صفحه اصلی > اخبار سینمای ایران : هنگامه قاضیانی: دوست دارم امضای کارگردان پای نقش‌هایم باشد

هنگامه قاضیانی: دوست دارم امضای کارگردان پای نقش‌هایم باشد

IMAGE635183194531359128

هنگامه قاضیانی بازیگر باتجربه سینمای ایران این روزها با بازی متین و قابل حس در نقش مینومیزبان سینماهای کشور است.او حضور موفقی در طول 11 سال فعالیتش در سینما داشته است. حاصل این سال‌ها دریافت دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنواره‌ی فجر برای فیلم‌های به همین سادگی و روزهای زندگی و چندبار نامزدی همین جایزه بوده است.
این بازیگر سینمای کشورمان فیلم هایی همچون: ساکن طبقه وسط ، با دیگران ،به تهران خوش آمدید، بشارت به یک شهروند هزاره سوم، زندگی مشترک آقای محمودی و بانو، من مادر هستم، روزهای زندگی (برنده سیمرغ بلورین)، میگرن، آینه‌های روبرو، برف روی شیروانی داغ، سعادت‌آباد، بیداری رویاها، طاووس‌های بی پر ، نیلوفر، به همین سادگی (برنده جایزه جشنواره وارنا)، اقلیما ، روایت‌های ناتمام، بازنده و سایه روشن را در کارنامه هنری خود دارد.
هنگامه قاضیانی در کنار فعالیت هنری خود ترجمه کتاب «سرزمین مرد سرخپوست»، «قانون مرد سفیدپوست »نوشته ویلکومب واشبرن را نیز در کارنامه خود دارد و به عنوان داور در جشنواره وارنا در بلغارستان نیز شرکت داشت.
گفتگوی هنگامه قاضیانی با برنا را در ادانه بخوانید:

خانم قاضیانی «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» جزء فیلم‌های خاص سینمای ایران محسوب می‌شود علت پذیرفتن نقش چه بود؟
فیلمنامه«بشارت به یک شهروند هزاره سوم» حدود هشت ماه قبل از اینکه نقش را ایفا کنم به من پیشنهاد شده بود و من معمولا فیلمنامه‌های دکترکریمی را دوست دارم زیرا دیده شده که ایشان فیلمنامه‌های خوبی را برای فیلمسازان نوشته‌اند و دقت بسیار زیادی در کارشان دارند. فیلمنامه را خواندم و اعلام آمادگی کردم اما به دلیل اینکه سر فیلم آقای حجازی بودم، کار به تاخیر افتاد. فیلمنامه این کار قوی بود ضمن اینکه نقش را هم دوست داشتم به همین دلیل اینکار را پذیرفتم. البته باید بگویم حضور نیکی کریمی عزیز، حمید فرخ نژاد و فرخ نعمتی هم در این فیلم مزید بر علت شد. در این پروژه من نقش اول را داشتم که نقش بسیارسنگینی بود و با همراهی خوب گروه فشاری که داشتیم را کمتر می‌کرد.


در بیشتر فیلم‌ها باورپذیری نقش را به مخاطب منتقل می‌کنید و خود نیز در نقش غرق می‌شوید. چطور به این باورپذیری در نقش می‌رسید؟
این اتفاق به لطف خدا برای من در فیلم‌ها می‌افتد. من معتقدم در ابتدا خودم باید نقش را باور کنم زیرا وقتی این باورپذیری در من ایجاد می‌شود شخصیتی به من داده می‌شود که به واسطه آن سعی می‌کنم با تمام معلوماتی که به اندازه تجربه زمینی دارم و دیده‌ها و شنیده‌هایم نقش را در درونم باور کنم و باید بگویم درست در همین نقطه است که باورپذیری آغاز می‌شود ضمن اینکه همیشه سعی می‌کنم از کارگردان تبعیت داشته باشم زیرا حتی در مورد کارگردان‌های جوان دوست دارم امضایشان پای نقش‌هایم باشد. این باورپذیری ابتدا باید در نویسنده و بعد کارگردان وبعد هم در کسی که این نقش را طراحی می‌کند وجود داشته باشد در اینصورت است که به یک مشارکت درجه یک می رسیم و تا به امروز هم بدین صورت جواب خوبی گرفته‌ام و شنیده‌ام که مردم نقش‌هایم را باور و با آن همذات پنداری کرده‌اند.

