سینمای کلاسیک : تقلید زندگی ( Imitation of Life )

داستان فیلم :

این فیلم داستان زنی به نام لارا مردیت است که یک بازیگر است و زندگی پر فراز و نشیبی با دخترش و مستخدمش آنی را تجربه می کند و…

کارگردان :

داگلاس سیرک ( Douglas Sirk ) : سیرک کارگردان اهل آلمان بود. وی بین سال‌های ۱۹۳۴ تا ۱۹۷۹ میلادی فعالیت می‌کرد.او بعد از تحصیل در دانشگاه‌های هامبورگ، کپنهاگ و مونیخ کار سینما را در استودیوی «اوفا» ی برلین در مقام هنرپیشه، نویسنده، تهیه‌کننده و دستیار کارگردان آغاز می‌کند. برای مجلات مقاله می‌نویسد تا اینکه فیلمش «آوریل، آوریل» را در ۱۹۳۵ برای «اوفا» می‌سازد و تا پایان دهه سی، در مقام کارگردان، نویسنده و بازیگر کارش را در این شرکت ادامه می‌دهد. سیرک قبل از آنکه در سال ۱۹۴۴ به هالیوود برود بیش از ۱۵ فیلم در آلمان می‌سازد. وی در کشورهای مختلف نیز فلم‌هایی ساخت. دوران فعالیت داگلاس سیرک در هالیوود از ۱۹۴۳ تا ۱۹۵۹ بیشتر در یونیورسال انجام می‌گیرد. او در آمریکا بیش از ۱۸ فیلم می‌سازد که بهترین آنها «زمانی برای دوست داشتن و زمانی برای برای مردن» بود که آخرین این فیلمساز نیز می‌باشد. بعد از نمایش این فیلم در ۱۹۵۸ داگلاس سیرک پس از بیماری سخت، از کار سینما کناره می‌گیرد و به آلمان باز می‌گردد. پس از آن در تئاترهای آلمان و سوئیس کارش را دنبال می‌کند تا اینکه در سال ۱۹۶۲ چشم از جهان فروبست.

منبع : ویکیپدیا

بازیگران :

لانا ترنر (Lana Turner ) : با نام اصلی جولیا جین میلدرد فرانسس ترنر در سال ۱۹۲۱ به دنیا آمد. ۹ ساله بود که پدرش که سرکارگر معدن بود توسط یک سارق به قتل رسید.

به روایتی در یک داروخانه در سانست بلوار هالیوود توسط سردبیر هالیوود ریپورتر کشف شد.

ابتدا با مروین لروی قرارداد بست و با آنان فراموش نخواهند کرد مورد توجه قرار گرفت. خیلی زود از ستارگان مترو گلدن مایر شد. طی جنگ جهانی دوم در شمار «ده دختر محبوب آمریکا» بود؛ و از ابتدای دهه ۱۹۶۰ رو به نزول گذاشت.

در تلویزیون از جمله در مجموعه‌های بازماندگان (۱۹۷۱) و کاکل شاهین (۱۹۸۳) و در تئاتر برای نخستین بار در نمایش ۴۰ قیراط در سال ۱۹۷۱ حضور داشت.

در سال ۱۹۵۸ دختر نوجوانش چریل کرین معشوقهٔ خلافکار مادرش را به ضرب چاقو به قتل رساند این ماجرا که رسوایی بزرگی به وجود آورد با تبرئه چریل پایان یافت. او مدعی بود که در دفاع از مادرش مرتکب قتل شده‌است (از این ماجرا در فیلم سپتامبر وودی آلن در ۱۹۸۷ استفاده شد).

ترنر ۸ بار ازدواج کرد از جمله دو بار با استیون کرین و لکس بارکر و نیز خاطراتش را در کتابی با نام لانا: بانو افسانه حقیقت در سال ۱۹۸۲ نوشته‌است.

کیفیت استثنایی چهره ترنر او را به یکی از ستارگان پول ساز هالیوود تبدیل کرد. لروی معتقد بود او ملاحت معصومیت و فریبندگی را توامان دارد. اما از هوش چندانی برخوردار نبود و به همین دلیل نقش‌های محدودی را می‌توانست بازی کند.

در سال ۱۹۵۸ ماجرای قتل استومپاناتو شهرت او را به خطر انداخت اما یونیورسال توانست از این واقعه به نفع کمپانی بهره‌برداری کند به این معنا که ماجرا با تغییراتی دست مایه فیلم تقلید زندگی از داگلاس فیلد شد و بازی ترنر در این فیلم به یادماندنی شد.

در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نام او با ژانر ملودرام عجین شده بود اگرچه او را بازیگری می‌دانند که خارج از کمپانی که با آن کار می‌کرد فاقد شخصیت می‌شد اما بدون تردید اگر خود استعداد ستاره شدن را نداشت هیچ کمپانی ایی نمی‌توانست او را به چنین شهرتی برساند.

کتاب راه میان‌بر در سال ۱۹۸۸ توسط دخترش نوشته شده بهترین کتاب دربارهٔ وی است.

ترنر در سال 1995 درگذشت

منبع : ویکیدپیا

سارا دی (Sandra Dee ) : ساندرا دی هنرپیشه بلوند و زیبای آمریکایی در دهه 1960 سینمای آمریکا با فیلم «مکان تابستانی» معروفیت جهانی پیدا کرد. بعد از «مکان تابستانی» که او را در میان جوانان محبوب کرد، در فیلمی بنام «گیجت» ساندرا دی درعین متانتی مخلوط با خواست های نفسانی توانست به زندگی پدرو مادرهای آمریکایی نیز به اندازه فرزندان تین ایجر آنها راه پیدا کند. تنها پسر ساندرا دی و بابی درین – داد درین – چند سال پیش کتابی بنام «رویا پرستان» داستان زندگی از هم پاشیده بابی درین و ساندرا دی را بچاپ رسانید که نوشتن و چاپ این کتاب نیز با وجود نمایش نقطه ضعف های این زوج هنری هالیوود مورد حمایت و تشویق ساندرا دی قرار گرفت.

ساندرا دی Sandra Dee ستاره بلوند سینمای آمریکا در دهه شصت با فیلم «تمی» قدم به عرصه سینمای آمریکا گذاشت و بخاطر چهره زیبا – معصوم و تماما آمریکایی خود توانست در مدت کوتاهی تبدیل به معبودی برای نوجوانان آمریکایی شود. کمی بعد ازدواج پرسرو صدای او با «بابی درین» خواننده معروف آنزمان به شهرت او افزود. دی بیشترین معروفیت خود را مدیون فیلم «مکان تابستانی» است که در آن نقش مقابل «تروی داناهیو» هنرپیشه خوش قیافه و محبوب آنزمان را بازی می کرد و این فیلم که ماجرای عشق دو نوجوان در یک خانه تابستانی است توانست یکی از پرفروش ترین فیلم های زمان خود شود و هنرپیشگان آن نیز به محبوبیت جهانی رسیدند. بعدها در فیلمی بنام «گیجت» ساندرا دی درعین متانتی مخلوط با خواست های نفسانی توانست به زندگی پدرو مادرهای آمریکایی نیز به اندازه فرزندان تین ایجر آنها راه پیدا کند. از آن پس همه پسرهای آمریکایی می خواستند شوهر ساندرا دی باشند و دخترهای آمریکایی نیز آرزو داشتند به ساندرا دی شباهت داشته باشند اما او در دوران معروفیت خود همواره با مشکلاتی ناشی از اضافه وزن – زیاده روی در استفاده از مشروبات الکلی و داروهای خواب آور رویا روی بود. ساندرا دی که سالها بود از سینما کناره گرفته بود سال گذشته با نمایش فیلمی در باره زندگی شوهر درگذشته اش «بابی درین» به نام «بیاند د سی» مورد توجه دوباره مطبوعات سینمایی قرار گرفت. در این فیلم که با حضور ساندرا دی گشوده شد نقش او را هنرپیشه تازه نفس و زیبای هالیوود «کیت بازورس» بازی می کرد و بنا برگفته کوین اسپیسی، بازیگر و کارگردان – این فیلم مورد توجه شدید خانم ساندرا دی قرار گرفت.

دی در سال 2005 درگذشت.

نکاتی که احتمالا درباره « تقلید زندگی » نمی دانید :

این فیلم درباره رابطه یک مادر و دختر تمرکز دارد و در این در حالی بود که سال قبل از ساخت فیلم، لانا ترنر درگیر یک پرونده جنایی شده بود که طی آن دختر 14 ساله اش نامزد ترنر را به قتل رسانده بود و جنجال فراوانی در رسانه های غرب به پا کرده بود. با اینحال کمپانی یونیورسال از این موقعیت استفاده کرد و فیلمی با تم مشابه را با بازی خود ترنر ساخت که توانست زندگی حرفه ای وی را نجات دهد.

ترنر برای بازی در این فیلم دستمزد بسیار کمی دریافت کرد و در عوض در درصد فروش فیلم شریک شد.

در سکانسی که سارا جین در اتاق در حال رقص است ، تصویر بابی دارین در پس زمینه مشخص است. دارین بعدها همسر دیگر بازیگر این فیلم یعنی ساندرا دی شد.

قرار بود ناتالی وود هم در فیلم نقشی داشته باشد اما سوزان کونر جایگزین او شد.

« تقلید زندگی » آخرین فیلم هالیوودی داگلاس سیرک محسوب می شود. او پس از ساخت این فیلم به کشورش آلمان بازگشت.

جوآنیتا مور دومین نقش مهم فیلم محسوب می شود اما دستمزد او تقریباً از تمام بازیگران فیلم کمتر بود.

« تقلید زندگی » یکی از موفق ترین فیلمهای گیشه در آن سالها محسوب می شد و سود زیادی هم نصیب نقش اصلی فیلم لانا ترنر کرد که در دریافت درصد از فروش فیلم سهم بالایی داشت.

تهیه کننده راس هانتر مشهور به این بود که برای ستاره های زن فیلمهایش شرایط ویژه ای مهیا می کند. او در جریان ساخت این فیلم مرتباً برای لانا ترنر در اتاق لباس گل و هدایا ارسال می کرد و همچنین یک لیموزین در اختیار او قرار داده بود تا از آن استفاده نماید.

داگلاس سیرک پیش از ساخت فیلم رمان این اثر را مطالعه کرد اما هرگز نسخه سینمایی سال 1934 این فیلم را ندید.

راس هانتر علاقه مند بود تا از این داستان یک اثر موزیکال با بازی شیرلی بوث و اتل واترز ساخته شود.

نازنین آفاق

این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت ” مووی مگ ” به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.

به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید

تقلید زندگی : Imitation of Life