هالیوود پر از داستان های باورنکردنی، فانتزی و علمی تخیلی است که هر چقدر هم که خوب ساخته و پرداخته شوند در نهایت تماشاگر می داند که این فیلم ها تنها داستان هایی ساخته و پرداخته ذهن و تصورات کارگردان ها و نویسندگان فیلمنامه هستند. گاهی این فیلم های حاوی داستان ها و اتفاقات وحشتناک و ترسناکی است که باور نمی کنید چنین رخدادهایی در زندگی واقعی رخ دهند یا داده باشند.
به گزارش مووی مگ به نقل از روزیاتو، اما در این میان فیلم هایی نیز دیده می شوند که رخدادهای آن یا تنها قسمتی از آن از داستان های واقعی الهام گرفته شده اند. در قسمت اول این مطلب تعدادی از این فیلم ها را به شما معرفی کردیم و در این مطلب نیز می خواهیم تعداد دیگری از این فیلم ها را که بر اساس رخدادهای واقعی ساخته شده اند ذکر کنیم.
ناحیه دور افتاده (۲۰۱۵)
فیلم «ناحیه دور افتاده» (Backcountry) به کارگردانی آدام مک دونالد داستان مرد و زنی ماجراجو را روایت می کند که ناگهان مسیر خود را در یک جنگل بی پایان گم می کنند. در حالی که آن ها بیشتر و بیشتر در دل جنگل گم می شوند خرسی گرسنه سعی در شکار آن ها دارد. در کمال ناباوری این فیلم از داستانی واقعی الهام گرفته است که در سال ۲۰۰۵ رخ داد. مارک جوردن و ژاکلین پری تصمیم گرفتند که چهارمین سالگرد ازدواجشان را در جنگل های شمال اونتاریو بگذرانند.
در این حین خرس سیاه گرسنه ای به پری حمله می کند اما جوردن موفق می شود او را نجات داده و با ضربات مشت و یک چاقوی نظامی سوییسی خرس را فراری دهد. جوردن همسر زخمی اش را در داخل یک کایاک گذاشته و برای دریافت کمک به جستجو می پردازد اما در کمال ناباوری پری در بین راه می میرد. جوردن نیز که به خاطر مرگ همسرش به شدت درمانده بود در نهایت توانست خود را به منطقه ای مسکونی برساند و با ۳۰۰ بخیه زخم هایش را بدوزد. وی در سال ۲۰۰۷ از مقامات کانادا ستاره شجاعت که دومین مدال باارزش شجاعت در این کشور است را دریافت کرد.
اتاق (۲۰۱۵)
بری لارسون به خاطر بازی در فیلم «اتاق» (Room) به کارگردانی لنی آبراهامسون جایزه اسکار دریافت کرد، فیلمی دردناک در مورد عشق بین یک کودک و مادرش. در فیلم لارسون نقش زنی جوان به نام جوی را بازی می کند که ربوده، زندانی و بارها توسط مردی که تنها نیک پیر شناخته می شود مورد تجاوز قرار می گیرد. در نتیجه وی پسری به نام جک را به دنیا می آورد و این دو در اتاقی کوچک و تاریک که از باق دنیا دور مانده زندگی می کنند. در نهایت جک موفق می شود فرار کند و پلیس را از ماجرا آگاه کند.
این فیلم بر اساس رمانی به قلم اما دونوگو ساخته شده است اما خیلی زود مشخص گردید که داستان این رمان از داستان واقعی زنی به نام الیزابت فریتزل، زنی اتریشی که در سن ۱۸ سالگی در زیرزمین خانه اش حبس شده بود الهام گرفته است. کسی که او را زندانی کرد پدرش جوزف فریتزل بود که بیش از ۲۴ سال دخترش را محبوس کرده و در این حین وی ۷ بار بچه دار شد. یکی از آن ها بلافاصله پس از تولد می میرد، سه بچه نیز همراه با مادرشان در زیرزمین خانه زندگی می کنند و سه بچه ی دیگر نیز با ترفندی توسط پدر با خانه اصلی برده شده و توسط مادر الیزابت بزرگ می شوند. دردناک تر این که مادر الیزابت از ماجرا اطلاعی نداشت زیرا شوهرش او را قانع کرده بود که دخترشان سال ها پیش خانه را ترک کرده است.
در مورد بچه ها نیز فریتزل گفته بود که آن ها بچه الیزابت هستند اما الیزابت این بچه ها را روی چمن کنار خانه رها کرده است. در نهایت بزرگ ترین فرزند الیزابت که کرستین ۱۹ ساله بود و تمام مدت عمرش را در داخل این زیرزمین به سر برده بود به شدت بیمار می شود و فریتزل راهی جز انتقال او به بیمارستان نمی بیند و به زودی پلیس در جریان ماجرا قرار می گیرد. در نهایت الیزابت ۴۲ ساله آزاد شده و به دیگر فرزندانش پیوست. پدر سنگدلش نیز به حبس ابد محکوم گردید.
درود، سزار! (۲۰۱۶)
فیلم «درود، سزار!» (Hail, Caesar!) که نویسندگی داستان و کارگردانی آن را برادران کوئن بر عهده داشته اند هم نامه ای هجو آمیز و عاشقانه به دنیای کلاسیک هالیوود تلقی می شود و هم علی رغم واقعی نبودن داستان، شخصیت های فیلم نقش اشخاش واقعی را بازی می کنند برای مثال اسکارت جوهانسون در واقع نقش استر ویلیامز که یک شناگر بزرگ بود را بازی می کند و نقش چینینگ تیتوم نیز به وضوح به جین کلی اشاره دارد. اما بزرگ ترین ارتباط بین این فیلم و تاریخ هالیوود در شخصیت ادی مانیکس با بازی جاش برولین نهفته است.
درست مانند شخصیت ادی مانیکس که در فیلم به تصویر کشیده می شود، ادی مانیکس واقعی کسی بود که بر رسوایی های بازیگران کمپانی مترو گلدوین مایر سرپوش می گذاشت. وی به بازیگران باردار کمک می کرد که به صورت غیرقانونی و بی سر و صدا سقط جنین انجام بدهند و مطمئن می شد که این ماجراها در مورد بازیگران درجه یک به رسانه ها درز پیدا نکند. برخلاف مانیکس فیلم، مانیکس واقعی مردی بسیار منفور و هرزه بود که با خشونت تمام با معشوقه اش رفتار می کرد و حتی چندین بار او را به بیمارستان فرستاد و وقتی که او سعی کرد از مانیکس شکایت کند، مانیکس کاری کرد که وی از هالیوود اخراج شود.
گفته شده که وی تمامی تلگراف هایی که اعضای استودیو مترو گلدوین می فرستادند را قبل از ارسال مطالعه می کرد تا از اسرار تمامی بازیگران استودیو خبر داشته باشد. همچنین وی تعدادی دوست خلافکار داشت که در صورت لزوم بازیگران را تهدید کرده و سر جایشان می نشاند. به نظر می رسد که وی نقش مهمی در اعتیاد جودی گارلند داشته و بسیاری دیگر نیز بر این باورند که او در مرگ جورج ریوس که سوپرمن سریال های تلویزیونی بود نقش داشته است. همچنین وی در سرپوش گذاشتن بر تجاوز یکی از مسئولین استودیو به نام دیوید راس به بازیگری به نام پاتریشیا داگلاس نیز نقش اصلی را ایفا کرده است.
وقتی که داگلاس سعی کرد ماجرا را به رسانه ها بکشاند، مانیکس تلاش کرد او را بی آبرو کند و با استخدام چند کارآگاه خصوصی سعی داشت که از گذشته ی او سر دربیاورد. وقتی که در این کار توفیقی نیافت دیگر بازیگران استودیو را وادار کرد که سوگند یاد کنند که داگلاس یک الکلی بوده و بدین ترتیب همه را به داستان تجاوز به او بی اعتماد کند. بدین ترتیب کسی به اظهارات داگلاس وقعی ننهاد.
سکوت (۲۰۱۶)
فیبم «سکوت» (Silence) به کارگردانی مارتین اسکورسیزی که بر اساس رمانی نوشته شوساکو اندو ساخته شده یکی از ناراحت کننده ترین فیلم های سال های اخیر هالیوود به شمار می آید. این فیلم داستان دو مرد مسیحی به نام پدر رودریگز (اندرو گارفیلد) و پدر گاروپ (آدام درایور) را در قرن هفدهم روایت می کند که در تلاش برای نجات استادشان، پدر فریرا (لیان نیسون) به ژاپن سفر می کنند. رودریگز به زودی در می یابد که پدر فریرا به شدت شکنجه شده تا دست از دین خود بردارد و در این حین آن ها با داستانی مشابه روبرو شده و توسط یک مامور رسمی ژاپنی که قصد از بین بردن دین مسیحیت در ژاپن را دارد دستگیر می شوند.
اگر چه داستان این فیلم ساختگی است اما در بخش هایی از داستانی واقعی که در سال ۱۶۳۳ رخ داده الهام گرفته است که در آن یک کشیش پرتغالی به نام پدر فریرا به خاطر تلاش برای گسترش مسیحیت در ژاپن دستگیر می شود. همانند آن چه که در فیلم دیده می شود، پدر فریرا به صورت وارونه آویزان شده و تا نیم تنه در یک گودال دفن می شود. در نهایت او از مسیحیت دست کشیده و به دین شینتو می گراید. در ادامه وی برای دولت ژاپن مشغول به کار می شود و جزواتی را در مخالفت و تقبیح دین مسیح نوشته و حتی به بازجویی و تحت تعقیب قرار دادن مبلغان کاتولیک می پردازد.
بلافاصله پس از برائت فریرا از دین مسیحیت، گروهی از کشیشان مسیحی برای نجات روح او وارد ژاپن می شوند. یکی از این کشیش ها مردی ایتالیایی به نام جوزپه چیارا است که در فیلم نقش او را گارفیلد بازی می کند. وی سرنوشتی مشابه پدر فریرا پیدا کرده و بعد از دست برداشتن از مسیحیت، نامی ژاپنی برای خود برگزیده، ازدواج کرده و زندگی اش را وقف ترجمه کتاب های علمی لاتین می کند و در نهایت در سال ۱۶۸۵ از دنیا می رود.
عواقب (۲۰۱۷)
در فیلم «عواقب» (Aftermath) به کارگردانی الیوت لستر، آرنولد شوارتزنگر نقش یک کارگر ساختمانی به نام رومن ملنیک را ایفا می کند که همسر و دخترش را در یک سانحه ی هوایی دلخراش از دست می دهد. وی که از این حادثه سخت ضربه خورده سعی می کند از مامور کنترل پروازی که مسعول مرگ خانواده اش می داند انتقام بگیرد. بدین ترتیب وی فرد مذکور را با ضربات چاقو به قتل می رساند. در کمال ناباوری این فیلم از داستانی واقعی الهام می گیرد که در آن مردی روسی به نام ویتالی کالویف در سال ۲۰۰۲ ، همسر و فرزندش را در پروازی از مسکو به بارسلونا و در اثر برخورد دو هواپیما از دست می دهد.
در نتیجه ی این سانحه ۷۱ نفر جان خود را از دست دادند که ۴۵ نفر آن ها کودک بودند. کالویف که از این حادثه شوکه شده به سرعت خود را به محل سقوط هواپیما رسانده و جنازه ی یکی از دخترهایش را پیدا می کند. در ابتدا گفته شد که یکی از مامورین پرواز به نما پیتر نیلسن در این تصادف مقصر بوده که بعدها این اتهامات رد شد. اما نتیجه ی تحقیقات کالویف را راضی نکرد و زمانی که شرکتی که نیلسن در آن کار می کرد به کالویف پیشنهاد داد که در ازای دریافت مقداری پول از آن ها شکایت نکند اوضاع بدتر شد. کالویف که دیوانه شده بود نیلسن را پیدا کرده و وارد خانه ی او شد و با ضربات چاقو او را به قتل رساند.
بعد از این ماجرا کالویف به هشت سال زندان محکوم شد اما با دخالت های مقامات روسی وی بعد از دو سال از زندان آزاد شد. اما وی بعدها گفت که کشتن نیلسن باع نشده که احساس بهتری داشته و مرگ خانواده اش را به فراموشی بسپارد.