عصر دیروز “جدایی نادر از سیمین” به فهرست نهایی اسکار راه یافت، جایزه ای سینمایی که هرچند رقابت جدی فیلم های ایرانی در آن از “بچه های آسمان” شروع شد اما پیشینه آن به “دایره مینا” باز می گردد.
به گزارش خبرنگار مهر، حضور فیلم های ایرانی در جایزه اسکار به عنوان نماینده رسمی از سال ۱۳۵۶ و با معرفی فیلم “دایره مینا” اثر داریوش مهرجویی آغاز شد.
موفقیت های بین المللی فیلم های قبلی مهرجویی مانند “گاو” و ” آقای هالو” این امیدواری را در میان اندک آثار قابل توجه سینمای ایرانی برای جدب مخاطب جهانی و درخشش در جشنواره های بین المللی به وجود آورده بود که البته نخستین گام نتوانست برای مهرجویی و سینمای ایران چندان موفقیت آمیز باشد.
اما پس از قرار گرفتن مسیر سینمای کشورمان پس از انقلاب شکوهمند اسلامی در راهی انسانی و تولد سینمای ساده ساختار و کم طمطراق ایرانی، در دهه هفتاد این امیدواری برای سینماگران به وجود آمد تا بتوانند جوایز مهم سینمایی را از آن خود کنند.
سال های ابتدایی دهه هفتاد رو به رو بود با سیل توجه جشنوارهای خارجی به فیلم های واقع گرای ایرانی. سینمایی که با آثار کارگردانانی چون کیارستمی، مهرجویی و مجیدی توانسته بود حباب بی توجهی فضای بین المللی را به کشورمان از بین ببرد و به نوعی بتواند شکوفا گر سینمای انسانی ایرانی در عرصه جهانی باشد.
بچه های آسمان؛ فراتر از انتظار
شاید موفقیت فیلم مجیدی یعنی “بچه های آسمان” که پیام های ساده انسانی را در روایتی حرفه ای و واقعی از زندگی دو کودک روایت می کرد، نخستین جرقه امید برای سینمای ایران در جایزه اسکار برد.
اسکاری که طبیعی است علاوه بر ساختار فیلم و توانمندی های تکنینکی می تواند به شدت از سیاست های هالیوودی و البته رسانه ای تاثیرپذیر باشد، حتی اگر نخواهیم این تاثیرپذیری را مدیریت شده فرض کنیم. بنابراین تسلیم آکادمی در برابر ارزشمندی فیلم مجیدی نشان از اهمیت فیلم مجیدی در سال ۱۹۹۹ داشت.
البته پیش از آن نیز فیلم هایی مثل “زیر درختان زیتون”، “بادکنک سفید”، “گبه” و “باد صبا” نیز به عنوان نمایندگان سینمای کشورمان معرفی شده بودند که البته با وجود تحسین های بین المللی در میان نامزدهای نهایی اسکار راه نیافتند.
به هر حال انتخاب فیلم مجیدی در آن سال توانست توجه و واکنش های بیشتر سینمای اراین و رسانه های را به نام نماینده سالانه کشورمان به این مراسم به وجود آورد.
جدالی که هرگز پایان نمی یابد
نمی توان منکر شد که انتخاب یک اثر ایرانی در میان پنج نامزد نهایی بهترین فیلم خارجی سال در مراسم اسکار اگرچه شاید اعتباری هنری را مانند جشنواره های دیگر مثل کن، برلین و ونیز داشته باشد اما به هر روی برای شناخته شدن بیشتر سینمای کشورمان ارزشمند است.
پس از موفقیت فیلم مجیدی هر سال تعدادی از فیلم ها، داعیه حضور و درخشش در اسکار را داشتند. در سال ۲۰۰۰ فیلم “باران ” از مجیدی باز هم نماینده ایران در اسکار بود که این بار البته نتوانست موفقیتی داشته باشد. سپس موفقیت فیلم اجتماعی رسول صدرعاملی یعنی “من ترانه پانزده سال دارم” موجب شد تا مسوولان سینمایی وقت این فیلم را به آکادمی معرفی کنند و چرخشی صد و هشتاد درجه ای در نوع انتخاب آثار ایرانی داشته باشند.
“نفس عمیق” اثر پرویز شهبازی، “خیلی دور خیلی نزدیک” اثر سیدرضا میرکریمی در سال های بعد باز هم چندان مورد توجه واقع نشدند و این روند نادیده گرفتن سینمای ایران ادامه داشت.
در سال های بعدی نیز فیلم هایی چون “کافه ترانزیت” کامبوزیا پرتوی، “میم مثل مادر” مرحوم ملاقلی پور و “آواز گنجشک ها” مجید مجیدی نیز بیشتر فیلم های ایرانی موفقی بودند که در عرصه بین المللی چندان دیده نشدند.
ظهور فرهادی و پدیده “یک جدایی“
یک جدایی نامی است که فرهادی برای واپسین اثرش در عرصه بین المللی برگزیده است. فیلمی که در همه جشنواره هایی که حضور یافته، درخشیده و هم اکنون نیز امید نخست ایرانی ها در اسکار است. البته فیلم قبلی فرهادی یعنی “درباره الی…” نیز نماینده ایران در اسکار بود ولی اقبالی برای دریافت جایزه نداشت.
پس از فیلم مجیدی این نخستین بار است که یک فیلم ایرانی در میان نه فیلم نهایی بهترین فیلم خارجی اسکار قرار می گیرد و امید زیادی وجود دارد تا فرهادی بتواند طلسم دریافت یک اسکار را برای ویترین سینمای ایران بشکند.
خبرگزارى مهر (www.mehrnews.com)
به جمع طرفداران مووی مگ در فیس بوک بپیوندید