به گزارش مووی مگ به نقل از بانی فیلم، وقتی گاس ون سنت آمریکایی پا به کن 2015 و شصت و هشتمین دوره مطرحترین فستیوال سینمای جهان نهاد، توقعات از وی فراوان بود زیرا چندین و چند بار شرکت در این جشنواره پر سر و صدا و فتح نخل طلای آن با فیلم سیاسی ـ اجتماعی و افشاگر «فیل» در سال 2003 از او تصور و تجسم فیلمسازی را به وجود آورده بود که نیک میداند چگونه باشد تا اهالی کن فیلم او را تحویل بگیرند.
با این حال فیلم تازه ون سنت در کن امسال و سهم او در بخش مسابقه آن پیشینه ذهنی بدی را نسبت به وی ایجاد و خاطرات خوب قبلی وی را تخریب کرد. ون سانت البته به خاطر بازسازی فریم به فریم «روانی» شاهکار آلفرد هیچکاک در سال 1996 به شدت سرزنش شده و نسخه «سایکو»ی او یکی از بدترین بازسازیهای دوران معاصر سینما تلقی شده اما «دریای درختان» کار تازه او هم که یکی از 19 فیلم بخش مسابقه امسال کن بود، از هر سو صدای مخالفان و منتقدان را بلند کرد.
«Sea of Trees» درباره مرد میانسالی (با بازی متیو مک کانافی آمریکایی) است که برای پایان دادن به زندگیاش و رهایی از افسردگی خود به جنگلی در ژاپن که ویژه افراد مایل به خودکشی است، میرود و آنجا از نو با ابهامها و تردیدهای خود تلاقی میکند. کن واتانابه ژاپنی دیگر بازیگر اصلی این فیلم است اما او نیز در قالب غیر قابل لمس و تظاهر آمیز این قصه گم شده است. ایراد بزرگ «دریای درختان» فضای بزرگ و دائمی و ناامیدانهای است که بر فیلم حکومت میکند زیرا بهر حال از رویکرد خودکشی میگوید و وقتی در یک جنگل وسیع پایان ناپذیر تک آدمهایی مثل مک کانافی و واتانابه دائماً چرخ میخورند و در ابهام بسر میبرند و نمیدانند با خودشان چه کنند، بدیهی است که تماشاگر نیز صبر از کف بدهد و روی از این فیلم برتابد.
« به روز سازی» بیهوده
با این وجود اطلاق عنوان بدترین فیلم کن امسال به «دریای درختان» و دریغ کردن آن از دیگران نیز نوعی کم محبتی به فیلمی همچون «مارگریت و جولی ین» است. این فیلم بر اساس سناریویی ساخته شده که سالها پیش برای فرانسوا تروفو یکی از پیشروان موج نوی سینمای فرانسه نوشته شد و امروز توسط والری دونزلی ایتالیایی و همکاران او به روزسازی شده و با قالبی نوین عرضه شده و البته قصه همچنان به شکلی در نیامده که انتظار آن میرفت. این فیلم داستان علاقهای است که نباید در یک خانواده شکل میگرفت و دونزلی بر خلاف سناریوی قدیمی اولیهای که به دستش رسیده بود، راههای ظاهراً سرراستتری را برای بیان قصهاش برگزیده است که از قضا با ابهام لازم برای جواب دادن داستان منافات دارد. نه نوع تشریح دو کاراکتر اصلی و نه شماری از بازیها به گونهای است که این فیلم آن را میطلبد و در نتیجه فیلم به سمت و سویی رفته که فقط حرکات و سر و وضع بازیگران و کارهای خلاف اصول اجتمایشان جلوهگری میکند و خبری از بحث ریشهای در این ماجرا نیست حال آنکه پایههای فیلمنامه تحویل داده شده به تروفو در بیش از 45 سال پیش خبری خلاف این و همراه با ژرف نگریهای لازم بود. این وضعیت و توصیف برای فیلم «Mon Roi» ساخته مای ون نیز صادق است و دیگر فیلم فرانسوی حاضر در قسمت مسابقه کن 2015 نیز بیشتر سؤالهایی را در ذهنها ایجاد میکند تا ارائه پاسخ.
چند سالی است که اتهام قدیمی بها ندادن مدیران کن به کارهای فیلمسازان زن در فضای این جشنواره شنیده و لمس میشود و از این منظر فیلمهای جدید دونزلی و مای ون به این سبب در کن اکران شدند که تاکید شود دو فیلم از 19 فیلم قسمت مسابقه این فستیوال کار زنان بوده است و معترضان آرام گیرند اما چند روز بعد از اتمام فستیوال میتوان این سؤال را شنید که چرا کارگردانان زن متوسط جایی در مهمترین قسمت معتبرترین فستیوال فیلم جهان یافتهاند!