صفحه اصلی > اخبار سینمای جهان : درباره مرد اول سینمای هند بیشتر بدانید / آمیتا باچان، بالاتر از براندو، نیکلسن و دونیرو!

درباره مرد اول سینمای هند بیشتر بدانید / آمیتا باچان، بالاتر از براندو، نیکلسن و دونیرو!

in000

ازآنجا که طبق برآوردها فیلم‌های بالیوود و محصولات پرشمار سینمای هند رامعمولاً بالای 5/2 میلیارد نفر در سطح جهان می‌بینند، لابد آمیتا باچان مرداول سینمای هند می‌تواند مدعی شود که پر طرفدارترین و مشهورترین بازیگرسینمای دنیا است. حتی می‌توان از این هم فراتر رفت و به درستی گفت که باچانبالاتر از قهرمانان ملی و سیاسی هند و مهمترین نماد این کشور بسیار پرنفوس پس از عصر فراموش نشدنی مهاتماً گاندی به حساب می‌آید و با این کهبرخلاف قاطبه مردم هند فقیر نیست و ثروتی بزرگ دارد، از دید این مردمقهرمان آنها هم هست و یکی از آنها به شمار می‌آید.
اگر اینها را باور داشته باشیم، شهرت و نفوذ او از مارلون براندوی فقید وجک نیکلسن نیمه بازنشسته و رابرت دونیر و ال پاچینوی همچنان فعال نیز بیشتراست و احتمالا طرفداران باچان وی را ترکیب و ادغامی از این سوپر استارهایهالیوودی می‌انگارند.

وقتی شهر تعطیل می‌شود

امیتا باچان که او را «بی بزرگ» هم می نامند، به محض این که پا به یکی از خیابان‌های هند می‌گذارد، مردم چنان به سمت او می‌شتابند که راه بندان و آن قسمت شهر به شدت پر ازدحام و کل فعالیت‌ها برای دیدن او تعطیل می‌شود. همین چند سال پیش که باچان طی فیلمبرداری یکی از کارهایش مجروح و در بیمارستان بستری شد، مردم دسته دسته مقابل بیمارستان کمپ زدند و روی زمین نشستند و برای بهبودی هر چه سریع‌تر او دست به دعا برداشتند. حتی اکنون در 73 سالگی نیز باچان مجبور است در محاوره با سایرین این فرضیه را که یک موجود بزرگ فراتر از انسان است، از چشم و ذهن هندی‌های شیفته خود و حتی بسیاری از خارجی‌های طرفدار خود بزداید ومنکر این وضعیت و رجحان شود. مشکل اینجا است که وقتی او می کوشد با اظهاراتش خود را یک مرد معمولی در جامعه هند معرفی کند، حرف‌هایش غیر قابل باورتر می‌شود و اصلاً نمی‌توان پذیرفت که او چیزی مثل میلیون‌ها شهروند معمولی هند است. درست مثل این ماند که مثلا یک قهرمان کمیک استریپی فاقد توان شود و ابر قهرمانان کمیک بوکی در جایی آرام گیرند و هیچکس از آنها انتظار نداشته باشد که در هر لحظه مقتضی جهان هستی را از نیستی رهایی بخشد. بنابراین هر چه را آمیتا باچان درباره فرق نداشتن خودش با هموطنان عادی‌اش بگوید، لازمه پذیرفتن آن چشم بستن بر حقایقی است که دقیقاً نکته‌ای خلاف این را گواهی می‌دهد.

موضوع را بزرگ نکنید!

باچان در یک دوره هنری فزون‌تر از 50 ساله در بیش از 180 فیلم بازی کرده و با این که چند بار در فیلم‌های بریتانیای و یا محصولات مشترک انگلیس و هند ورود کرده بود، از ورودش به هالیوود مدت اندکی می‌گذرد و شروع آن هنگامی بود که باچان به سال 2013 در بازسازی «گتسبی بزرگ» فیلم نیمه کلاسیک سال 1974 شرکت کرد. لئوناردو دی‌کاپریو ستاره همچنان جوان هالیوود که نقش اول این فیلم جدید را بر عهده داشت و همان رلی را بازی کرد که رابرت در فورد 41 سال پیش در ورسیون اورژینال ایفا کرده بود، با تجلیل از آمیتا باچان گفته است برای او همبازی شدن با این هنرمند استثنایی و دیرپا افتخاری بزرگ بوده است اما باچان قصد دارد این ماجرا را نیز کوچک جلوه بدهد، وی که در این فیلم رل یک گانگستر به نام مایر وولفسی ‌هایم را بازی می‌کند، می‌گوید: این فقط یک کمیک کوچک از طرف من به یکی از دوستانم بود. باز لورمن (کارگردان استرالیایی بازسازی «گتسبی بزرگ») به من تلفن زد و به شرکت در فیلمش دعوت کرد و من هم پذیرفتم، اصلا مسئله مالی و این جور چیزها در کار نبود و این بحث هم مطرح نبود که حضور من در این فیلم یک سکوی پرتاب برای من برای رسیدن به جایگاهی رفیع‌تر از گذشته باشد و بخواهم هالیوود را هم تسخیر کنم. من به چشم یک کار عادی و پیشنهادی مثل سایر پشنهادات حرفه‌ای به آن گاه کردم. این یک رویداد واقعا معمولی بود.

