صفحه اصلی > سینمای کلاسیک : سینمای کلاسیک : بعضی ها داغشو دوست دارند ( Some like it hot )

سینمای کلاسیک : بعضی ها داغشو دوست دارند ( Some like it hot )

3534

داستان فیلم:

دو نوازنده موسیقی جاز به طور اتفاقی شاهد قتل عام روز سن والنتاین می شوند و سپس برای فرار از چنگ گانگسترها مجبور می شوند تغییر قیافه بدهند و خود را به جای دو نوازنده زن جا بزنند…

 

کارگردان:

بیلی وایلدر: بیلی وایلدر، زاده 1906، متولد وین، خبرنگار و سناریست در برلین، و سازنده «آدم ها در روز یکشنبه » و فیلم های دیگر، به سال 1934 به ایالات متحده آمریکا رفت و سال ها به عنوان سناریست نزد «ارنست لوبیچ»- که دلبستگی بسیاری به او داشت – سرگرم کار بود.صرف نظر از چند کار تجاری و سیاسی، مجموعه آثار« وایلدر» به عنوان کارگردان از دو دوره تشکیل یافته است: یک دوره جدی و یک دوره کمدی. «وایلدر» در دوران سری سیاه دو فیلم کلاسیک از این نوع را پدید آورد: غرامت مضاعف و تعطیلات از دست رفته آخر هفته. پس از این دو فیلم، فیلم های دیگری نیز به همین سبک ساخت: سانست بلوار – 1950 – و کارناوال بزرگ – 1952. «وایلدر» برخلاف «لانگ» و «سیودماک»، آثارش را با سنت آلمانی ملودرام های سمبولیک – تقدیری ادغام نکرد، بلکه بیشتر متوجه رمان های جنایی آمریکایی نویسندگانی چون «همت»، «چندلر» و «کین» شد.«وایلدر» هرگز به فراتر از رویدادها اشاره ای نمی کند؛ عمل آدم ها نه توجیه می شود و نه ارزشیابی؛ به دنبال علل بدبینی هاست. فقط خودخواهی های بی بند و بار قهرمانان اوست که رویدادها را در تحرک نگه می دارد: زنی برای کشتن شوهرش برنامه ریزی می کند تا بتواند پول هنگفت بیمه را تصاحب کند «غرامت مضاعف» ؛ مردی بیش از گذشته گرفتار الکل می شود «تعطیلات از دست رفته آخر هفته» ؛ نویسنده ای جوان از خودپسندی های یک ستاره قدیمی هالیوود که در حال پیر شدن است، استفاده می کند، در حالی که خودش به خاطر جاه طلبی هایش در حال نابود شدن است «سانست بلوار»؛ خبرنگاری منتظر می ماند مرد مجروحی بمیرد تا او بتواند داستانی بزرگ بنویسد «کارناوال بزرگ».هر از گاهی نگاه خشم آلود «وایلدر» متوجه پدیده های اجتماعی، نظیر «کارناوال بزرگ» و حضور دائمی تبلیغات می شود، اما فقط تاثیرات جزیی از خود برجای می گذارد: تحقیر «وایلد» بیشتر متوجه افراد است تا نهادها.فیلم های تفریحی «وایلدر» در اصل با فیلم های جدی او تفاوت چندانی ندارد. حتی در فیلم های خارش هفت ساله  1955 – بعضی ها داغشو دوست دارند – 1959 – آپارتمان – 1960 – و یک دو سه – 1961 – نیز بدبینی توام با طنز تلخ نهفته است. گه گاه نیز پرده از مکانیسم غیر انسانی اجتماعی برداشته می شود، مثلا در «آپارتمان»، تحقیر کارمندی در محل کارش مطرح می شود؛ اما تماشاگر در عین حال از آنچه بر آدم های فیلم می گذرد به شدت به خنده می افتد.کمدی آثار «وایلدر» به فیلم های خنده آور «هرولد لوید» و « دانلد داک» بسیار نزدیک است: آن ها نیز خنده دار بودنشان را از نگاه به انسان هایی که در تار و پود قوانین حاکم بر جامعه دست و پا می زنند، کسب می کنند.یکپارچگی سبک آثار «وایلدر» مدیون دیدگاه بدبینانه و طنز تلخی است که در آن هاست: همه چیز سطحی است؛ هیچ سمبولی به پس زمینه اشاره نمی کند؛ دیدگاه ها و نتایج آن ها تابع شرایط اقتصادی اند که برای هر چیز بی اهمیتی راه باز می کنند.استعداد «وایلدر» در ایجاد ضربآهنگ سریع، گفت و گوها، ترسیم و تقطیع منظم کنش و واکنش ها خلاصه می شود که به وی امکان می دهد تا مکانیسم زندگی را بازسازی کند. در قطعات خنده دار او، تاثیر کمدی اسلپ استیک (بزن بزن) نمایان است؛ اما این آثار در حالی که در انفجار پایانی شان، با شادمانی مژده ویرانی نظامی غیر انسانی را می دهند، با این حال همه آن ها به صورتی منظم، به پایانی خوش و احساساتی می انجامند. وایلدر سرانجام در سال 2002 بر اثر ابتلا به ذات الریه دارفانی را وداع گفت.

