پس از ماه ها انتظار فیلم علمی تخیلی “ورود” (Arrival) ساخته دنیس ویلِنِوو (Denis Villeneuve) اکران شد و چنان سر و صدایی به پا کرد که ما را به یاد فیلم های علمی تخیلی کلاسیک انداخت. کسانی که به تماشای فیلم رفته بودند نحوه فیلم برداری، بازی ماهرانه ایمی آدامز و قدرت سرگرم کنندگی فیلم و بیشتر از همه هوشمندانه بودن آن را تحسین کرده اند.
به گزارش مووی مگ به نقل از روزیاتو، نکته جالب در مورد تمجیدهایی که از این فیلم شده این است که این تمجیدها با نوعی اظهار شگفتی همراه بوده اند. بعضی که در هوشمندانه بودن فیلم شک دارند از خود می پرسند: ” آیا یک فیلم علمی تخیلی یکی از هوشمندانه ترین فیلم های اکران شده امسال لقب گرفته است؟ چه کسی فکر می کرد چنین اتفاقی بیفتد؟”
یک جواب خیلی کوتاه و ساده به این سوال این است: کسانی که در ۴۰ سال اخیر فیلم های علمی تخیلی را به دقت دنبال کرده اند!
اگر تاکنون ایرادی مبنی بر هوشمندانه نبودن فیلم های علمی تخیلی بر این ژانر سینمایی وارد بوده باید گفت که از چندین سال پیش در تعدادی از فیلم های تولید شده این نقیصه برطرف شده است. اگر چه فیلم “ورود” را باید به دلیل پیچیدگی و روایت فوق العاده آن ستود اما باید دانست که دیگر نباید از تولید فیلم های علمی تخیلی هوشمندانه شگفت زده شویم. در واقع سال ها از آن دوران گذشته است که فیلم های علمی تخیلی دارای هیچ گونه ظرافت و هوشمندی نبودند.
در ادامه به ۱۵ فیلم علمی تخیلی که داستانی هوشمندانه را به تصویر کشیدهاند، اشاره می کنیم:
۱۵- بلید رانر (Blade Runner) (1982)
هر گونه صحبتی در مورد هوشمندانه بودن فیلم بلید رانر را باید با تحسین ساختار جهانی که در این فیلم ترسیم شده است آغاز کرد. صحبت در مورد غیرواقعی بودن این فیلم و اینکه در آینده امکان وقوع چنین اتفاقی وجود دارد یا نه کاملاً بی ربط خواهد بود. موضوعی که باید به آن پرداخته شود این است که کارگردان ریدلی اسکات و همکارانش توانسته اند به خوبی دنیایی چنین باثبات را در فیلم خود به تصویر بکشند. در دنیای این فیلم یک تصویر علمی تخیلی وجود دارد اما همه چیز به نظر زنده و پویا می رسد. همه چیز کاملاً آشنا و تماشایی است.
با این وجود هوشمندی اصلی فیلم در موضوع داستان نهفته است. فیلم بلید رانر سعی دارد با رجوع به متون کتاب مقدس، فیلم های نوآر و نظریات علمی به این سوال پاسخ دهد که “ارزش زندگی یک ماشین دارای احساس در زندگی انسانی چیست؟” علاوه بر این، فیلم سعی دارد ارزش خود زندگی را نیز بررسی کند. این فیلم تنها فیلمی نیست که به این سوال پرداخته اما تنها فیلمی است که به مثابه یک معما به موضوع می پردازد و مانند بسیاری دیگر از فیلم های ژانر علمی تخیلی به دنبال یک پاسخ ساده و سهل الوصول نیست.
۱۴- زیر پوست (Under the Skin) (2013)
فیلم “گونه ها” (Species) ساخته سال ۱۹۹۵ داستان یک موجود فضایی است که در پشت یک زن بسیار جذاب پنهان شده و به عنوان بخشی از مأموریت خود مردان زمینی را اغوا می کند. منتقدان این فیلم را سخیف ارزیابی کرده و بر این باور بودند که تنها برای موفق شدن در گیشه تولید شده است و ارزش هنری بالایی ندارد. فیلم “زیر پوست” ساخته سال ۲۰۱۳ نیز داستان کاملاً مشابهی دارد اما بر خلاف فیلم قبلی این فیلم فوق العاده است. چه چیزی این فیلم را از فیلم “گونه ها” متمایز می کند؟ بدون شک نحوه پرداخت داستان.
