صفحه اصلی > سینمای کلاسیک : سینمای کلاسیک : ایرما خوشگله ( Irma la Douce )

سینمای کلاسیک : ایرما خوشگله ( Irma la Douce )

1

ایرما خوشگله  : Irma la Douce

کارگردان : بیلی وایلدر

نویسنده : آلکساندر برفورت ، بیلی وایلدر

بازیگران :

جک لمون / نستر پاتو – لرد ایکس

شرلی مک لین / ایرما خوشگله

لو جیکوبی / سبیل

زمان : 147 دقیقه

محصول : 1963

مهمترین افتخارات : دریافت اسکار بهترین موسیقی ، کاندید اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن برای شرلی مک لین، کاندید اسکار بهترین فیلمبرداری.

 

داستان فیلم : 2

ایرما ( شرلی مک لین ) یک بدکاره است که که در قبال دریافت پول از مردان با آنها رابطه برقرار می کند. اما تفاوتی که ایرما با دیگر همکاران خود دارد این است که او به عشق معتقد است و روحیه تغییر پذیری نیز در او دیده می شود. در همین شهر نستر ( جک لمون ) یک افسر پلیس وظیفه شناس و با وجدان است که برخلاف همکاران باج گیرش، هیچ علاقه ایی به سوء استفاده از موقعیت شغلی خود ندارد اما متعاقباً با بدشانسی از کار خود بیکار می شود و اینبار بجای قانون تصمیم می گیرد تا به  قمارخانه ها سری بزند! در این میان او با ایرما آشنا می شود و بعد از گذشت مدتی از آشنایی ، وی عاشق ایرما می شود اما ابراز عشق به یک بدکاره ماجراهایی را بدنبال دارد…

 

کارگردان :

بیلی وایلدر، زاده 1906، متولد وین، خبرنگار و سناریست در برلین، و سازنده «آدم ها در روز یکشنبه » و فیلم های دیگر، به سال 1934 به ایالات متحده آمریکا رفت و سال ها به عنوان سناریست نزد «ارنست لوبیچ»- که دلبستگی بسیاری به او داشت – سرگرم کار بود.صرف نظر از چند کار تجاری و سیاسی، مجموعه آثار« وایلدر» به عنوان کارگردان از دو دوره تشکیل یافته است: یک دوره جدی و یک دوره کمدی. «وایلدر» در دوران سری سیاه دو فیلم کلاسیک از این نوع را پدید آورد: غرامت مضاعف و تعطیلات از دست رفته آخر هفته. پس از این دو فیلم، فیلم های دیگری نیز به همین سبک ساخت: سانست بلوار – 1950 – و کارناوال بزرگ – 1952. «وایلدر» برخلاف «لانگ» و «سیودماک»، آثارش را با سنت آلمانی ملودرام های سمبولیک – تقدیری ادغام نکرد، بلکه بیشتر متوجه رمان های جنایی آمریکایی نویسندگانی چون «همت»، «چندلر» و «کین» شد.