منبع: تاریخ سینمای هنری

 

9791

 

بازیگران:

مریلین مونرو:

مریلین مونرو در ۱ ژوئن سال ۱۹۲۶ میلادی در لس آنجلس به دنیا آمد. در ۹ سالگی به یتیم‌خانه سپرده شد و دو سال در آنجا بود، سپس در ۱۶ سالگی دوباره مجبور شده به یتیم خانه بازگردد. برای نجات از یتیم خانه در ۱۶ سالگی با گریس مک کی که کارگر کارخانه بود، ازدواج کرد.او پس از اینکه مدتی مدل عکاسی و نقاشی بود، بعد از چند بازی در نقش‌های کوچک، به خاطر زیبایی، استعداد طنزآمیز و توانایی بازیگری‌اش، توانست به یکی از مشهورترین ستارگان سینما، نماد جذابیت و زیبایی قرن بیستم تبدیل شود.مونرو پیش از ورود به سینما، مدل عکاسیو سپس مدل نقاشی به نام ارل مورنشد. با تصویر پن­اپوی روی جلد مجله پ*ی بوی بود که این مجله به شهرت فراوان بین خاص و عام رسید.او در سال ۱۹۴۶ اولین قرارداد بازیگری را با کمپانی فاکس قرن بیستم بست و نام مریلین مونرو را در این زمان برای خود برگزید.در سال ۱۹۵۵ با آرتور میلرنمایشنامه‌ نویس معروف ازدواج کرد و یهودی شد. مریلین مونرو جوان در سال‌های آخر زندگی با شکست‌هایی مواجه شد و به افسردگی شدید دچار شد، در سال ۱۹۶۱ از آرتور میلر جدا شد و یک سال بعد درگذشت.زندگی او روی پرده، یک زندگی رویایی بود که سینما ساخته بود، اما در دنیای واقعی مشکلات و تفاوتهایی داشت که مردم از مرلین مونروی محبوبشان انتظار نداشتند. شخصیت و انتظاراتی که سینما ساخت فراتر از توانایی‌ها و گاهی متفاوت با خواسته‌های او بود. وی در جایی گفته‌است: «من یک زن بازنده‌ام. مردها، زیادی از من انتظار دارند؛ به خاطر تصویری که از من ساخته شده و خودم هم در ساخت آن کمک کرده ام؛ من سمبلی از تنها چیزی هستم که مردان از آن استقبال می‌کنند»او یکی از مشهورترین ستارگان سینما، نماد جذابیت جنسی و ستاره پاپ در قرن بیستماست. برخی وی را جذاب‌ترین زن قرن بیستم دانسته‌اند و به اعتقاد رابین میور او پرعکس‌ترین چهره زن جهان است.

منبع: ویکیپدیا

9849

جک لمون :

جك لمون متولد بوستون ماساچوست آمریكا و تحصیلكرده دانشگاه هاروارد است. بازیگری كه محبوب همگان بود و وارن كووان مدیر برنامه های او می گوید كه حتی در زندگی خصوصی نیز بسیار شرافتمند بود. جك لمون با نام كامل وحقیقی جان اولر لمون در یك خانواده بالنسبه مرفه در ۸فوریه ۱۹۲۵ به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلاتش به نیروی دریایی پیوست. اما تا پایان درآن جا ماندنی نشد و به نیویورك رفت و درآن جا هنرپیشه شد. او در بیش از ۶۰فیلم بازی كرد كه كمدی های متنوع وحتی اسلپ استیك را شامل می شد او دركارهای درام نیز شركت كرد اما همان طور كه قبلاً گفتیم اوج مهارت وی در كمدی هایی بود كه پیرامون آدم هایی عادی ساخته می شد جك لمون كاندیدای ۸جایزه اسكار شد و دوتای آنها را برد. اولی درسال ۱۹۵۵ حاصل آمد و اسكار نقش دوم مرد و برای فیلم «میستر رابرتز» بود دومی ، یك اسكار نقش اول مرد بود كه برای فیلم «ببر را نگه دار» درسال ۱۹۷۳ به وی تعلق گرفت. جك لمون حتی برای بازی در فیلم «گمشده» كار سال ۱۹۸۲ «كاستاگاوراس» یونانی نیزكه یك اثر سیاسی بود وناراحتی های یك پدر را بخاطر ناپدیدشدن پسرش درناآرامی های سیاسی شیلی پس ازكودتای نظامی سال ۱۹۷۳ این كشور نشان می داد و او را روبروی سیسی اسپیسك قرار داده بود، از سوی كارشناسان تحسین شد بخاطر همین نقش جك لمون برای هشتمین بار كاندیدای اسكار شد كه البته آن را نبرد اما جایزه بهترین بازیگر مرد را در جشنواره معتبر كن فرانسه به خود اختصاص داد. با این همه آنچه بیش از هرچیزی درارتباط با جك لمون دریادها مانده ، همكاری بسیار مثمر وی با بیلی وایلدر فیلمساز بزرگی است كه درسال2002 در ۹۶سالگی دارفانی را وداع گفت. این دو در ۷فیلم با یكدیگر همكاری كردند و طی این دوره بود كه زوج هنری لمون و والتر ماتائو به تصمیم وایلدر و با اقدام و انتخاب وی شكل گرفت واین دو مجموعاً در ۸فیلم كنار یكدیگر به بازی پرداختند و زوج بسیار جذابی را به وجود آوردند. درهمه حال هردو بازیگر به هنرپیشه های محبوب وایلدر بدل شدند و خوب به جنس فیلم های درخشان وی می خوردند ومناسب با اندیشه های خاص وی بودند نقش های معروف جك لمون در فیلم های بیلی وایلدر شامل «بعضی ها داغش را دوست دارند محصول ۱۹۵۹ و در كنار تونی كرتیس و مریلین مونرو، «آپارتمان» به سال ،۱۹۶۰ «ایرما لادوس» (۱۹۶۳) و «فورچون كوكی درسال ۱۹۶۶ می شد كه این آخری، نخستین همكاری لمون با ماتائو را شكل داد و ماتائو بخاطر نقشش درهمین فیلم یك جایزه اسكار نقش دوم را به دست آورد. لمون و ماتائو درسالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۸۱ در فیلم های «صفحه اول» و «بادی بادی» نیز زیر نظر وایلدر دركنار یكدیگر ظاهر شدند وحتی در پیری و در سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۵ در فیلم های «پیرمردهای غرغرو» یك و دو و در سال ۱۹۹۸ در «زوج عجیب ۲» نیز این همكاری را تجدید كردند و البته دور از حیطه وایلدر كه درسال ۱۹۸۱ از فیلمسازی كنار كشیده بود شرلی مك لین كه در «آپارتمان» و «ایرما لادوس» زیر نظر وایلدر بزرگ كنار لمون به بازی پرداخته بود ، درباره لمون گفته است : لمون بازیگر بزرگی بود كه جایش قابل پركردن نیست. او خودش را كاملاً درنقش مطروحه نقاشی و حل می كرد و تبدیل به خود هنر می شد. جك لمون حتی در سالهای آخرعمرش از حجم بازیگری و كارهایش اصلاً نكاست و باز در فیلم های متعددی ظاهر می شد وحتی در تلویزیون هم درخشید و درسال ۲۰۰۰ بخاطر بازی در فیلم تلویزیونی «سه شنبه ها با موری» جایزه امی (اسكار تلویزیونی ) را تصاحب كرد و درهمین مدیوم در فیلم هایی چون بازسازی «۱۲مرد خشمگین » نیز ظاهر شد. لمون از ۱۹۴۹ وارد سینما شد اما به سال ۱۹۵۴ و با بازی در دو فیلم جودی هالیدی نزد سینماروها شناسایی شد. نام این فیلم ها «ممكن است برای تو اتفاق بیفتد» و «فیفت» بودند. به واقع درمیان بازیگران فقط جك نیكولسون ، اسپنسر تریسی و لارنس اولیویه توانسته اند بیشتر از لمون كاندیدای اسكار شوند. خود وی درمصاحبه ای گفته بود: من خوش اقبال بوده ام، بشدت كار كرده ام و اوضاع مساعد از آب درآمده است. لمون در سال 2001 بر اثر ابتلا به سرطان پروستات درگذشت.