درس‌هایی که گرفتم

در عین حال باچان بر این نکته تاکید می‌کند که همین تجربه عادی برای او بسیار آموزنده بوده زیرا دقت کارها و برنامه‌ریزی‌های حساب شده در استودیوهای غربی حرف اول را می‌زند تا محصولات مورد نظر به موقع آماده شوند و تاخیری حادث نگردد. اضافه بر این تحقیق کامل پیرامون سوژه فیلم ها و تلاش برای هر چه حقیقی‌تر ساختن آن نیز یک درس برای باچان و هموطنان اوست و یا لااقل این چیزی است که این هنرمند بلند بالا مدعی آن است و سخن از آن می‌گوید. آنجا به جزییات و نکات دقیق و به کیفیت فیلمی که می‌سازند، بسیار اهمیت می‌دهند و من از این پروسه چیزهای زیادی را یاد گرفتم و سعی می‌کنم همین اسلوب را در فیلم‌هایی که در هند بازی می‌کنم، به اجرا در بیاورم. از این موضوع که بگذریم، نمی‌فهمم چرا عده‌ای رفتن مرا به هالیوود و بازی‌ام در گتسبی بزرگ را این قد بزرگ می‌کنند.

ما و آنها

باچان به صراحت درباره هویت خاص و متفاوت سینمای هند و این که باید این هویت حفظ شود، حرف می‌زند و طی اظهاراتش مشخص می‌شود که از واژه بالیوود هم خوشش نمی‌آید. فرهنگ‌های غربی با آنچه ما به آن اعتقاد داریم بسیار فرق دارد و به واقع فرهنگ ما بسیار غنی‌تر و قدیمی‌تر و با ارزش‌تر از آنهاست و اثری از این موارد در فرهنگ ضعیف‌تر و سطحی‌تر آنها پیدا نمی‌شود. آیا اهمیتی که ما به مسایل خانوادگی و دلبستگی برادران و خواهران به یکدیگر می‌دهیم و اعتباری که علاقه متقابل والدین و کودکان از منظر ما دارد، همانی است که آمریکایی‌ها نیز از آن یاد می‌کنند؟ همه می‌دانیم که این طور نیست.

پدرم دائماً فیلم‌های مرا می‌دید

آمیتا باچان در عین این که از کلمه بالیوود به خاطر این که از واژه هالیوود تقلید شده خوشش نمی‌آید، اما تمام حرف‌هایش تایید و تجلیلی از ارزش‌های موجود در جامعه سینمای هند است. او با یادآوری پدر مرحومش می‌گوید: تقریباً در تمامی فیلم‌های هندی نیکی ونیات مثبت بر شر و خواسته‌های منفی فایق می‌آیند و این یک نقطه امیدوار کننده برای مردم کشورمان و خوشبین‌تر شدن آنها به فرجام کارشان است. پدرم در سال‌های آخر عمرش دائماً فیلم‌های مرا می‌دید و وقتی می‌پرسیدم چرا این کار را می‌کند، می‌گفت دوست دارد حاکم شدن عدالت بر جامعه را در یک کار هنری و در قالب اثری فرهنگی ببیند. او معتقد بود این روال در زندگی عادی مردم هند وجود ندارد ودر نتیجه دیدنش روی پرده نقره‌ای الزامی و مفید است. درست است که سینمای هالیوود نقاط قوت خود را دارد اما این نقاط فرهنگی نیستند و بیشتر به مسایل فنی و این جور چیزها مربوط می‌شود.

عاشق خانواده، دشمن خانواده!

آمیتا باچان از زمان ازدواجش با جایا بادوری در سال 1973 پیوسته کوشیده خودش را یک مرد اهل خانه و خانواده جلوه بدهد اما گزارش مطبوعات هند لااقل در دهه‌های 1980 و 90 چیزی کاملا خلاف این را می‌گفت و دلالت بر این داشت که برخی هنرمندان دیگر هندی بر اثر ارتباط با باچان لطمه‌ای اساسی دیده اند. این گزارش یا حاکی از این بود که هنرمندانی چون پروین بابی و رخا بر اثر مراوداتی بی‌فرجام با باچان به کلی از جاده سلامتی خارج شده و افسردگی گرفته‌اند. اولی ظاهراً به بیماری روحی دچار شد و دومی از انضار خارج شد و سال‌ها تنها زیست. رخا بعداً مدعی شد که ارتباط او با باچان مساعد بوده و مشکلی هم وجود ندارد اما به محض بیان این موضع باچان که قدرت تشکیلاتی و نفوذ اجتماعی‌اش در جامعه هند هزار برابر اوست به همکاری خود با وی در فیلم‌های هندی برای همیشه پایان داد و او را به طور کامل بایکوت کرد.

