یاد اون جک قدیمی افتادم که “یارو میره پیش روانپزشک و میگه برادر من دیوانه است و فکر میکنه مرغه. دکتر میگه چرا نمیفرستیش بیمارستان؟ و اون یارو میگه چون تخم مرغاشو لازم دارم.”
گمونم این خیلی شبیه طرز فکر من درباره روابط زن و مرده. این کاملا غیر منطقی و دیوانهواره، ولی همگی به این روابط ادامه میدیم چون به تخم مرغاش احتیاج داریم.