نام : بابک حمیدیان
تاریخ تولد : سال 1359 در تهران
مهمترین افتخارات : برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلمهای « چ » و « رستاخیز »
بیوگرافی کوتاه :
بابک حمیدیان در سال 1359 در شهر تهران دیده بر جهان گشود. علاقه وافر حمیدیان به دنیای هنر و پشتیبانی خانواده هنردوست اش سبب شد تا در انتخاب رشته دانشگاهی اش ، در رشته نمایش و گرایش طراحی صحنه مشغول به تحصیل شود و متعاقباً در سال 1378 با حضور بر روی صحنه تئاتر، اولین نقش آفرینی اش را تجربه کند. اما اولین حضور بابک حمیدیان در عرصه سینما در سال 1382 و فیلم « قدمگاه » به کارگردانی محمد مهدی عسگرپور باز می گردد. فیلمی که در جشنواره فیلم فجر موفقیت های خوبی را تجربه کرد و راه را برای حضور فعال تر بابک حمیدیان در عرصه سینما محیا کرد.
بابک حمیدیان در سالهای بعد حضور پر رنگی را در عرصه سینما تجربه کرد و موفق شد در نقشهای مکمل آثار مهمی از جمله « طبل بزرگ زیر پای چپ » و « بی پولی » حضور پیدا کند. حمیدیان در مسیر پیشرفت خود ، تحسین منتقدان را برای بازی در فیلم « هیس! دخترها فریاد نمی زنند » برانگیخت و موفق شد نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشن انجمن منتقدان سینمای ایراندر سال 1392 شود. اما سرانجام در سال 1392 با بازی در فیلمهای « چ » به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا و « رستاخیز » به کارگردانی احمدرضا درویش ، موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد نقش مکمل مرد شد.
نکاتی که احتمالا درباره بابک حمیدیان نمی دانید :
عاشق کتاب هست و کتاب خوانی را به همه توصیه میکند.
صحنه انجام دادن حرکات موزون توسط اندی گارسیا در فیلم « مودیلیانی » سکانس مورد علاقه اش هست. خودش گفته سالی دو سه بار این فیلم را مشاهده می کند!
نویسنده مورد علاقه اش گابریل گارسیا مارکز است.
گفته که موسیقی مورد علاقه اش الکترونیک است اما برای جان ویلیامز سر تعظیم فرود می آورد!
قرار بود یکی از بازیگران فیلم « درباره الی » باشد اما این اتفاق رخ نداد.
در جریان یک مصاحبه گفته بود که ” دلتنگ خانه سینماست “
با فیلم « یک خانواده محترم » به جشنواره کن رفته است.
در جریان یک مصاحبه گفته بود : « به معناي مطلق كلمه تهاجم تصويري و فرهنگي دارد مردم را مي بلعد. زمانی بود كه خود من واژه «تهاجم فرهنگي» را درك نمي كردم و نمي فهميدم. حالا شايد به دليل مبارزه غير اخلاقي بود كه راجع به اين قضيه مي شد. ولي امروز كاملا مي فهمم و لمس مي كنم كه نسل جوان سرزمين ما را تهاجم فرهنگي دارد غرق مي كند. اصلا معلوم نيست اينها به كجا دارند مي روند. اگر پولدار هستند كه درگير ماشين هاي چند صد ميليوني شان هستند و اگر هم كه فقيرند اصلا همه چيز را رها كرده اند. اينها در سطح شهر در پارك ها و سر كوچه ها منتشر شدند و همواره ناامني ايجاد مي كنند. اينها به همه چيز معترض هستند. بدون اينكه كاري بكنند و بپذيرند از بيرون گود نمي توان كاري كرد. »
بزرگترین دغدغه زندگی اش را اینطور شرح می دهد : « آرامش، به معني واقعي كلمه در جستجوي آرمش هستم. دلم مي خواهد به يك جاي دور بروم و تنها باشم. احتياج به سكوت و سكون دارم. دلم مي خواهد به دل طبيعت به كوه و جنگل و بيابان بروم تا اين نشانه هاي قدرت و عظمت خداوند من را تحقير كنند بلكه حالم خوب بشود. دوست دارم بروم در سكوت گريه كنم. صداي ضربان قلبم را بشنوم و در آيينه به خودم نگاه كنم. بابك را فراموش كردم. همه چيز از بدنم رخت بر بسته. به هر حال يك روز مي آید كه حال من خوب مي شود. يك روزي حال همه ما خوب مي شود. »
لحظه معروف افتادن ناگهانی دستکش مارلون براندو از دستش در فیلم « در بارانداز » را یکی از لحظات شاخص سینما می داند.
گفته که موسیقی را بیشتر از سینما دوست دارد.
با وجود آسیب دیدگی کمر و پایش با جدیت برای بازی در نمایش « خانه سربی » تمرین می کرد و عنوان می کرد که تئاتر هنری مقدس است.
در یک مصاحبه به بهانه بازی در فیلم « رستاخیز » گفته بود که یزید هم می توانسته بور و چشمانی رنگی داشته باشد!
گفته بود که در جریان بازی در سریال « گذر از رنج ها » 6 ماه دستمزد نگرفته و شرایط رفاهی خوبی هم برای بازیگران این مجموعه محیا نشد. این اظهار نظر با واکنش تهیه کننده این سریال مواجه شد که حمیدیان را بازیگری غیرحرفه ای نامید که حیثیت حرفه ای خودش را زیر سوال برده است!
فیلمهای مهم بابک حمیدیان:
رستاخیز
چ
بغض
کلبه
بی‌پولی
خاک آشنا
سه زن
زاگرس
یک بوس کوچولو
طبل بزرگ زیر پای چپ
مزرعه پدری
قدمگاه
امیر گلسفیدی
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگیرد قانونی می شود.
به جامعه مجازی سایت مووی مگ بپیوندید و دوستان سینمایی جدید پیدا کنید!