بعد از 30 سال فترت

البته این ماجرا هم اینک یعنی در زمستان 2015 و در فاصله کمی تا از راه رسیدن بهار تعدیل و ترمیم شده و اولین فیلم مشترک باچان و رخا در 30 سال اخیر که «شامیتاب» نام دارد، آماده نمایش شده است. باچان در این شرایط هم حاضر نیست راجع به گذشته و امروز و نحوه همکاری‌اش با رخا حرف بزند و حقیقت را بگوید. حرف‌های مطبوعات طالب جنجال را باور نکنید. آنها خیلی چیزها را می‌نویسند که اصلا صحت ندارد و بعضی شان واقعاً مسخره است. اینها نتایج کار کردن در دنیای هنر و به ویژه جوامع سینمایی است. کلی شایعات می‌سازند که اصلا صحت ندارند. باید به آنها عادت کرد.! باچان هنوز در کنار همسرش جایا زندگی می کند و آنها دو فرزند دارند. یکی دختری به نام شویتا و دیگری پسری بسیار مشهورتر به اسم آبیشک که وقتی در سال 2007 با ایشواریا رای هنرپیشه معروف هندی ازدواج کرد. همه بیش از پیش مطمئن شدند که خاندان باچان بر سینمای هند حکم می‌راند و قدرت اول در بالیوود است و می‌تواند هر چیزی را در آنجا در اختیار گیرد.

مافیایی مردمی!

با این حال هندی‌های معمولی و بینوا هنوز اصرار دارند باچان را که 180 درجه با آنها فرق دارد و قدرتش در این کشور همانند مافیایی‌ها است، مردی از خودشان و حتی فرزند فقر و رنج بینگارند و اگر او در این کشور این همه محبوب است از این باور رسوخ ناپذیر برمی‌خیزد. در سال 1975 که کار ایندیرا گاندی و موافقان و مخالفان وی بالا گرفته و جامعه هند متلاطم بود و بر اثر آن بیش از 100 هزار نفر بدون محاکمه زندانی شده بودند، باچان از نظر مردم کسی بود که می‌توانست آنها را از آن بلاتکلیفی رهایی بخشد وآینده‌شان را روشن کند.

نوعی سلاح سیاسی

در خیابان‌ها و با تلاش کسانی که می‌کوشیدند دموکراسی از نوع ایندیرا گاندی را بر دیکتاتوری گروه‌های مقابل او فایق گردانند، نوعی آزادی و رستگاری تبلیغ و حس می‌شد و چون گمان می‌رفت که باچان منادی این رویکرد در فیلم‌های هندی و نشانگر خشم مردم هند و به خصوص طبقات متوسط و فقیر و کارگر و صدای مبارزه آنها با عوامل محدود کننده موجود است، ارج و قربی ویزه پیدا کرده بود. فیلم‌های آن دوران باچان شامل «زنجیر»، «شعله» و «دیوار» از این حکایت می‌کردند که می‌توان بدون دخالت دولت به وحدت و خوشبختی رسید و اصیل و هندی و مهم‌تر از همه فقیر و پاک ماند. باچان در این فیلم‌ها و بسیاری از آثار بعدی‌اش حد نهایت امید و قدرت مردمی نشان می‌دهد. مردی که همه قدرتش را از مردم می‌گیرد و باهوش و منصف است و وقتی با نیروهای شر می‌جنگد، یک تنه 100 نفر را هم حریف است و با این که کاملا مشخص است این یک اغراق گویی و حقیقت چیزی کاملاً متفاوت است مردم هند آن را باور می‌کنند چون برایشان امیدوار کننده است.

پدیده زایل نشدنی

40 سال بعد از آن تاریخ نیز باچان منادی همان ارزش‌ها برای هندی‌ها است و مردم حتی متوجه پیر شدن وی نیز نشده‌اند و با این که او در 20 سال اخیر بارها رل پدر و حتی پدربزرگ را در فیلم‌ها بازی کرده اما هر موقع اراده کرده، دوباره آرتیست اصلی و جوان اول فیلم شده و عاشق پیشه جلوه کرده و به اهدافش هم رسیده است. در هند و به واقع در کل جهان فقط آمیتا باچان می‌تواند این چنین باشد و اگر او یک پدیده بزرگ تلقی می‌شود، به همین خاطر است، پدیده‌ای که حتی با جبر زمان هم می‌جنگد و خیال کمرنگ شدن نیز ندارد.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها