کسایی که پشت سر هم یه فیلمو دو بار تماشا می کنن، به نظر آدمای عجیبی میان. اما این احساسیه که نمیشه به همه توضیحش داد. وقتی هنوز شخصیت های یه فیلم تو ذهنت زندهان و دارن نفس می کشن، می تونی روی پرده به چشماشون خیره بشی. می تونی باهاشون حرف یزنی. می تونی سرنوشتشونو تغییر بدی. این طوری می تونی واقعیتو به شکل خواب و رویا بازسازی بکنی. می تونی توی صندلی سینما فرو بری. لحظه ای که چراغا خاموش میشن، معجزه اتفاق می افته. درست تو لحظه ای که حس می کنی هیچ راهی برای فرار باقی نمونده. مهم اینه که با همه توانت بتونی ادامه بدی. همه چی درست از همین جا شروع می شه.