به گزارش مووی مگ به نقل از تماشاگران امروز، فرزند حبیب که به کار موسیقی مشغول است، از دلایل آمدن پدرش به ایران، و نیامدن خودش گفت.
– پدرم همیشه در سالهایی که خارج از ایران بودیم، از ایران حرف میزد. همیشه با نوعی حسرت از بازگشت به کشورش حرف میزد و خیلی برایش این دوری سخت بود. در اکثر خاطراتش از ایران هم ردی از شمال کشور بود. سرسبزیاش، آبادیاش و اینکه چقدر برایش شمال ایران خاطرهانگیز بوده. حسش به ایران حس عجیبی بود.
– چند سال پیش که من در ایران عمل قلب باز کردم، تصمیم گرفتم که حسابی برای تشویقش به بازگشت به کشورش، وقت و انرژی صرف کنم.
– پدرم دوست داشت در کشورش فعالیتهایش را پیگیری کند. مادرم بارها به ایران میآمد و برمیگشت. در یک مقطعی خواهر پدرم مریضی بدی گرفت و فشار من و مادرم و بیماری عمه من باعث شد که به یکباره پدر تصمیم بگیرد به ایران برگردد. تصمیمی خطرناک و پر ریسک ولی به شدت محکم و از ته دل. حرف و حدیثهای زیادی درباره این تصمیم پدرم بود و در این سالها عنوان شده ولی اصل ماجرا همینی بود که به شما گفتم.
– یک آن تصمیم گرفت به ایران بیاید و تصمیمش را هم عملی کرد. به هر حال پدر من در فامیل به تصمیمات لحظهایاش معروف است. یکی از همان تصمیمات بزرگ زندگیاش را گرفت و آمد.
– اصولا اکثر خوانندههای لسآنجلسی در سال چند باری را به ایران میآیند و میروند. این موضوع خیلی چیز عجیبی نیست. ولی خیلیها فکر میکنند که خوانندهها لسآنجلسی اصلا سالهاست که ایران را ندیدهاند. اصلا اینطور نیست.
– وقتی ماجرای حضور پدرم در ایران در رسانهها سروصدا کرد، بعضی از همین چهرهها از آن استقبال کردند و در واقع حبیب را جاده صافکن بازگشت خود لقب دادند ولی بعضیها هم از این اتفاق خوشحال نبودند. دلیل این نارضایتی را هم بروز نمیدادند.
– پدرم برای دیدن یکی از مسئولان به ماسوله رفته بود و عدهای ناشناس و لباس شخصی پدرم را بازداشت کردند و بعد از ساعاتی مجبور به آزادی وی شدند چون هیچ دلیلی برای این کار نبود. یکی از رسانههای محلی نوشت که حبیب در حال ضبط ویدئو کلیپی غیر مجاز بازداشت شده است. بعد به یک روز نکشید که همه رسانهها در ایران این موضوع را بازتاب دادند…
– افرادی در دوروبر حبیب قرار گرفتند که باعث شدند او نتواند روند رسمی فعالیتهایش را طی کند. قطعا خیلیها از اینکه حبیب در ایران کار کند، متضرر میشدند و همین باعث شد از هر کاری برای خراب کردن حبیب استفاده کنند.
– چند باری به ایران سفر کردم ولی بازجوییهای زیادی از من شد و در مقطعی هم ممنوعالخروج شدم. هر بار که به دلیل دلتنگی زیادی برای دیدن پدرم به ایران آمدم، خیلی اذیت شدم. رفتار مناسبی با من نشد و به همین خاطر دیگر تمایلی به بازگشت به ایران ندارم.
– مسئولین اجازه ی تدفین حبیب در امامزاده محمد کتالم را ندادند.
پیکر مرحوم حبیب، در کنار مسجد محله نیاسته کتالم آرام گرفت.