نیکسون ( بعد سوم )
نیکسون : فقط زمانی که در اعماق یک دره باشی میتونی درک کنی که چقدر بلند ترین نقطه کوه ، باشکوه است.
آنی هال ( بعد سوم )
الوی: من حاضر نیستم با کسی ازدواج کنم که حاضر بشه با من ازدواج کنه .
پدرخوانده ( بعد سوم )
مایکل : فقط بهم نگو بیگناهی چون به شعورم توهین می کنی و این خیلی عصبانیم می کنه کارلو
پیشنهاد بی شرمانه ( بعد سوم )
دیانا : بعضی چیزها قابل خریدن نیستند جان : مثلا؟ دیانا : مثلا تو نمی تونی مردم رو بخری!
ماهی بزرگ ( بعد سوم )
ادوارد بلوم : تو منو نمی شناسی ، اما اسم من ادوارد بلوم هست … و عاشقت هستم!
هتل رواندا ( بعد سوم )
سرهنگ اولیور : ما برای این اینجاییم که صلح رو پایدار نگه داریم ، نه اینکه صلح رو ایجاد کنیم.
به خاطر یک مشت دلار ( بعد سوم )
‘Baby’ Red Cavanaugh : من نشنیدم شرط بندی راجب چی بود. Monco : راجب زندگی تو!
پدرخوانده ( بعد سوم )
دون کورلئونه: وقت صرف خانواده ات میکنی ؟ جانی: بله ، زیاد دن کورلئونه : خب ، چون مردی که وقت صرف خانواده اش نکنه مرد واقعی نیست.
ترميناتور ۲:روز داوري ( بعد سوم )
سارا کانر : اگر ماشين نابودگر ميتونه معنيه انسانيت رو بفهمه، شايد ما هم بتونيم.
دکتر ژیواگو ( بعد سوم )
یوری : شما زندگی رو روی یک میز می خوابونید و تمام غده های بی عدالتیشو در میارید. عالیه، در آوردن غده های بی عدالتی عمل بسیار سختیه. یه نفر باید اونو …