آهنگ جلو رفتن داستان این فیلم پیچیده دقیقا شبیه این است که یک دانش آموز دبیرستانی باید یک مقاله تحقیقی با تعداد کلمات مشخص را به پایان برساند. بیشتر فیلم ظاهراً به منظور خاص بودن، بی هدف و غیرعادی طراحی شده است. با این وجود فاش سازی های خاصی در ساختار داستان وجود دارد که اجازه می دهد تماشاگر تعداد بیشماری تفسیر از آن ها داشته باشد.
فیلم “زیر پوست” به خاطر پرداختن به موضوعاتی مانند فرهنگ تجاوز، مهاجرت و نقش زنان در دنیای امروزی تحسین شده است. نمی توان به یقین گفت که فیلم خواسته به کدام یک از این موضوعات به عنوان تم اصلی داستان بپردازد اما بسیار سخت تر خواهد بود که زیبایی استفاده از یک فرضیه بعید برای خلق یک واکنش شدیداً احساسی به بسیاری از معضلات دنیای ما را در این فیلم نادیده بگیریم.
۱۳- روزی که زمین از حرکت باز ایستاد (The Day the Earth Stood Still) (1951)
فیلم “روزی که زمین از حرکت باز ایستاد” یکی از منحصربفردترین و هوشمندانه ترین فیلم های علمی تخیلی است که تاکنون ساخته شده است. در این فیلم از تکنیک های تصویری عجیب غریب استفاده نشده و لازم نیست برای فهمیدن تمام زوایای داستان چند بار آن را نگاه کنید. فیلم “روزی که زمین از حرکت باز ایستاد” در روزگاری ساخته شد که فیلم های علمی تخیلی هیولاهایی را به تصویر می کشیدند که تنها کارشان وارد کردن خسارت به بشریت و تمدن بود. در عوض، فیلم مذکور به این موضوع می پردازد که ممکن است موجودات فضایی با هدفی آشتی جویانه به سیاره زمین سفر کنند.
این فیلم منحصربفرد حتی در دنیای مدرن امروزی نیز یک شاهکار سینمایی به حساب می آید. چیزی که این فیلم را از دیگر فیلم های این ژانر متمایز می کند پیام آن است مبنی بر این که بعید نیست انسان ها از موجودات فضایی که به سیاره ما خواهند آمد اندیشه های کینه توزانه تر و جنگ طلبانه تری داشته باشند. فیلم “روزی که زمین از حرکت باز ایستاد” به این موضوع می پردازد که احتمال این که بشریت از روی ترس و عدم اطمینان خود را نابود کند بیشتر از این است که توسط یک نیروی بیگانه از بین برود. هر سالی که از زندگی انسان بر روی این کره خاکی می گذرد این مفهوم بیش از پیش نمود پیدا می کند.
۱۲- پی (Pi) (1998)
فیلم “پی” به فیلم های دیگر ژانر علمی تخیلی شباهتی ندارد. در این فیلم نه موجودات فرازمینی عجیب وجود دارد و نه اختراعات فوق العاده ای که تنها ذهن پویای نویسندگان فیلم نامه های علمی تخیلی می تواند آن ها را متصور باشد.فیلم “پی” داستان یک انسان با هوش فرا انسانی است که به طور ناگهانی با یک مسئله ریاضی که می تواند معنای حیات را توضیح دهد روبرو می شود. البته این تنها یکی از تفسیرهایی است که می توان از داستان این فیلم داشت. اگر بخواهید تمامی تفاسیر و معانی این فیلم را درک کنید باید خودتان را در شرایط قهرمان داستان قرار دهید.
هوشمندانه بودن فیلم “پی” در جاه طلبانه بودن فرضیه آن نهفته است. همه بینندگان این فیلم، از دلالان وال استریت گرفته تا رهبران مذهبی فکر می کنند که این مرد (قهرمان داستان) جواب معمای زندگی، جهان هستی و همه چیز را یافته است. فیلم تعارض جهان بینی های مختلف را به تصویر می کشد اما مهم تر از آن نشان می دهد که همه ما همواره به دنبال رسیدن به درک بیشتر هستیم. پایان غم انگیز فیلم مهر تاییدی است بر این که جستجوی همراه با وسواس این پاسخ ها بهترین راه برای از دست دادن معنای واقعی زندگی است!
۱۱- بین ستاره ای (Interstellar) (2014)
“بین ستاره ای” یک فیلم بی نقص نیست و از دیدگاه فیلم سازی نمی توان این فیلم را بی نقص دانست همانطور که هیچ فیلمی بی نقص نخواهد بود. با این وجود فیلم “بین ستاره ای” از لحاظ علمی اشکالاتی مشخص دارد. برخی بر این باورند که پایان دنیایی که در این فیلم دیده می شود بیش از حد “هالیوودی” است. این فیلم فرآیندی را تسریع می بخشد که شاید میلیون های سال طول بکشد تا تاثیر خود را بگذارد. با این وجود نقص های فیلم را می توان نتیجه تلاش آن برای به تصویر کشیدن موضوعات پیچیده ای مانند “کرم چاله ها” (wormhole) دانست.
به همین دلیل نمی توان سازندگان فیلم را به خاطر این نواقص سرزنش کرد. فیلم ” بین ستاره ای” به موضوعی علمی و بسیار پیچیده می پردازد که باهوش ترین افراد این کره خاکی نیز هنوز بر سر ماهیت آن ها به توافق نرسیده اند بنابراین می توان تعدادی از نواقص این فیلم را نادیده گرفت برخلاف آن چه که در مورد فیلم های پرهزینه دیگر هالیوود جایز نیست.
هر نقصی که در فیلم وجود داشته باشد در سایه ساختار منسجم علمی یک فیلم خوش ساخت که توسط کریستوفر نولان کارگردانی شده رنگ می بازد و در واقع این فیلم نوعی مستند علمی در مورد فاجعه ای است که دور از ذهن و غیر علمی نخواهد بود.
۱۰- ماه (Moon) (2009)
فیلم “ماه” شباهت زیادی به یک دیگر از فیلم هایی دارد که در ادامه فهرست خود به آن اشاره می کنیم. این فیلم داستان مردی را روایت می کند که در فضا به سر برده و در مراحل آخر ماموریت خود قرار دارد. تنها همدم واقعی او در این سفر فضایی یک صدای کامپیوتری است که کوین اسپیسی هنرمندانه نقش آن را اجرا می کند. در طول این ماموریت رفته رفته توان جسمی و ذهنی این مرد رو به نقصان می گذارد. همزمان که شرایط او رو به وخامت می رود شروع می کند به تفکر در مورد چیزهایی که غیر ممکن به نظر می رسند و معلوم نیست که اتفاقاتی که متعاقب آن روی می دهد واقعی بوده یا تنها در ذهن او وجود دارند.
عناصر داستانی غیرمعمول فیلم از دید مردی بیان می شوند که ارتباط خود با واقعیت را از دست داده است و این موضوع فیلم را به یک شاهکار خیالبافانه در ژانر علمی تخیلی تبدیل کرده اما عوامل سازنده فیلم به خوبی توانسته اند تاثیراتی که فضا (و هر نوع انزوای طولانی مدت دیگری) بر جسم و ذهن انسان می گذارد را به خوبی و به شکلی واقع بینانه به تصویر بکشند.
داستان فیلم “ماه” از “بین ستاره ای” بسیار قابل درک تر بوده و همین موضوع به کارگردان فیلم، دانکن جونز، اجازه داده است که تمامی جزییات فیلم را طوری طراحی کند که تصویری واقع بینانه از یک شرایط عجیب ارائه شود.
۹- زمین آرام (The Quiet Earth) (1985)
فیلم “زمین آرام” در روزگاری به روی پرده سینماها رفت که دوره جدیدی از فیلم های علمی تخیلی آغاز شده و تماشاگران مشتاقانه انتظار فیلم هایی را می کشیدند که عمیقاً سرگرم کننده باشند. می توان این دوران را به عصر انفجار هیجان بعد از فیلم های جنگ ستارگان دانست. با این وجود فیلم “زمین آرام” شباهتی به فیلم های “جنگ ستارگان” ندارد. این فیلم داستان دانشمندی را روایت می کند که به این نتیجه رسیده است که اتمام پروژه ای که بر روی آن کار می کند به زندگی در روی این کره خاکی پایان خواهد داد. اما حقیقت داستان به همین سادگی نیست.
در واقع هیچ چیز در این فیلم ساده نبوده و اگر چه داستان این فیلم پیچیده ترین سناریویی نیست که تاکنون نوشته شده اما داستان فیلم “زمین آرام” طوری است که باید فاصله بین دیالوگ و عمل بازیگر را مورد توجه قرار داد. این فیلم داستان شخصیت هایی را بازگو می کند که یک اتفاق به نام “تاثیر” (The Effect) زندگی آن ها را برای همیشه تغییر می دهد. برای فهم این موضوع و یا حتی برای فرضیه سازی در مورد آن لازم خواهد بود که چندین فرضیه ممکن در مورد ماهیت آن “تاثیر” و منبع فرضیه ها را در نظر بگیرید.
۸- تابش آفتاب (Sunshine) (2007)
وقتی که دنی بویل کارگردانی این فیلم را پذیرفت دقیقاً می دانست که چه کاری قرار است انجام دهد. اگر چه در قسمت هایی از سناریو روابط عاشقانه و کمدی وجود داشت اما بویل نمی خواست یک فیلم دارای رگه هایی از شوخی یا مسایل رمانتیک بسازد بلکه می خواست داستان دانشمندانی را روایت کند که قصد دارند به خورشید سفر کرده، آن را دوباره فعال کنند و بدین طریق دنیا را از نابودی نجات دهند.
در واقع بویل می خواست فیلمی شبیه “آرماگدون” (Armageddon) بسازد که بعد از دیدن آن به جای این که ناامیدانه به دنبال فرو کردن یک پیچ گوشتی در مغز خود و درآوردن بخشی از آن که هنوز چیز ناخوشایندی را به یاد می آورد باشیم کمی به فکر فرو برویم.
نتیجه کار کارگردان در این حوزه بی نقص بوده است هر چند که باید اعتراف کنیم که فیلم “تابش آفتاب” در مواردی حس ناامیدی مفرطی را به بیننده القا می کند. همچنین در برخی موارد درک مفاهیم علمی فیلم برای بیننده سنگین است با این وجود فیلم “تابش آفتاب” شما را به فکر وا می دارد.
۷- تقدیر (Predestination) (2014)
نکته جالب در مورد فیلم “تقدیر” این است که با استفاده از این فیلم می توان تفاوت بین انتقاد منطقی و ایرادگیری ناشیانه را مشخص کرد. این فیلم در باره سفر در زمان است و داستان یک مامور را روایت می کند که برای جلوگیری از وقوع جنایتی که قبلا اتفاق افتاده به سال های دهه ۱۹۷۰ بازگردانده می شود. نکته جالب در مورد داستان این است که خود این جنایت نیز در زمان حرکت می کند.
با این وجود چنین اتفاقی در زندگی واقعی امکان پذیر نخواهد بود. فیلم “تقدیر” از این منظر که به عواقب سفر در زمان و ارتباط آن با مهلت زمانی اشخاص به فیلم هایی مانند “لوپر” (Looper) شبیه است. توضیح بیشتر در مورد داستان این فیلم کفرگویی خواهد بود اما بدانید که تنها چند فیلم معدود در تاریخ سینما وجود دارد که جرات روایت چنین داستان پیچیده ای را با در نظر گرفتن قوانین و ملاحظلات اخلاقی سفر در زمان داشته اند.
۶- فواره (The Fountain) (2006)
“فواره” یکی از بحث برانگیزترین فیلم های تاریخ سینما بوده و خواهد بود. علت بحث برانگیز بودن فیلم داستان آن نیست بلکه تفاوت دیدگاهی است که تماشاگران بعد از دیدن فیلم خواهند داشت. برخی از تماشاگران فیلم را به خاطر زیبایی آن تحسین خواهند کرد و برخی دیگر نیز سر خود را تکان داده و می گویند که چطور می توان از یک فیلم ۹۰ دقیقه ای انتظار سرگرم کننده بودن داشت. هرکدام از این دو گروه دلایل منطقی خود را دارند. این فیلم که داستان یک دانشمند دنیای مدرن امروزی، یک فاتح کشورهای آمریکای جنوبی در قرن شانزدهم میلادی و یک فضانورد را روایت می کند که هرکدام دسته ای از اتفاقات مشابه را در برهه های زمانی مختلف تجربه می کنند، هم عصبانی کننده و هم فریبنده است.
تنها ایرادی که شما به هیچ عنوان نمی توانید از این فیلم بگیرید بی هدف بودن آن است. فیلم “فواره” توسط کارگردان بدین منظور ساخته نشده است که باهوش بودن خود را به اثبات برساند یا آزمایش را به جای اثر هنری به شما غالب کند. دارن آرونوفسکی (Darren Aronofsky) ، کارگردان فیلم، فیلمش را با مکعب روبیک (Rubik’s cube) مقایسه کرده و بر این باور است که در پایان این همه فراز و نشیب و پیچش تنها یک راه حل نهایی وجود دارد.
۵- دنیا روی یک سیم (World on a Wire) (1973)
داستان فیلم “دنیا روی یک سیم” در مورد یک دانشمند علوم کامپیوتر است که در می یابد برنامه ای که در حال حاضر بر روی آن کار می کند درواقع پوششی ماهرانه برای واقعیتی جعلی و دروغین است که مدتی است در آن قرار دارد. بسیاری از مردم همچنان از خوش ساخت بودن فیلم فاسبیندر، کارگردان فیلم، می گویند اما هنوز هدف کارگردان از داستان این فیلم برای همه مشخص نیست. با این وجود نگاهی مختصر به سناریو مشخص می کند که داستان این فیلم هم به تعاریف فلسفی از زندگی (من فکر می کنم، پس هستم) می پردازد و هم نشان می دهد که انسان با استفاده از تکنولوژی قصد دارد جایگاهی خداگونه را بدست بیاورد.
برای درک بهتر این موضوع تصور کنید که اگر فیلم ماتریکس (The Matrix) بیشتر حاوی بحران های وجودی بوده و کمتر به صحنه های تیراندازی حرکت آهسته می پرداخت چه تفاوتی ایجاد می شد.
۴- سولاریس (Solaris) (1972)
ساخت فیلم ۲۰۰۱: یک اودیسه ی فضایی (۲۰۰۱: A Space Odyssey) نقطه عطفی در تولید فیلم های علمی تخیلی به شمار می آید و این فیلم نشان داد که می توان با تولید فیلم های علمی تخیلی خوش ساخت و هوشمندانه به اصطلاح پول پارو کرد. در این دوران بسیاری از کارگردانان سرشناس و باهوش سینما برای پیدا کردن جواب سوالاتی که آن ها را کلافه کرده بود به دنیای ستارگان روی آوردند. فیلم “سولاریس” به کارگردانی آندری تارکوفسکی در مورد تفکر درباره زندگی و از دست دادن قوه تعقل است. داستان فیلم در مورد یک دانشمند است که مامور شده تا علت دیوانه شدن اعضای یک تیم تحقیقاتی بین ستاره ای را بررسی کند.
فیلم “سولاریس” در واقع در مورد قدرت شکننده ذهن انسان است و این که چگونه از دست دادن قوه استدلال می تواند هر عقیده ای که داریم را دچار تغییر شدید کند. این فیلم در مورد چیزهای دیگری نیز سخن می گوید اما مبنای اصلی فیلم همان است که گفته شد و تا این موضوع را درک نکنید نخواهید توانست پیام فیلم را بفهمید. “سولاریس” سعی دارد به شما القا کند که دیوانه شده و قوه تعقل و تفکر خود را از دست داده اید. تنها در این صورت می توانید قطعات جداگانه فیلم را به هم وصل کرده و دنیا را به شکل جدید ببینید.
۳- گاتاکا (Gattaca) (1997)
از همان ابتدا این فیلم به موضوعی می پردازد که تماشاگران احساس خوبی به آن ندارند: فیلم به بیننده القا می کند که از قبل مقدر شده است که برخی از افراد زندگی بهتری نسبت به دیگران داشته باشند. در دنیای “گاتاکا” انسان ها به دو دسته به درد بخور (valid) و به درد نخور (invalid) تقسیم شده اند. به درد بخورها در واقع افرادی توانا و باهوش هستند و به همین دلیل انتخاب های متعددی خواهند داشت. اما به درد نخورها به نوکری و کارگری گمارده می شوند. داستان فیلم در مورد یکی از این افراد طبقه به درد نخور است که برای سفر به فضا خود را جای یکی از افراد طبقه به درد بخور ها جا می زند.