می‌توانید نقش‌ها را از هم مجزا کنید طوری که بتوانید به راحتی با آن ارتباط برقرار کنید؟
بله. صددرصد زیرا تمام این ارواح نمی‌توانند در من زندگی کنند. من معتقدم کسانی که در هنر پا می‌گذارند جمع اضداد هستند . ممکن است فیلمنامه‌ای به تو برسد در مورد نقشی باشد که سال‌ها در مورد آن رنج برده‌ای و منتظر آن بوده‌ای اما وقتی می‌خواهی آن‌را ایفا کنی آن خصوصیت ناخوداگاه در تو جاری می‌شود و به همین دلیل است که خودم را در نقش غرق می‌کنم و ضمن اینکه دوربین برای من همیشه تازه است و هیچ گاه جنبه تکراری پیدا نمی‌کند و همیشه فکر می‌کنم دارم کار تازه‌ای انجام می‌دهم پس تمام انرژی‌ام را به کار گیرم تا آن‌جا که وقتی حرکت دوربین آغاز می‌شود انگار حرکتی تازه در من ایجاد می‌شود. من معتقدم در هنر باید سرسپردگی وجود داشته باشد و این نشات گرفته از جهان هستی است. این سرسپردگی را من به وضوح در مرحوم خسرو شکیبایی می‌دیدم طوری که انگار همین الان بازیگری را آغاز کرده بود ضمن اینکه خلاقیتش را مثل سجاده پهن می‌کرد. بنابراین می‌توان گفت بازیگری اسطوره‌سازی و اجرای آیین است.

نقطه عطف بازیگریتان را در کجا می‌دانید؟
طاهره در فیلم «به همین سادگی». با اینکه هفت سال از آن گذشته است هنوز هم برایم برکت دارد زیرا با گذشت این همه سال بازهم در مورد آن نقش می‌شنوم.«به همین سادگی» فضای سختی از نظر اجرایی داشت اما همان کار باعث شد عزت نفسم بالا رود و من همواره برای کارگردانش دعا می‌کنم.

در قبول نقش‌ها وایفای نقش تا چه اندازه به جایزه فکر می‌کنید؟
جایزه را به واسطه روحیه کودکانه‌ای که هنوز در درونم وجود دارد، دوست دارم و اگرهم موفق به کسب جایزه نشوم بازهم با همان روحیه حضور پیدا می‌کنم. من معتقدم اگر به جایزه فکرنکنی تازه عشق آغاز می‌شود ضمن اینکه به واسطه داشتن نقش‌های خوب جایزه‌ام را گرفته‌ام. سال‌های گذشته جایزه گرفتم بسیار خوشحال شدم و امیدوارم سال‌های سال دوستان دیگرم جایزه بگیرند و من برای آن‌ها دست بزنم. اعتقادم بر این است که وقتی دوربین تمام می‌شود ما به زندگی عادی مان برمی‌گردیم پس چه خوب است که همیشه با صداقت زندگی کنیم. هر دو سالی که موفق به کسب جایزه شدم هیات داوران بالاترین میزان رای را داشتند و زمانی هم که این فیلم‌ها اکران شد، به واسطه تشویق مردم جایزه‌ام را گرفتم . من به رحمت و تدبیر خداوند بسیار معتقدم و می‌دانم به خداوند همانطورکه روزی هر گنجشکی را می‌دهد روزی بازیگران هم در دست اوست. زندگی واقعیت عجیبی است که نباید در آن زیان هیجان زده شد. فیلم «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» از هفدهم مهرماه بر روی پرده سینماها رفت و در روزهای آغازین اکران، این فیلم مورد نقد و نظر های متفاوتی قرار گرفت و بسیاری نیز درباره جنبه‌های خاص داستان فیلم صحبت کردند. محمدهادی کریمی، کارگردان «بشارت…» در این فیلم به مسائل و مشکلات جامعه و همچنین معضل فرقه‌های انحرافی می پردازد. «بشارت…» داستان خودکشی سریالی دانش آموزان یک دبیرستان دخترانه را به نمایش می‌گذارد ؛ دانش آموزانی که به مانند حلقه‌های یک زنجیر همه به نوعی با هم در ارتباط بوده و همین امر بازپرس ویژه این پرونده را به شدت سردرگم کرده است. «بشارت…» نوشته و ساخته محمدهادی کریمی که از حضور بازیگرانی نظیر هنگامه قاضیانی، مهدی احمدی، حمید فرخ نژاد، خاطره اسدی و بیتا فرهی سود می‌برد داستان قتل سریالی دختران یک دبیرستان را روایت می کند.

 

ذره بین : خودمونیم، چند بازیگر خانم می شناسید که در سینمای ایران مثل هنگامه فاضیانی حرفه ای باشند!؟

 

شبکه ایران

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها