سری جدید فیلم “انتقامجویان” که در سال 20012 با موفقیت چشمگیری روبرو شده بود، اینک بیش از هر زمانی زیر ذره بین افکار عمومی قرار دارد. آیا این فیلم حماسی میتواند در حد و اندازه انتظارات ظاهر شود؟ نیکلاس باربر( منتقد سینمایی ) کوشیده است تا به این سؤال پاسخ دهد.
نکات متعددی در سری جدید فیلم” انتقامجویان عصر اولتران” قابل تامل است. که مهمترین انها صحنه های سراسر تحرک و اکشن اغازین فیلم است.”مرد آهنین”(رابرت داونی جونیور) ،کاپیتان امریکا (کریس ایوانز) و دیگران از گوشه و کنار یک چنگل برمی خیزند و بسوی اردوگاه “هایدرا” بسیج میشوند. در این بخش از فیلم شاهد قدرت نمایی های متناوب انها و غلبه بر انبوهی از اشرار یونیفورم پوش هستیم. اما فرمانده ارشد هایدرا(بارون استارکر) بر سر نیرو های خود نهیب میزند: “هرگز تسلیم نشوید!” لحظه ای بعد او به مردی که در کنارش ایستاده (غرولند کنان) می گوید:”بزودی تسلیم خواهم شد“اما چگونه می توان او را بخاطر این شکست، سرزنش کرد؟ واقعیت آن است که در کتب داستان های مصور دهه 60 قرن گذشته، این قهرمانان بعنوان ابر قهرمانان کره زمین توصیف شده اند اما در فیلم حاضر، آنان بسیار نیرومند تر از شخصیت های داستان اصلی هستند.یکی از انان رب النوع “نورس” است و دیگری در چنته خود قدرتی نهفته دارد که یک ارتش نیز از چنان توانی برخوردار نیست. نفر سوم را همه ما می شناسیم:”هالک” که حتی هم نوعان او (که قاعدتا باید از جنش بشر باشند) نیز مطلقا چنین ثقلی ندارند!
در یکی از صحنه های اوج تعلیق” بیوه سیاه پوش” را میبینیم که سوار بر موتور سیکلت خود (برخلاف جهت سیر خودروها) در یک اتوبان در حال حرکت است . اوبا سپر”کاپیتان امریکا “برخورد می کند و …این صحنه اعجاب اور به ما می گوید: بی دلیل نیست که قهرمانان این فیلم غالبا سرگرم مشاجره با یکدیگر هستند زیرا جز خودشان کسی یارای مقابله و عرض اندام در برابر آنها را ندارد!
این دو سکانس جالب را می توان عصاره فیلم انتقامجویان دانست.سکانس هایی که باعث می شود این فیلم ، اعجاب انگیز و در عین حال، ملال آور جلوه کند. نویسنده و کارگردان فیلم”جاس ویدون” اهتمامی به شخصیت پردازی قهرمانان فیلم ندارد . آنان به راه می افتند و معما ها را حل ویا بر دشواری ها غلبه می کنند.این قهرمانان فقط سر دشمنان را به سنگ می کوبند و به زیبا ترین شکل ممکن، نکته پرانی می کنند.بر پایه آنچه که کارگردان به کمک کامپیوتر برای ما به تصویر کشیده ، هرمانان وظیفه دارند تا در هر جمله یک طنز کوچک بگنجانند وحرکات محیر العقولی در برابر دیگر اعضاء گروه انجام دهند تا کار به خیر و خوشی تمام شود و ماموریت شان با کمترین تلاش به پایان رسد!
این موجودات خارق العاده در یک چشم بر هم زدن از آمریکا به افریقا نقل مکان می کنند…اگر نیاز به” قفس محافظ “و فرود بر روی نقطه خاصی از کره زمین داشته باشند، بسادگی و بدون محدودیت به این مهم دست می یابند.اگر قصد نابودن کردن اسمانخراشی در مرکز شهر را داشته باشند بدون آنکه خون از دماغ کسی جاری شود به هدف خود میرسند! شاید گلایه کردن از یک “فیلم تخیلی” با قهرمانان خارق العاده و حوادث غیر منطقی، کمی عجیب به نظر رسد … اما در نهایت، بیننده فیلم به دلیل همین ضعف ها فراموش می کند که قهرمانان فیلم برای نجات جان مردم به پا خواسته اند. در واقع ساختار فیلم بگونه ای است که گویا قهرمانان ، سرگرم حرکات ژیمناستیک یا تمرین رقص با اتکاء به تکنیک های شدیدا پیشرفته هستند.این جنبه تفریحی و سرگرم کننده فیلم انتقامجویان بسیار نیرومند تر از صحنه هایی است که قهرمان داستان در شرایط دشوار ودر معرض خطر قرار دارد
خشم ربوت!
انچه که در این قسمت از فیلم انتقامجویان نیز همانند قسمت اول ، به ساختار فیلم لطمه زده آن است که “ضد قهرمان” بسیار ضعیف تر از قهرمانان فیلم است .غالبا طرح کلی این فیلم همان طرحی است که سه سال قبل در قسمت اول مورد استفاده بوده است؛ قهرمانان دور هم جمع می شوند، گفتگو می کنند،گه گاه سربه سر هم می گذارند. “گریم” شرور که یک بیمار روانی است ،آنها را تهدید می
کند(البته بدون انکه دست به کاری زند!)و در پایان، جدال بزرگ بین قهرمانان و ارتشی از تبهکاران پیاده نظام ….تبهکارانی بی هویت و ساخته و پرداخته کامپیوتر…این جدال باعث نابودی کامل کره زمین می شود.
در حقیقت آنچه که رخ داده این است که تونی استارک(ملقب به مرد آهنین) به کمک نوعی فناوری ناشناخته، نرم افزار هوش مصنوعی(اولتران) را ابداع کرده است. این هوش(با صدای جمیز اسپایدر) در مقر اصلی انتقامجویان در منهتن نیویورک ساکن است. از بخت بد ، اولتران از سوی نسل بعد، مورد تکریم قرار نمی گیرد و زمانی که خود را در معرض خطر نابودی می بیند، عزم خود را برای نابودی بشر جزم می کند.اما او در این راه ، تنها نیست چه انکه دوقلو هایی از شرق اروپا به نام های کوئیک سیلور(با بازی ارون تایلور جانسن) و “اسکارلت ویتچ”(الیزابت اولسن( نیز او را همراهی می کنند.سپس انتقامجویان وارد معرکه می شوند و ضربان متوالی بر اولتران و ربوت های تحت فرمان او وارد می کنند و پایان!
حال سؤال این است که : پس به چه علت قهرمانان ما عرق میریزند؟! در پاسخ گفته می شود : زیرا اولتران برای نابودی جهان ، نقشه ها کشیده است! اما این فیلم به ندرت در مورد فعالیت اولتران توضیحی میدهد. در واقع می توان گفت او همچون یک عروسک خشمگین جلوه می کند و نه خطرقریب الوقوع!شکی نیست که این خطر از چنان قدرتی برخوردار نیست که بتواند انتقامجویان را متوقف کند. انتقامجویانی که در منزل یلاقی خود(در اواسط فیلم) در کنار “چشم شاهین” (جرمی راینر) اوقات خوشی راسپری می کنند و به مدد استعداد ” ویدون”و شخصیت های دوست داشتنی و طنز ابلهانه انها ، این بخش از فیلم به انتراکت بسیار لذت بخشی مبدل شده است!
با این تفاصیل و در حالی که قهرمانان به استراحت و تفریح مشغول هستند آیا نیاید نگران سرنوشت بشریت بود؟ پاسخ ان است که در این فیلم فقط هنگامی که انتقامجویان سرگرم استراحت هستند ، سلطنت بلا منازع انها دستخوش تهدید و چالش می شود. مثلا در یک سکانس تاثیر گذار، “بیوه سیاه پوش” که به دام عشق گرفتار امده با شخصیت جایگزین هالک(بروس بانر) در مورد اینکه ایا میتوانند بعد از این نیز با یکدیگر زندگی کنند، صحبت می کند.در اینجا و برای اولین مرتبه سؤالی) احتمالا شوک آور) مطرح می شود. سؤالی که شاید پاسخ آن در نکته پرانی و حرکات جادویی نگنجد.آری برای اولین بار، بیننده در مورد” آینده” به حیرت فرو می رود و البته برای آخرین بار!
نویسنده : نیکلاس باربر
مترجم : فرید یاسمین
این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگیرد قانونی می شود.
به جامعه مجازی سایت مووی مگ بپیوندید و دوستان سینمایی جدید پیدا کنید!