در فیلم “گاتاکا” شخصیت به درد نخور فیلم ( با نام وینسنت و با بازی اتان هاک) سعی دارد قانونی که در دنیای گاتاکا وجود دارد را دور بزند و بالاخره موفق می شود اما فهمیدن اینکه موفقیت وی بخاطر استعداد شخصی یا استفاده از روش های تزریق ژنتیکی است که در فیلم استفاده می کند به عهده خود تماشاگر خواهد بود. نکته جالب در مورد فیلم “گاتاکا” این است که ما هر روزه با چنین اتفاقاتی در زندگی خانوادگی و کاری خود سروکار داریم و دیدگاه بسیاری از افراد نسبت به اطرافیان همانند افراد درون داستان “گاتاکا” است.
۲- پرایمر (Primer) (2004)
فیلم “پرایمر” را به عنوان پیچیده ترین فیلمی که تابحال در مورد سفر در زمان ساخته شده می شناسند و به نظر می رسد که این باور معقول باشد. این فیلم در مورد دو مهندس جوان است که دستگاهی برای دستکاری در زمان ساخته اند که می تواند تاثیری که هنگام سفر در زمان به ما وارد می شود را شبیه سازی کند (نشان دهد). از آنجایی که سفر در زمان در دنیای واقعی وجود ندارد و تاکنون اتفاق نیفتاده است نمی توان فیلم “پرایمر” را یک فیلم دارای داستان واقعی و مبتنی بر واقعیت دانست.
اما در این فیلم از اعداد، محاسبات، نمودارها و نظریات حقیقی علم فیزیک برای به تصویر کشیدن چگونگی سفر در زمان استفاده شده است. این فیلم چنان پیچیده ساخته شده که باهوش ترین افراد نیز توانایی درک تمام جوانب آن را در یک بار تماشای فیلم نخواهند داشت مگر این که چند بار فیلم را با دقت تماشا کنند. حتی بعد از چند بار تماشا کردن فیلم نیز نمی توانید ادعا کنید که تمام زوایا داستان فیلم را درک کرده اید.
۱- ۲۰۰۱: یک اودیسه ی فضایی (۲۰۰۱: A Space Odyssey)
همانند دیگر فیلم های موجود در این فهرست ۱۵ گانه فیلم “۲۰۰۱: یک اودیسه ی فضایی” نیز عکس العمل های متفاوتی را در بین تماشاگران موجب شده است. این شکاف با کهنه شدن جلوه های ویژه فیلم در طول سال هایی که از ساخت آن گذشته پررنگ تر شده به این معنی که نبود تکنیک های فیلمسازی کامپیوتری مدرن در این فیلم باعث شده که بسیاری از تماشاگران آن را فیلمی بسیار کند، پرمدعا و حتی کسل کننده بدانند. منتقدان از نماهای بلند بیهوده و دیالوگ های بی هدف آن می گویند و باید گفت که این انتقادات کاملا به جا بوده و باید به آن ها احترام گذاشت. اما اگر کسی ادعا کند که فیلم “۲۰۰۱: یک اودیسه ی فضایی” یکی از هوشمندانه ترین و تاثیرگذارترین فیلم های علمی تخیلی تاریخ سینما نیست بهتر است زیاد به حرف او توجه نکنید.
همانطور که ارسطو و افلاطون با تالیفات خود تلاش کردند که راز و رمز دنیا را به ما نشان دهند، استنلی کوبریک نیز در این فیلم سعی کرده است که با استفاده از دوربین خود به ما نشان دهد که هرگونه تلاشی برای کشف رموز جهان با ناخشنودی آن ها مواجه خواهد شد. تفاسیر فراوان و مختلفی از این فیلم شده است که در این مطلب امکان پرداختن به همه آن ها جود ندارد. بدون اغراق این فیلم بهترین و هوشمندانه ترین فیلم ژانر علمی تخیلی است که تاکنون ساخته شده به طوری که هنوز هم بعد از قریب به ۵۰ سال از ساخت این فیلم بحث در مورد آن همچنان ادامه دارد.