منبع : نامشخص!

6

تونی کرتیس:

تونی کرتیس با نام حقیقی برنارد شوارتز در سال ۱۹۲۵ در نیویورک متولد شد.در جوانی در زمان جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی رفت. پس از پایان جنگ در سال ۱۹۴۹ اولین نقش سینمایی خود را به عهده گرفت.او در سال ۱۹۵۱ با جانت لی، هنرپیشه فیلم معروف روح هیچکاک، ازدواج کرد. دختر آنها جیمی لی کرتیس امروزه از ستاره‌های موفق هالیوود است.تونی کرتیس پس از جدا شدن از جانت لی با کریستینه کاوفمان، هنرپیشه آلمانی ازدواج کرد.تونی کرتیس در اواخر دهه ۱۹۴۰ به سینما راه یافت و در بیش از ۱۲۰ فیلم ظاهر شد.تونی کرتیس در فیلم ستیزه جویانمحصول ۱۹۵۸ به کارگردانی استنلی کریمربازی درخشانی ارائه داد و به خاطر آن نامزد جایزه اسکار شد.او در این فیلم به همراه هم زنجیر سیاهپوست خود (سیدنی پوآتیه) از زندان فرار می‌کنند، اما سرانجام دستگیر و به زندان عودت داده می‌شوند.تونی کرتیس در سال ۱۹۵۹ با فیلم کمدی بعضی‌ها داغشو دوست دارندبه کارگردانی بیلی وایلدربه شهرت جهانی رسید.او در این فیلم در کنار جک لمونو مریلین مونروبازی می‌کرد.بازی او در فیلم اسپارتاکوسبه کارگردانی استنلی کوبریککه در نقش یک برده آرام و مهربان در کنار رهبر بردگان (کرک داگلاس) ظاهر شد، از نقش‌های به یاد ماندنی اوست.تونی کرتیس، به خاطر برش کوتاه موی سر، اندام ظریف و چهره آرامش بیشتر در نقش افراد بی‌آزار و ملایم ظاهر می‌شد، اما در زندگی عادی زیاد آرام نبود.نام او به خاطر ماجراهای عشقی یا مشروب و مواد مخدر بارها بر سر زبانها افتاد. او در طول زندگی شش بار ازدواج کرد و از او شش فرزند به جا مانده است. تونی کرتیس از اوایل دهه ۱۹۷۰ به بازی در سریال‌های تلویزیونی پرداخت و به ویژه با سریال دو که در آن در کنار راجر مور (جیمز باند قبلی) ظاهر شد، محبوبیت فراوان پیدا کرد. تونی کرتیس در بیست سال آخر زندگی در کنار بازیگری، به عنوان نقاش نیز مطرح شد. او در سال ۲۰۰۵ کتاب خاطرات خود را منتشر کرد به عنوان: یک شاهزاده آمریکایی. او در این کتاب از کودکی ناشاد و ماجراهای عشقی بی‌شمار خود گزارش داده است.

قلب تونی کرتیس هنرپیشه نامی هالیوود شامگاه چهارشنبه ۲۹ سپتامبر، ساعت ۹ و ۲۵ دقیقه به وقت محلی در خانه‌اش در نزدیکی لاس وگاسدر ایالت نوادادر سن ۸۵ سالگی از تپش بازایستاد.

منبع: ویکیپدیا

5

نکاتی که احتمالا در مورد «بعضی ها داغشو دوست دارن» نمی دانستید:

بیلی وایلدر در ابتدا فرانک سیناترا را برای نقش جری در نظر داشت.

