آیا تابحال شده که یک فیلم طولانی ببینید و از آن خوشتان بیاید؟! اگر چه یک فیلم معمولی بین ۹۰ تا ۱۲۰ دقیقه طول خواهد داشت اما فیلم هایی وجود دارند که طولانی تر از این محدوده بوده و تجربه ای جدید برای تماشاگر خواهند بود. بزرگی و ماندگاری بسیاری از این فیلم ها مرهون ساختن دنیایی است که به زمان بیشتری برای تاثیرگذاری و نقل کامل خود نیاز دارد. این فیلم ها ریتم و سبک متفاوتی را ارایه داده که به ما اجازه می دهند فیلم را به روش غیرمعمولی درک و تجربه کنیم، تجربه ای که ما را به اندازه ای مسحور می کند که زمان طولانی فیلم نه تنها به یک مشکل و نقطه ضعف تبدیل نمی شود بلکه از نقاط قوت و زیبایی فیلم خواهد بود.
به گزارش مووی مگ به نقل از روزیاتو، در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با تعدادی دیگر از ۱۰ فیلم طولانی و ماندگار تاریخ سینما آشنا کنیم که طولانی بودن آن ها نه تنها چیزی از زیبایی و جذابیت آن ها نکاسته بلکه در تمام طول داستان و به دلیل سرگرم کننده بودن متوجه طولانی بودن آن نخواهید شد.
۶- دکتر ژیواگو (۱۹۶۵)
درام افسانه ای «دکتر ژیواگو» (Dr. Zhivago) ساخته دیوید لین در سال ۱۹۶۵ اکران شده و یکی از جاه طلبانه ترین پروژه های این کارگردان نامی تاریخ سینماست که چیزهای زیادی در مورد شخصیت و سبک فیلم سازی کارگردان فیلم «لورنس عربستان» (Lawrence of Arabia) به ما خواهد گفت. این فیلم طولانی و جاه طلبانه در چندین کشور و توسط کمپانی فیلمسازی مترو گلدوین مایر تولید شده که به راستی یک فیلم ماندگار است. «دکتر ژیواگو» بیش از ۲۰۰ دقیقه طول دارد و از بازیگران متعدد و البته سیاهی لشگر در مقیاسی وسیع، لوکیشن های پیچیده و صحنه های پرجزییات و دیدنی نبرد سود می برد. این فیلم بر اساس رمانی نوشته بوریس پاسترناک ساخته شده که برای این نویسنده روس جایزه نوبل را در پی داشت.
لین توانست فیلم نامه ای هوشمندانه و بی نظیر از این اثر تهیه کرده و فیلمی خوش ساخت و دیدنی بسازد که نمونه کامل سینمای تجاری محسوب می شود. داستان فیلم شامل حوادث و شخصیت های بسیاری است که در زمان ۳۰ سال به تصویر کشیده می شوند؛ از ۱۹۰۲ تا ۱۹۲۹٫ در طول فیلم شاهد تحت تاثیر قرار گرفتن زندگی شخصیت ها در اثر مناقشات و رخدادهای بزرگ از جمله جنگ جهانی اول و انقلاب روسیه هستیم.
این فیلم یک اثر هنری بی بدیل است که نحوه رویارویی اشخاص با دنیای بیرحم را به تصویر می کشد؛ دنیایی که در آن درگیری های جمعی و در مقیاس بزرگ، زندگی تک تک اشخاص، حتی آن هایی که در خارج از میدان جنگ هستند را تحت تاثیر خود قرار می دهد. فیلم «دکتر ژیواگو» برنده جوایز متعدد اسکار و گلدن گلوب شد و یک موفقیت تجاری بزرگ بود که شهرت و اعتبار این کارگردان افسانه ای بریتانیایی را برای همیشه ماندگار ساخت.
۷- ریش قرمز (۱۹۶۵)
آخرین همکاری بین آکیرا کوروساوا و توشیرو میفونه یک شاهکار ۱۸۵ دقیقه ای از یک کلینیک محلی است که در ان پزشکی برای رهاندن برخی از بیماران خود از درد تلاش می کند؛ هم درد فیزیکی و هم درد روانی و وجودی. فیلم «ریش قرمز» (Red Beard) از مجموعه داستان های کوتاه ژاپنی به نام «Akahige shinryokan» و رمانی از فیودور داستایوفسکی الهام گرفته شده که همواره می توان رد و تاثیر او را در فیلم های کوروساوا دید. این فیلم تاثیر دکتر مذکور بر روی شخصیت جوان نوبورو یاسوموتو را به تصویر می کشد، پزشک جوانی که بسیار مغرور است اما تحت تاثیر مهربانی شخصیت دکتر کیوجود نید با بازی میفونه قرار می گیرد.
در طول فیلم با داستان زندگی بیماران کلینیک مذکور، منشأ بیماری و تلاش ها و مشقت های جداگانه هر کدام از آن ها آشنا می شویم که رفته رفته دیدگاه خودخواهانه نوبورو یاسوموتو را تغییر می دهد. در انتهای فیلم، دیدگاه این پزشک جوان نسبت به دکتر کیوجو به طول کامل عوض می شود و اکنون او را یک شخصیت قابل تحسین و نماد کسی که دنیای پزشکی برای زندگی افراد در حال رنج کشیدن معنا خواهد داد می داند. کوروساوا این فیلم طولانی را مهم ترین فیلم خود می داند و ادعا می کند فیلم هایی که بعد از «ریش قرمز» ساخته با فیلم های قبل از آن تفاوت های محسوسی دارند.
۸- فنی و الکساندر (۱۹۸۲)
فیلم «فنی و الکساندر» (Fanny and Alexander) که قرار بود آخرین فیلم کارگردان نامی سینمای سوئد، اینگمار برگمن، باشد از یک فیلم تلویزیونی ۴ بخشی مشتق شده که به عنوان نسخه کوتاه تر این شبه سریال تلویزیونی در سینماها به نمایش درآمد. طولانی ترین نسخه این فیلم ۵ ساعت و ۴۰ دقیقه طول دارد که بدین ترتیب آن را به بلندترین فیلم برگمن تبدیل می کند. «فنی و الکساندر» یک موفقیت هنری و تجاری کامل بود که به خوبی مورد استقبال عموم قرار گرفته و یکی از بهترین فیلم های اینگمار برگمن نیز شناخته می شود. این فیلم زندگی خانواده اکداهی را روایت می کند؛ خانواده ای که اعضای آن تحت تاثیر اتفاقات تلخی و رازآلودی از جمله ازدواج، تصورات مذهبی و جادو قرار می گیرند.
فیلم طولانی «فنی و الکساندر» حاوی چندین تجزیه و تحلیل ناهمگون است که تاییدی دیگر بر سبک نوین و دیدنی فیلمسازی برگمن و ابهام دوست داشتنی و تاثیرگذاری است که وی همواره سعی در دستیابی به آن در فیلم هایش داشته است. اتفاقات فیلم شامل روابط سوء استفاده گرانه، عبور از مرز بین داستان و واقعیت و همچنین تفکرات اگزیستانسیالیستی است که در طی یک تجربه مسحور کننده و از زاویه دید الکساندر جوان بیان می شود.
داستان این فیلم به نحوی بازگو می شود که آینده و عاقبت شخصیت های فیلم برای بیننده بسیار مهم بوده و داستان هایی با مقدار بسیار دقیق و محتاطانه ای از ابهام در آن روایت می شود که به بیننده اجازه می دهد در تجربه شرایط با شخصیت ها شریک شده و تصور و تعبیر مختص به خود را از این شرایط داشته باشند.
۹- بری لیندون (۱۹۷۵)
استنلی کوبریک بزرگ بر اساس رمانی نوشته ویلیام مَیکپیس، فیلم ۱۸۵ دقیقه ای ساخت که توسط بسیاری از کارگردانان و صاحب نظران سینما یکی از بی نقص ترین فیلم های تاریخ سینما به شمار می آید. درام تاریخی «بری لیندون» (Barry Lyndon) با سبک بصری خاص و منحصر به فردی به تصویر کشیده شده که نهایت دقت و کمال گرایی کوبریک با محدودیت سختگیرانه او در استفاده مطلق از نور طبیعی را به تصویر می کشد، سبکی که فیلم برداران را مجبور به استفاده از شمع و لنزهای بسیار خاص برای ثبت فضایی که کوبریک می خواست مجبور می ساخت. در «بری لیندون» کوبریک یک تجربه باورنکردنی را در دنیایی منحصر به فرد و بی نقص به تصویر می کشد که باعث می شود تماشاگر علیرغم طولانی بودن فیلم همچنان به تماشای آن اشتیاق داشته و همزمان طولانی بودن داستان را نیز حس نماید.
این فیلم طولانی اما دیدنی داستان فراز و فرود شخصیت بری لیندون را روایت می کند که در ابتدا با نام ردموند بری وارد داستان می شود. او مردی چوان و ایده آل گراست که شخصیت ماجراجو و کنجکاوش او را به سفری در خارج از دنیای آشنایش وا می دارد که وی در آن رفته رفته بلوغ پیدا می کند. تبیدل شدن ردموند بری به شخصیتی فاسد به نام بری لیندون به زیبایی هر چه تمام تر روایت شده و با موسیقی فراموش نشدنی فیلم به اوج می رسد. داستان تراژیک بری لیندون در مورد مردی است که ایده آل گرایی اش زمانی که وی با دنیای بیرحم بیرون تماس برقرار کرده و برای خود دنیایی متفاوت از دنیای آشنایش می سازد رفته رفته رنگ می بازد و از بین می رود.
۱۰- سه گانه زندگی (۱۹۷۱، ۱۹۷۲، ۱۹۷۴)
پیر پائولو پازولینی یکی از شخصیت های منحصر به فرد تاریخ سینما بود که در سال های آخر عمر خود سه گانه زندگی را ساخت: «دکامرون» (Decameron) در سال ۱۹۷۱، «داستان های کانتربری» (The Canterbury Tales) در سال ۱۹۷۲ و «هزار و یک شب» (Arabian Nights) در سال ۱۹۷۴٫ این سه گانه در واقع داستان هایی برگرفته از ادبیات قرون وسطی بودند که در آن چندین داستان کوتاه روایت می شد. پازولینی این داستان ها را برای ساخت یک سه گانه سینمایی از دیدگاه خود و جامعه امروزی استفاده کرد. این فیلم ها برای بیننده بسیار چالش برانگیز هستند زیرا پازولینی جسم انسان و تفکرات مربوط به آن را با یک دیدگاه متفاوت و طعنه آمیز به تصویر می کشد.
مفهوم افسانه در چهارچوب فکری و سینمایی پازولینی نقش غیرقابل انکاری داشت؛ وی بر این باور بود که از طریق افسانه و داستان است که یک جامعه می تواند خود را درک کند و با این سه گانه وی می خواست افسانه هایی که بسیار دور از ارزش های دوران مدرن بودند را به شیوه ای دیگر بازسازی کند. وی فیلم را محملی می دید که می توانست ارتباطی فراتر از گزاره های اجتماعی و تابوها تولید کند. از این رو وی در فیلم هایش بحث جسم انسان و جنسیت را در تعارض با تصورات دوران زندگی خود به تصویر کشید.
در همین ارتباط بخوانید :
10 فیلم بسیار طولانی اما بی نقصی که هرگز از تماشای آن خسته نخواهید شد! + تصاویر ( قسمت اول )