«وایلدر» هرگز به فراتر از رویدادها اشاره ای نمی کند؛ عمل آدم ها نه توجیه می شود و نه ارزشیابی؛ به دنبال علل بدبینی هاست. فقط خودخواهی های بی بند و بار قهرمانان اوست که رویدادها را در تحرک نگه می دارد: زنی برای کشتن شوهرش برنامه ریزی می کند تا بتواند پول هنگفت بیمه را تصاحب کند «غرامت مضاعف» ؛ مردی بیش از گذشته گرفتار الکل می شود «تعطیلات از دست رفته آخر هفته» ؛ نویسنده ای جوان از خودپسندی های یک ستاره قدیمی هالیوود که در حال پیر شدن است، استفاده می کند، در حالی که خودش به خاطر جاه طلبی هایش در حال نابود شدن است «سانست بلوار»؛ خبرنگاری منتظر می ماند مرد مجروحی بمیرد تا او بتواند داستانی بزرگ بنویسد «کارناوال بزرگ».هر از گاهی نگاه خشم آلود «وایلدر» متوجه پدیده های اجتماعی، نظیر «کارناوال بزرگ» و حضور دائمی تبلیغات می شود، اما فقط تاثیرات جزیی از خود برجای می گذارد: تحقیر «وایلد» بیشتر متوجه افراد است تا نهادها.فیلم های تفریحی «وایلدر» در اصل با فیلم های جدی او تفاوت چندانی ندارد. حتی در فیلم های خارش هفت ساله  1955 – بعضی ها داغشو دوست دارند – 1959 – آپارتمان – 1960 – و یک دو سه – 1961 – نیز بدبینی توام با طنز تلخ نهفته است. گه گاه نیز پرده از مکانیسم غیر انسانی اجتماعی برداشته می شود، مثلا در «آپارتمان»، تحقیر کارمندی در محل کارش مطرح می شود؛ اما تماشاگر در عین حال از آنچه بر آدم های فیلم می گذرد به شدت به خنده می افتد.کمدی آثار «وایلدر» به فیلم های خنده آور «هرولد لوید» و « دانلد داک» بسیار نزدیک است: آن ها نیز خنده دار بودنشان را از نگاه به انسان هایی که در تار و پود قوانین حاکم بر جامعه دست و پا می زنند، کسب می کنند.یکپارچگی سبک آثار4«وایلدر» مدیون دیدگاه بدبینانه و طنز تلخی است که در آن هاست: همه چیز سطحی است؛ هیچ سمبولی به پس زمینه اشاره نمی کند؛ دیدگاه ها و نتایج آن ها تابع شرایط اقتصادی اند که برای هر چیز بی اهمیتی راه باز می کنند.استعداد «وایلدر» در ایجاد ضربآهنگ سریع، گفت و گوها، ترسیم و تقطیع منظم کنش و واکنش ها خلاصه می شود که به وی امکان می دهد تا مکانیسم زندگی را بازسازی کند. در قطعات خنده دار او، تاثیر کمدی اسلپ استیک (بزن بزن) نمایان است؛ اما این آثار در حالی که در انفجار پایانی شان، با شادمانی مژده ویرانی نظامی غیر انسانی را می دهند، با این حال همه آن ها به صورتی منظم، به پایانی خوش و احساساتی می انجامند. وایلدر سرانجام در سال 2002 بر اثر ابتلا به ذات الریه دارفانی را وداع گفت.