47 برداشت طول کشید تا خانم مونرو جمله “it’s me Sugar” را درست بیان کند. در برداشت های قبلی جمله هایی نظیر “It’s Sugar, me” یا “Sugar, it’s me” را می گفته. بعد از برداشت سی ام بیلی وایلدر جمله صحیح را بر روی تخته ای نوشت تا مرلین مونرو از روی آن بخواند اما باز هم فایده ای نداشت تا این که بعد از برداشت 40 تمام صحنه پر شده از بر چسب هایی با جمله “it’s me Sugar” شده بود!

در سکانسس که جک لمون نامزدی خود را اعلام می کند خنده حاضرین در صحنه به قدری زیاد است که بعضی از دیالوگ ها مفهوم نیست به همین دلیل صدا برداری این قسمت مجددا انجام شده.

تقریبا اکثر سکانس ها فیلم در هتل کورنادو شهر سن دیگو فیلم برداری شده. یکی از دلایلی که وایلدر این محل را برای فیلم برداری انتخاب کرد مشکلات شخصی مرلین مونرو بود. و این که دیگر نیاز به رفت و آمد او نبود.

تونی کورتیس از وایلدر درخواست کرده تا در صورت امکان نقش مرد میلیونر را کری گرانت بازی کند. وایلدر از این تصمیم استقبال می کند اما گرانت در رد این پیشنهاد گفته ” دوست ندارم این گونه صحبت کنم!”

دنی کی و باب هوپ برای نقشهایی که به جک لمون و تونی کورتیس رسید مد نظر بودند.

مرلین مونرو در طول فیلمبرداری باردار بود و به همین دلیل کمی سنگین تر از حالت عادی به نظر می رسد.

صدای تونی کورتیس به عنوان ژوزفین با نظر نویسنده (دایموند) توسط پاول فریز دوبله شده.

حواشی مشکلات بازیگران فیلم با مرلین مونرو از داستان های معروف مطبوعاتی آن زمان بوده. در سکانس مربوط به خداحافظی تلفنی مونرو با تونی کورتیس از روی حرکت چشم مرلین مونرو کاملا مشخص است که خانم مونرو دیالوگ هایش را از روی چیزی میخواند!

عنوان فیلم هنگام فیلم برداری «امشب نه، ژوزفین» بوده و فیلم در روسیه با عنوان «جاز مخصوص دختر هاست» اکران شده.

مرلین مونرو اصرار داشت تا فیلم مانند بقیه فیلم هایی که بازی کرده بوده به صورت رنگی باشد اما وایلدر او را راضی کرد تا در فیلم سیاه و سفید بازی کند.

تونی کورتیس و جک لمون قبل از فیلم برداری مدتی با گریم زنانه در محیط استودیوهای گولدوین رفت و آمد کردند و در دستشویی زنانه آرایش خود را درست میکردند. هنگامی که دیدند کسی به آن ها شک نکرده قبول کردند که می توانند نقش زن را بازی کنند.

جری لوئیس نقش جری/دفنه را قبول نکرد چون حاضر نبود با لباس زنانه جلوی دوربین برود. البته هنگامی که جک لمون نامزد اسکار شد برای تشکر از لوئیس که نقش را نپذیرفته بود شکلات می فرستاد و جری لوئیس هم قبول کرد که اشتباه کرده.

«بعضی ها داغشو دوست دارند» در سال 2007 از سوی موسسه فیلم آمریکا در رتبه 22 بهترین فیلم های تاریخ سینما قرار گرفت.

«بعضی ها داغشو دوست دارند» در رتبه اول خنده دارترین فیلم تاریخ (Funniest Movies) موسسه فیلم آمریکا قرار دارد.

3

دیالوگ های ماندگار:

جری: من نامزد کردم!

جو: تبریک میگم. حالا اون دختر خوشبخت کیه؟

جری: منم!

جری: آخه چرا بهت اجازه دادم در این مورد با من صحبت کنی

جو: فکر کردم با من صحبت نمی کنی!

جو: از دهن ما یک کلمه هم بیرون نمیاد.

کلمبو: از دهن شما هیچی نمیاد. حتی هوا!

 

محمد باقری

کپی برداری از مطالب سایت تنها با ذکر دقیق لینک سایت MovieMag.IR و نویسنده مطلب مجاز است.

 

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها