خواب بزرگ ( دیالوگ های ماندگار )
مارلو: این همه تفنگ دور و بر شهر است اما یه ذره عقل نیست. امروز تو دومین کسی هستی که فکر میکنه اگه یه تفنگ توو دستت باشه، دنیا به کامته.
حیثیت ( دیالوگ های ماندگار )
همه برای دونستن راز بهت التماس میکنند و چابلوسیت می کنند،اما همین که راز رو بهشون بگی،دیگه براشون ارزشی نداری…
شهر قصه ( دیالوگ های ماندگار )
خر خراط (محمود استاد محمد): خوبه که بنده ام برم مدتی دکتری کنم. یا بروم تو سینماهر شبه آکتوری کنم. اگر که آکتوری نشد،نقش رجیستری کنم. چرا خجالت بکشم، یا بکنم …
بینوایان ( دیالوگ های ماندگار )
در پایان روز، فقط یک روز پیرتر میشوی… و این تنها چیزیست که در مورد زندگی فقرا میتوانی بگویی… یک تقلاست و یک جنگ… و هیچکس چیزی نمیبخشد… يک روز ديگر …
هزاردستان ( دیالوگ های ماندگار )
چه روزگار سیاهی که آدم از آدم میترسه ، حقیقتأ چه نخبگانند این جانیان،کز هوای مایه ی زندگی مرگِ بی صدا میسازند . اینان از آن دسته کیمیاگرانند که طلا مس میکنند …
21 گرم ( دیالوگ های ماندگار )
( جک جردن ) : من خودم رو وقف مسيح كردم و اون عوضش یه ماشین به من داد تاباهاش بزنم یه مرد و دختراش رو بکشم . اون (مسیح) حتی توانایی …
دو مرد و نصفی ( دیالوگ های ماندگار )
چارلی هارپر(Charlie Sheen): یه قانونی بین مرداست ، اگه دوتا رفیق از یه دختر خوششون بیاد ، یکیشون میکشه عقب. مگر اینکه دختره خیلی جذاب باشه ، اون موقع دیگه قانونی وجود …
هامون ( دیالوگ های ماندگار )
(رویای هامون اولین مونولوگ): خواب می بینم که در کنار دریا هستم و با عده ای آشنا و غریبه به سویی می روم. انسان از آن چیزی که بسیار دوست می دارد …
بینوایان ( دیالوگ های ماندگار )
گاوروش(پسر بچه فقیر و مبارز) : زمانی بود که ما پادشاه را کشتیم، سعی کردیم دنیا رو تغییر بدیم، حالا تنها چیزی که گیرمون اومده یه پادشاه جدیده که از قبلی بهتر …
گذشته ( دیالوگ های ماندگار )
شهریار : نمی شه تا آخر عمر یه پات این ور جوب باشه یه پات اونور جوب. یه جا جوب گشاد میشه.