در فاصله یک سال مانده به پخش فصل پایانی سریال «بازی تاج و تخت» بازار پیش بینی اتفاقاتی که قرار است رخ دهد حسابی داغ است. هر چند بسیاری از این پیش بینی ها را نمی توان جدی کرد اما بعضی از آن هایی که بر اساس نشانه های موجود در کتاب های جرج آر.آر. مارتین آمده تا حدی قابل توجه هستند.
به گزارش مووی مگ به نقل از آیپیتیویگاید، در این گزارش هشت پایان قابل تصور و احتمالی این سریال را برایتان جمع آوری کرده ایم که احتمال به وقوع پیوستنشان زیاد است:
۱. پایان تریون و سانسا؛ شاید به نظرتان عجیب بیاید اما در کتاب ها کاملا نشانه هایی مبنی بر سلطنت تیریون و سانسا بر وستروس وجود دارد. به خصوص یک جایی در فصل معرفی تیریون در کتاب با افتادن سایه اش بر دیوار، مارتین قامت او را شبیه یک شاه توصیف می کند.
۲. پایان جادوگر شهر از؛ یک تئوری معروف پس از فصل هفتم می گوید که هر آنچه تا کنون در این سریال گذشته جزئی از رویای برن استارک بوده که تمام اعضای خانواده و دیگر افراد دخیل در سرنوشت آن ها را در داستانی از ندیمه پیر جا داده است. گرچه تئوری جالبی به نظر می رسد اما بعید است مارتین نابغه از این بازی ها خوشش بیاید.
۳. پایان عروس پرنسس؛ این یکی هم دست کمی از قبلی ندارد و در پایان بازی تاج و تخت، حضور ندیمه پیر را متصور می شود که در پایان یکی از طولانی ترین داستان هایش به بالین برن استارک می رسد.
۴. پایان همه چیز در مشت برن؛ باز هم یک تئوری دیگر که برن را در مرکز ماجرا قرار می دهد و می گوید او مسئول همه چیز، از ساختن دیوار، نفوذ در شاه دیوانه و حتی پادشاه شب بوده است. شاید این موضوع در صحبت از کتاب ها جای بحث داشته باشد اما در سریال زیرساخت چنین بنایی وجود ندارد.
۵. پایان به سبک ارباب حلقه ها؛ برخی معتقدند که تاثیرپذیری از مجموعه «ارباب حلقه ها» نقشی اساسی در پایان بازی تاج و تخت خواهد داشت. این دسته از طرفداران وجوه مشترک زیادی بین این دو داستان پیدا کرده اند و حتی تا بیان این موضوع پیش رفته اند که جهان هر دو مجموعه یکی است و بازی تاج و تخت هم در سرزمین میانه می گذرد. از نظر آن ها «نغمه آتش و یخ» یک دنباله غیررسمی بر ارباب حلقه هاست.
۶. نگهبانان شب؛ آن ها همان آورنده نور (Lightbringer) هستند پیشگویی آزور آهایی او را «پرنس موعود» خوانده که با شمشیر از جنس نواش واکرها و پادشاه شب را نابود می کند. این پیشگویی همخوانی بسیار خوبی با متن سوگند نامه نگهبانان شب دارد که در بخشی از آن آمده: «من نوری هستم که سحرگاه را می آورد.»
۷. پرنس موعود؛ درباره آزور آهای در فضای مجازی مفصل نوشته شده است. اما اگر این پرنس موعود نه کسی که باز می گردد، بلکه همان شخصی باشد که در قول معروف داستان که لیانا از برادرش ند می گیرد دخیل بوده باشد چطور؟
۸. پایانی بر اساس نامه مارتین به ناشرش؛ در ایده اولیه مارتین، او جان، دنریس، تریون، آریا و برن را تنها افراد بازمانده در پایان داستان قرار داده بود. البته این موضوع مربوط به زمانی بود که خود مارتین هم فکر نمی کرد ایده اش تبدیل به شش کتاب یا حتی بیشتر شود. به هرحال در این لیست سانسا غایب است که همین نکته حتی با وجود اعتبار کمی که امروز دارد موجب نگرانی برخی شده است.