فیلم موعد مقرر به زبان ساده یک فیلم کمدی جاده ای است. موضوعی که دستمایه ساخت بسیاری از فیلم ها شده است . بنابراین ریسک بزرگی است که کارگردانی از یک موضوع تکراری و قابل حدس استفاده کند . با این وجود تاد فیلیپس (کارگردان فیلم) تو را تا لحظه آخر درگیر فیلم خود می کند و این کاری است که در آن مهارت دارد . فراز و نشیب های آشنایی و دوستی پیتر هایمن و ایتن محتوای اصلی موعد مقرر است و کشش ایجاد می کند . وینسنت مینه لی کارگردان سینما می گوید : نکته بسیار بسیار مهم همیشه این بود که : آیا داستان هیجان دارد یا نه . چه چیزی تماشاگر را روی صندلیش نگه می دارد؟ فکر می کنم این موضوع هنوز هم معتبر است ، اعم از این که داستان فیلم کمدی یا درام باشد.
این که موعد مقرر شخصیت های کمی دارد، باعث شده است تا تاد فیلیپس و آلن کوهن تامل بیشتری روی پیتر و ایتن داشته باشند . شخصیت پردازی اهمیت زیادی دارد. اگر فیلمی نتواند شخصیت پردازی صحیحی داشته باشد و بازیگران رفتار باور پذیر و معمولی نداشته باشند آنوقت است که بیننده نمی تواند خودش را جای آن ها بگذارد و در نتیجه گیج می شود و نمیتواند مسئله را درک کند .ویلیام فریدکین می گوید : مهم ترین تصمیم بعد از انتخاب موضوع این است که چه کسی در آن بازی می کند ؟ انتخاب هنرپیشه مهم ترین تصمیم بعدی کارگردان است . نه این که کی ستاره هست یا نیست . من اصلا در آن جهت فکر نمی کنم . به هیچ وجه. روش من در انتخاب هنرپیشه اینست که چه کسی را می توانی انتخاب کنی که دلچسب باشد و بتوانی از طریق او با تماشاگر رابطه برقرار کنی
.
همانطور که کارگردان بزرگ سینما به مسئله مهم انتخاب هنرپیشه اشاره کرد ، من فکر می کنم در فیلم موعد مقرر هم همین گونه است . رابرت داونی جونیور و زاک گالیفیاناکیس ستارگان درجه یک سینما نیستند ، معهذا از پس نقش هایی که در موعد مقرر بازی کرده اند به خوبی برآمده اند . نتنها بازی خوب آن ها بلکه فیزیک آن دو کاملا به شخصیتهایشان می خورد . چهره بی حوصله وخشک داونی جونیور و چهره علاقمند و ماجراجوی گالیفیاناکیس باعث باورپذیرتر شدن فیلم شده است . رفتاری که از خود نشان می دهند کاملا در چارچوب شخصیت آن هاست و پا را از گلیمشان فراتر نمی گذارند .
نکته مثبت دیگری که در فیلم موعد مقرر وجود دارد مکمل بودن شخصیت ایتن و پیتر است . تصور کنید که اگر هر دو نقش خشک و مقرراتی بودند چقدر افتضاح می شد! خیلی از کارگردانان هستند که به عذاب دادن تماشاگر علاقه دارند و از ترساندن و گریاندن آن ها لذت می برند مانند آلفرد هیچکاک . هر چند او می گوید که آن چیزی را به مردم نشان می دهد که دوست دارند ببینند. بنظر من مهم این است که بیننده از فیلمی که می بیند لذت ببرد و شاد شود . همانگونه که فیلسوف حکیم ارد بزرگ می گوید : شادی را به یکدیگر هدیه دهیم، شادی، برآیند مهر و دوستی است.
فکر می کنم از این نظر باید کار آقای تاد فیلیپس و همکارانش را ستود که برای روشنفکرنمایی دست به ساخت آثار آزار دهنده نمی زنند.
وقتی اسم کمدی به میان می آید همه ما می دانیم که با مسئله سختی مواجهیم چون تماشاگر با هر شوخی سخیف و بی جایی نمی خندد . موعد مقرر صحنه های طنز بدیعی دارد و با این حال تماشاگر را مجبور به نیشخند زدن نمی کند . فیلم به تماشاگر حالی نمی کند که : این یک صحنه خنده دار است . حالا باید بخندی!
فیلم سینمایی موعد مقرر با این که داستان پیچیده ای ندارد با این حال توانست ایده اش را به خوبی پرورش داده و جذابش کند. بطوری که با آن ارتباط برقرار می کنیم و شخصیت هایش را بخوبی می شناسیم. علی رغم تمام این نکات مثبت برخی از صحنه ها اغراق آمیز جلوه می کند و درصد اتفاق افتادن آن در دنیای واقعی بسیار پایین است . با این حال سازندگان این فیلم طوری صحنه ها را کنار هم چیده اند که پس از مدتی آن ها را قبول می کنیم . اگر فیلمی محتوایش را باور پذیر جلوه ندهد سازندگانش به راستی شکست خورده اند
منتقد : حانیه عبدی
