن فروش کرده،واقعا ؟؟؟؟؟
من که با اینترنت مفتی و دانلود مفتی این فیلم را دانلود کردم و بعضی از صحنه های کشدارش رو هم با دور تند رد کردم ،بازم احساس اتلاف وقت از دیدن این فیلم کردم، دیگه اوناییکه رفتن سینما و پول دادن و نشستن تمام وقت این فیلم را دیدن،چقدر بدبختن.
اینهمه هزینه اینهمه وقت ، واقعا چرا ؟
همیشه این برام سوال بود که چطور میشه یه فیلم انقدرررر چرت بدون دیالوگ و….. ساخته بشه .
دقیقن. مرسی