منبع: تاریخ سینمای هنری

 

بازیگران :

جک لمون : جك لمون متولد بوستون ماساچوست آمریكا و تحصیلكرده دانشگاه هاروارد است. بازیگری كه محبوب همگان بود و وارن كووان مدیر برنامه های او می گوید كه حتی در زندگی خصوصی نیز بسیار شرافتمند بود. جك لمون با نام كامل وحقیقی جان اولر لمون در یك خانواده بالنسبه مرفه در ۸فوریه ۱۹۲۵ به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلاتش به نیروی دریایی پیوست. اما تا پایان درآن جا ماندنی نشد و به نیویورك رفت و درآن جا هنرپیشه شد. او در بیش از ۶۰فیلم بازی كرد كه كمدی های متنوع وحتی اسلپ استیك را شامل می شد او دركارهای درام نیز شركت كرد اما همان طور كه قبلاً گفتیم اوج مهارت وی در كمدی هایی بود كه پیرامون آدم هایی عادی ساخته می شد جك لمون كاندیدای ۸جایزه اسكار شد و دوتای آنها را برد. اولی درسال ۱۹۵۵ حاصل آمد و اسكار نقش دوم مرد و برای فیلم «میستر رابرتز» بود دومی ، یك اسكار نقش اول مرد بود كه برای فیلم «ببر را نگه دار» درسال ۱۹۷۳ به وی تعلق گرفت. جك لمون حتی برای بازی در فیلم «گمشده» كار سال ۱۹۸۲ «كاستاگاوراس» یونانی نیزكه یك اثر سیاسی بود وناراحتی های یك پدر را بخاطر ناپدیدشدن پسرش درناآرامی های سیاسی شیلی پس ازكودتای نظامی سال ۱۹۷۳ این كشور نشان می داد و او را روبروی سیسی اسپیسك قرار داده بود، از سوی كارشناسان تحسین شد بخاطر همین نقش جك لمون برای هشتمین بار كاندیدای اسكار شد كه البته آن را نبرد اما جایزه بهترین بازیگر مرد را در جشنواره معتبر كن فرانسه به خود اختصاص داد. با این همه آنچه بیش از هرچیزی درارتباط با جك لمون دریادها مانده ، همكاری بسیار مثمر وی با بیلی وایلدر فیلمساز بزرگی است كه درسال2002 در ۹۶سالگی دارفانی را وداع گفت. این دو در ۷فیلم با یكدیگر همكاری كردند و طی این دوره 5بود كه زوج هنری لمون و والتر ماتائو به تصمیم وایلدر و با اقدام و انتخاب وی شكل گرفت واین دو مجموعاً در ۸فیلم كنار یكدیگر به بازی پرداختند و زوج بسیار جذابی را به وجود آوردند. درهمه حال هردو بازیگر به هنرپیشه های محبوب وایلدر بدل شدند و خوب به جنس فیلم های درخشان وی می خوردند ومناسب با اندیشه های خاص وی بودند نقش های معروف جك لمون در فیلم های بیلی وایلدر شامل «بعضی ها داغش را دوست دارند محصول ۱۹۵۹ و در كنار تونی كرتیس و مریلین مونرو، «آپارتمان» به سال ،۱۹۶۰ «ایرما لادوس» (۱۹۶۳) و «فورچون كوكی درسال ۱۹۶۶ می شد كه این آخری، نخستین همكاری لمون با ماتائو را شكل داد و ماتائو بخاطر نقشش درهمین فیلم یك جایزه اسكار نقش دوم را به دست آورد. لمون و ماتائو درسالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۸۱ در فیلم های «صفحه اول» و «بادی بادی» نیز زیر نظر وایلدر دركنار یكدیگر ظاهر شدند وحتی در پیری و در سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۵ در فیلم های «پیرمردهای غرغرو» یك و دو و در سال ۱۹۹۸ در «زوج عجیب ۲» نیز این همكاری را تجدید كردند و البته دور از حیطه وایلدر كه درسال ۱۹۸۱ از فیلمسازی كنار كشیده بود شرلی مك لین كه در «آپارتمان» و «ایرما لادوس» زیر نظر وایلدر بزرگ كنار لمون به بازی پرداخته بود ، درباره لمون گفته است : لمون بازیگر بزرگی بود كه جایش قابل پركردن نیست. او خودش را كاملاً درنقش مطروحه نقاشی و حل می كرد و تبدیل به خود هنر می شد. جك لمون حتی در سالهای آخرعمرش از حجم بازیگری و كارهایش اصلاً نكاست و باز در فیلم های متعددی ظاهر می شد وحتی در تلویزیون هم درخشید و درسال ۲۰۰۰ بخاطر بازی در فیلم تلویزیونی «سه شنبه ها با موری» جایزه امی (اسكار تلویزیونی ) را تصاحب كرد و درهمین مدیوم در فیلم هایی چون بازسازی «۱۲مرد خشمگین » نیز ظاهر شد. لمون از ۱۹۴۹ وارد سینما شد اما به سال ۱۹۵۴ و با بازی در دو فیلم جودی هالیدی نزد سینماروها شناسایی شد. نام این فیلم ها «ممكن است برای تو اتفاق بیفتد» و «فیفت» بودند. به واقع درمیان بازیگران فقط جك نیكولسون ، اسپنسر تریسی و لارنس اولیویه توانسته اند بیشتر از لمون كاندیدای اسكار شوند. خود وی درمصاحبه ای گفته بود: من خوش اقبال بوده ام، بشدت كار كرده ام و اوضاع مساعد از آب درآمده است. لمون در سال 2001 بر اثر ابتلا به سرطان پروستات درگذشت.

منبع : نامشخص!

 

شرلی مک لین : شرلی مک‌لین در سال ۱۹۳۴ در ویرجینیای آمریکا زاده شد. پدرش بازیگر بود و مادرش نوازنده. نام کامل او شرلی مک‌لین بیتی است. وارن بیتی، بازیگر و کارگردان نامدار هالیوود، برادر جوان‌تر شرلی است. فضای هنری خانواده، راه او را به سوی دنیای موزیک، رقص و فیلم هموار کرد.

با آموزشی که در باله و خوانندگی دیده بود، موفق شد از ۱۶ سالگی نقش‌های کوچک برعهده گیرد. در هجده سالگی رهسپار نیویورک شد. در آغاز به عنوان بازیگر و خواننده و رقصنده، در برادوی نقش‌های کوچک برعهده ‌گرفت. بعدها در نقش‌های بزرگ‌تر ولی کماکان فرعی ظاهر شد. برای اولین بار در سال ۱۹۵۵ در فیلمی کمدی به نام «دردسر هری» نقش نخست به او واگذار شد. کارگردان این فیلم، آلفرد هیچکاک بود.

شرلی مک‌لین، مهم‌ترین نقش‌های خود را در اواخر دهه‌ی پنجاه و نیمه‌ی اول دهه‌ی شصت ایفا کرد.  فیلم‌هایی چون «طلسم داغ»، «دور دنیا در هشتاد روز»، «آپارتمان»، «گیشای من»، و «ایرما خوشگله» یادگارهای فراموش‌نشدنی او هستند. از آن میان، فیلم‌های کمدی «آپارتمان» به کارگردانی بیلی وایلدر و «ایرما خوشگله» که شرلی در آن در نقش یک روسپی ظاهر شده بود، موفق‌تر بودند. در هر دو فیلم، جک لمون نقش مقابل شرلی را بازی کرده بود.در دهه‌های هفتاد و هشتاد، از فعالیت‌های هنری 8شرلی مک‌لین کاسته شد. او به نوشتن کتاب پرداخت و مشترکا با یکی از فیلمسازان، فیلمی مستند درباره‌ی چین ساخت که در سال ۱۹۷۵ نامزد دریافت اسکار بهترین مستند سال شد.شرلی مک‌لین در سال ۱۹۸۳ پس از پنج بار نامزدی برای دریافت اسکار، سرانجام این جایزه را به عنوان بهترین بازیگر زن سال، برای فیلم «دوران مهرورزی» به دست آورد. در این فیلم، وی در کنار جک نیکلسون، یکی از غول‌های هالیوود ایفای نقش کرده بود.افزون بر آن، شرلی مک‌لین، روی هم بیست بار نامزد دریافت گلدن گلوب شد، ولی هرگز این جایزه را به دست نیاورد. شرلی همچنین دوبار خرس نقره‌ای و یک بار خرس طلایی افتخاری جشنواره‌ی فیلم برلین را به دست آورد.اکنون شرلی با هفتاد و پنج سال سن، کماکان پرشور است. او برای زندگی نسخه‌ی ساده‌ای دارد: «بهترین راه پیشرفت در زندگی آن است که آدم حتا با چشمان اشک‌بار بخندد». شرلی در مصاحبه‌هایش، از همه چیز راحت سخن می‌گوید: از مزرعه‌اش در آریزونا که «ارواح» در آن با او همخانه هستند، از سگش «تری» که شرلی معتقد است او را از زندگی قبلی‌‌اش می‌شناسد، هنگامی که شرلی یک شهبانوی مصری و سگش «آنوبیس» خدای مردگان بوده است. این سخنان برای بسیاری از شنوندگان عجیب است. ولی شرلی معتقد است: «برای من اهمیتی ندارد که دیگران درباره‌ی من چه فکر می‌کنند».

 

 

نکاتی که درباره « ایرما خوشگله » نمی دانید :

جک لمون در جریان فیلمبرداری « ایرما خوشگله »  با فلیچیا فار در پاریس ازدواج کرد.

بیلی وایلدر که عاشق بازی مرلین مونرو در فیلم « بعضی ها داغشو دوست دارن » بود، در ابتدا وی را برای حضور در نقش ایرما در نظر گرفته بود اما قبل از اینکه فیلمبرداری آغاز شود، 9مونرو درگذشت.

وایلدر همچنین چارلز لاوتن را که قبلاً با او در فیلم « شاهد برای تعقیب کیفری » همکاری کرده بود را برای بازی در نقش ” سبیل ” در نظر داشت اما به دلیل مرگ لاوتن این حضور هم منتفی شد.

شرلی مک لین بدون خواندن فیلمنامه قبول کرد تا در این فیلم بازی کند. او معتقد بود که حضور وایلدر و لمون در این فیلم یعنی تضمین خوب بودن فیلم!

این فیلم براساس یک نمایش موزیکال ساخته شده اما وایلدر تنها به کمدی بودن فیلم اکتفا کرد. او یکجورایی عنوان کرد که حال و حوصله قرار دادن رقص و آهنگ در این فیلم را ندارد!

یک نکته جالب درباره این فیلم وجود دارد و آن اینکه « ایرما خوشگله » اولین فیلم سینمایی جیمز کان به حساب می آید. شما می توانید او را در نقش سربازی که رادیویی به همراه دارد ببینید!

وایلدر بعد از مرگ مونرو در نظر داشت الیزابت تیلور را مجاب کند تا در فیلمش حضور پیدا کند اما از آنجایی که می ترسید روابط جنجالی تیلور با ریچارد برتون منجر به تعطیلی های مکرر فیلمبرداری شود، از خیر آوردن او به پروژه گذشت.

کل ماشین هایی که در فیلم حضور دارند تنها 2 مدل هستند! یکی ” رنو 53 ” و دیگری هم گفته می شود که نوعی ” پژوی ” فرانسوی بوده است.

تعداد 48 ساختمان و 3 خیابان تنها برای فیلمبرداری صحنه های این فیلم ساخته شد که ایجاد آنها 350 هزار دلار هزینه در برداشت.10

شرلی مک لین اگرچه در ابتدا قبول کرد تا بدون خواندن فیلمنامه بازی در این فیلم را قبول کند اما به هنگام فیلمبرداری اعلام کرد که فیلمنامه مشکلات فراوانی دارد و در گشیه موفق نخواهد بود اما بعد از اتمام فیلم و زمانی که نام او به عنوان کاندید اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن اعلام شد ، حرف خود را پس گرفت.

نسخه تئاتری « ایرما خوشگله » در سال 1960 با 524 بار اجرا و کاندیداتوری جایزه تونی به عنوان بهترین موزیکال سال ، کار خود را به پایان رساند.

 

دیالوگ های ماندگار :

نستر : الان من دیوونه ام ، بدجوری هم دیووینه ام ! وقتی هم که دیوونه بشم ، مثل یه پلنگ می شم.

ایرما خوشگله : هر کسی به یک نفر احتایج داره. آدمی بایستی به یک نفر تعلق داشته باشد حتی اگر بعضی مواقع بهش لگد بزنه!

12

نستر: چرا ما نباید حقیقتو بهش بگیم؟

سبیل : حقیقتو ؟ این یه خودکشیه

نستر : اما من بیگناهم

سبیل : زندان پر از آدمهایی هست که دلیل زندانی شدنشان گفتن حقیقت بوده!

آیا « ایرما خوشگله » به فارسی دوبله شده است؟

« ایرما خوشگله » یکی از بهترین فیلمهای دوبله شده در ایران می باشد . بیلی وایلدر در آثارش غالباً طنز سیاه را مورد استفاده قرار می داد و « ایرما خوشگله » نیز این ویژگی را در خود دارد. به همین دلیل شرایط فیلم ایجاب می کرد تا دوبلورهای تراز اول که شناختی عمیق از کمدی داشتند را برای دوبله این فیلم در نظر بگیرند. به همین دلیل « ایرما خوشلگه » 4 نفر از بهترین دوبلورهای ایران به نامهای « زنده یاد منوچهر نوذری « ، « زنده یاد ژاله کاظمی » ، « ناصر طهماسب » و « منوچهر اسماعیلی » را به عنوان دوبلورهایش شناخت. این 4 استاد بی نظیر دوبله ، در « ایرما خوشگله » شاهکاری بی نظیر خلق کرده اند که فقط و فقط مختص به همین فیلم است. امروز که صدای زنده یادان منوچهر نوذری و ژاله کاظمی را در « ایرما خوشگله » می شنوم، تنها آه و حسرت فقدان این هنرمندان به سراغم می آید. به امید سلامتی تمام دوبلورهای عزیز کشورمان که سینمای کلاسیک را برایمان جذاب و تماشایی کردند.

 

دُرسا کیانفر

این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.

به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها